بهرهبرداری از آثار یک نویسنده و نشر آن در فضای مجازی موجب پایمال شدن حق و حقوق نویسنده و ناشر میشود، امری که متاسفانه این روزها به بهانههای مختلفی از جمله شیوع ویروس کرونا به شکلی گسترده شاهد آن هستیم.
در این قانون آمده است: "نقل از اثرهایی که انتشار یافته است و استناد به آنها به مقاصد ادبی و علمی و فنی و آموزشی و تربیتی و به صورت انتقاد و تقریظ با ذکر ماخذ در حدود متعارف مجاز است.
تبصره- ذکر ماخذ در مورد جزوههایی که برای تدریس در موسسات آموزشی توسط معلمان آنها تهیه و تکثیر می شود الزامی نیست، مشروط بر این که جنبه انتفاعی نداشته باشد.
ماده 8- کتابخانههای عمومی و موسسات جمعآوری نشریات و موسسات علمی و آموزشی که به صورت غیرانتفاعی اداره میشوند میتوانند طبق آییننامهای که به تصویب هیات وزیران خواهد رسید از اثرهای مورد حمایت این قانون از راه عکسبرداری یا طرق مشابه آن به میزان مورد نیاز و متناسب با فعالیت خود نسخهبرداری کنند.
در بخشی از "تخلفات و مجازاتها" نیز توضیح داده شده: هر کس تمام یا قسمتی از اثر دیگری را که مورد حمایت این قانون است به نام خود یا به نام پدیدآورنده بدون اجازه او یا عامداً به شخص دیگری غیر از پدیدآورنده نشر یا پخش یا عرضه کند به حبس تادیبی از 6 ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.
ماده 24- هرکس بدون اجازه ترجمه دیگری را به نام خود یا دیگری چاپ و پخش و نشر کند به حبس تادیبی از سه ماه تا یک سال محکوم خواهد شد".
چندی پیش طاهره ایبد نویسنده، پس از درگذشت سوسن طاقدیس نویسنده پیشکسوت کودک و نوجوان، نسبت به واکنشهایی که در فضاهای مجازی صورت گرفت عکسلالعمل نشان داد و در قالب یادداشتی که در 14 اردیبهشت ماه در هنرآنلاین نشر یافت تاکید کرد افراد و گروههای مختلفی پس از درگذشت این نویسنده دست به حرکتها و فعالیتهایی زدند که در میان ایدههای اجرا شده، یک کنش بیشتر به چشم آمد که جای درنگ و تلنگر داشت و آن تبدیل داستانهای سوسن طاقدیس به فایلهای قصهگویی و نشرشان در فضاهای مجازی بود که نمونههایی از این کارها را میتوان در صفحههای مختلف تلگرامی، اینستاگرامی و... دید.
او در بخشی از این یادداشت گفته است: "باید مراقب بود که اینگونه رفتارها سبب پایمال شدن حقوق دیگری نشود. تبدیل شدن آثار نویسنده به فایلهای قصهگویی دو اشکال ایجاد میکند نخست نادیده گرفتن حق و حقوق مادی نویسنده و خانواده او (طبق قانون حقوق مولفین و مصنفین و هنرمندان، حق مالکیت هر اثر تا 30 سال پس از فوت پدیدآورنده متعلق به وارث اوست و همچنین ایجاد هرج و مرج در فضای نشر آثار ادبی و بهرهبرداری بیمجوز از آثار دیگران.
در نهایت مسلم است انتشار فایلهای شنیداری آثار ادبی از تعداد خریداران این آثار کم میکند و به قشر نویسنده و ناشر لطمه میزند و متاسفانه به نظر نمیرسد که نظارت دقیقی بر نشر این گونه آثار باشد."
این موضوع بهانهای شد تا با چهار تن از نویسندگان گفتوگویی داشته باشیم و نظر آنها را درباره اینکه آیا اجازه داریم داستانهای یک نویسنده را با درگذشت او در فضای مجازی نشر دهیم یا نه؟ و این که چرا مالکیت معنوی و حق و حقوق ناشر و نویسنده رعایت نمیشود؟ را جویا شویم.
ضعف قانون و نبود آموزش این اتفاق بد را شکل داده است
حمیدرضا شاهآبادی نویسنده کودک و نوجوان و پژوهشگر حوزه تاریخ، در اینباره اظهار داشت: این موضوع اتفاق بدی است که متاسفانه شاهد آن هستیم. با شرایط پیش آمده به دلیل شیوع ویروس کرونا نیز همه احساس میکنند یکی از خدمتهای فرهنگی که میتوانند انجام دهند این است که بدون رعایت حقوق مولف و صاحب اثر کتابها را به صورت الکترونیکی و یا صوتی در اختیار دیگران قرار دهند.
او با بیان اینکه ضعف در این زمینه را باید در دو بخش بررسی کرد، ادامه داد: نخست آنکه در این زمینه به مردم آموزش داده نشده است. آنها اصلا باورشان نمیشود که یک کتاب مالکیت معنوی دارد و محتوای آن به نویسنده و ناشری که آن را منتشر کرده تعلق دارد و هر نوع استفاده را باید بر این اساس شکل دهند. همه فکر میکنند کتابی منتشر شده و میتوان هر اتفاق دیگری را برای آن رقم زد و به هر شکل دیگری به آن پرداخت. بارها سر کلاس از دانشجویان و یا افراد تحصیلکرده شنیدم مثلا فلان کتاب را میشود از فلان آدرس دانلود کرد و اصلا فکر نمیکنند این کار عجیب و غیرقانونی است و نباید صورت بگیرد. پس باید به مردم آموزش دهیم و بگوییم مالکیت معنوی چه هست و چطور باید رعایت شود.
مدیر انتشارات مدرسه با این توضیح که ضعف بعدی به قوانینی که در کشور وجود دارد برمیگردد، تصریح کرد: حتی قانونگذاران با این موضوع آشنا نیستند و خیلی به آن توجه نمیکنند. به همین دلیل ضعفهای قانونی متعددی در این زمینه وجود دارد. متاسفانه حتی با پیگیرهای زیاد از مجرای قانونی باز هم شکست میخوریم و نمیتوانیم کاری انجام دهیم تا جلوی سواستفاده انجام شده گرفته شود.
شاهآبادی افزود: باید قانونگذاری که از دل مردم بیرون میآید قوانین موثری که به روز هم باشد تدوین کند. آخرین قانونی که در این زمینه موجود است به نوعی اصلاح شده متن قانون دهه چهل محسوب میشود. البته قانون دیگری در مجلس مورد بررسی قرار گرفته است ولی هنوز از تصویب آن خبری نیست. به هر صورت ضعف قانون و نبود آموزش این اتفاق بد را شکل داده است که قطعا باید جلوی آن را گرفت.
او با بیان این که متاسفانه گاهی نویسندگانی این کار را میکنند که نگاه حرفهای به کار ندارند، اظهارداشت: آنها در این فکر هستند با ترویج اثر خودشان در این قالبها بیشتر میتوانند خود را مطرح کنند و شناختهتر شوند ولی این کار اصلا به صلاح نیست. در تعطیلات عید نوروز و شرایط قرنطینه به این فکر افتادم با هماهنگی و اجازه یکی از ناشران بخشی از کتابم را هر شب بخوانم؛ به ناشر گفتم میخواهم سهم خودم را ببخشم شما میپذیرد؟ گفت: بحث سهم نیست با این حرکت این کار باب میشود و به هر حال از جای دیگر لطمه میخوریم، این کار را انجام ندهید. با این سخن من نیز احساس کردم نگاهم به این کار حرفهای نبوده و جلوی آن را گرفتم.
بچهها را به سمت مطالعه از روی کاغذ هدایت کنیم
شهرام شفیعی نویسنده کودکان و نوجوانان، این جریان پیش آمده را مهم و در عین حال پیچیده دانست و افزود: در اینکه حتما باید حقوق مولف و ناشر را رعایت کنیم، شکی نیست.
او ادامه داد: در اوایل ماجرای شیوع کرونا بود که چند پیشنهاد داشتم و از من خواسته میشد قصههای خودم را بخوانم تا در جاهای مختلفی استفاده شود که در پاسخ گفتم به دو دلیل این کار از من برنمیآید. یکی اینکه قصهها فقط برای من نیست بلکه به لحاظ حقوقی ناشر هم در آن سهم دارد و باید از ناشر اجازه گرفت. دوم اینکه به دلیل مسایل فنی و کیفی اجرا باید با کیفیت خوبی انجام شود در غیر این صورت در دراز مدت تاثیر مخربی میگذارد. به انضمام این مطلب که باز هم هر چقدر بچهها به سمت مطالعه از روی کاغذ هدایت کنیم بهتر است که البته استدلال خاص خودم را در این زمینه دارم.
شفیعی اضافه کرد: اما در بخش حقوقی ماجرا پاسخ من این بود که بابت هر کدام از این قصههایی که بخوانم و یا اجازه بدهم دیگران بخوانند باید از ناشر اجازه بگیرم. در غیر این صورت حقوق مادی و معنوی ناشر پایمال میشود. اما از سوی دیگر باید نیاز بچهها را هم مدنظر قرار داد. ما مسئولیتی در برابر بچهها داریم و باید به نوعی اوقات فراغت آنها را پر کنیم تا اگر نمیتوانند کتاب تهیه کنند و کتابخانهها بسته است یا کتابفروشیها در دسترس آنها نیست، کتاب فراموش نشود. حال در برابر این موضوع باید چه کنیم؟ من شخصا کاری که در این زمینه میتوانستم انجام دهم، ارتباط با بچهها، پاسخدهی و بررسی نوشتههای آنان بود. همچنین کمک به فروش آنلاین هم درباره کتابهای خودم و هم آثار نویسندگان دیگر تا مخاطبان بدانند از چه طریقی میتوانند کتاب تهیه کنند؛ که البته به این بهانه ارتباطهای خوبی با بچهها شکل گرفت.
او ضمن تاکید بر بحث حقوقی و مهم دانستن آن، تصریح کرد: البته حضور مجازی نویسنده هم میتواند مقداری از نیازهای بچهها را پاسخگو باشد. در ایام قرنطینه در چند مصاحبه دانشآموزی شرکت کردم. حتی دو سه بار از بچهها خواستم از سراسر ایران مستقیما با خودم در تماس باشند که استقبال شد و بچهها از طریق شبکههای مجازی پیام میدهند و حتی کار میفرستند و من نیز پاسخ میدهم. این کارها میتواند بخشی از وظیفه اجتماعی باشد.
شفیعی با این توضیح که ناشران میتواند با امکانات بسیار ساده از نویسندگان بخواهند که کارهای خود را اجرا کنند یا اگر توانایی اجرا ندارند، دیگران این کار را انجام دهند، گفت: در سایتهای آنلاین فایلهای صوتی را با قیمت مناسبتری عرضه کنند تا در اختیار بچهها باشد. البته ایرادی نمیگیرم به نویسندگانی که آثارشان را میخوانند حتما توافق اخلاقی بین نویسنده و ناشر پیش آمده است. خودم در این مورد سعی کردم حقوق ناشر را بسیار بسیار جدی بگیرم.
او با بیان اینکه ترویج فرهنگ پختهخواری به نفع ملت ما نیست، افزود: اگر حتی از سایتهایی که کتابهای خودم و دیگران به صورت غیر قانونی در آنها دانلود میشود به لحاظ حق مادی هم بگذریم باز رایگان مصرف کردن و مفت بدست آوردن چیزها در دراز مدت اثر مثبت کتابهایی که خوانده میشود را از بین میبرد.
شفیعی با این توضیح که باید برای این کار نظام حقوقی تعریف کرد، اظهارداشت: درست است که الان عواطف همه ما به سمت بچههاست و میخواهیم کاری برای آنها انجام دهیم ولی باید همفکری شود تا مسایل حقوقی این ماجرا پایمال نشود؛ چون صنوف مختلف در زمینه کتابهای کودک حق و حقوق دارند و ما نمیتوانیم آنها را نادیده بگیریم. دیگر اینکه خیلی هم به نفع بچهها نیست، شنیداری شوند. با تعاریف علمی که وجود دارد سعی کنیم بچهها را در شکل فیزیکی آموزشی نگه داریم و به لحاظ مطالعه کاغذی تنبل بار نیاوریم.
باید قانون را بشناسیم
سیدعلی کاشفیخوانساری نویسنده، شاعر و روزنامهنگار، با بیان اینکه در قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان با جزییات این موضوع توضیح داده شده و نباید اختلافنظری درباره آن وجود داشته باشد، ادامه داد: باید قانون را بشناسیم و درباره آن اطلاعرسانی کنیم. مطابق قانون برخی موارد استفاده از آثار مجاز دانسته شده و استثنا مثل شکل تکثیر محدود وجود دارد. مثلا اگر در یک گروه خانوادگی هفت، هشت نفره فایلی گذاشته شود و به شرط آن که تکثیر نشود اسم آن انتشار بدون اجازه نیست.
او با این توضیح که در قانون اگر مثلا چند صفحه از یک داستان بلند و یا چند صفحه از کتابی علمی را منتشر کنید و منبع را بنویسید، خلاف قانون نیست، افزود: اما یک جایی هم قانون مسئله دارد مثلا فرض کنید یک کتابی مجموعه داستان است آیا یکی از داستانهای کتاب منتشر شود آن تک داستان یک اثر مستقل محسوب میشود یا نه آن بخشی از یک اثر بزرگ است و اتفاقی رخ نداده و مشکلی نیست که اینجا دچار ابهام است. مطابق قانون انتشار یک اثر به شکل محدود مثلا توسط معلمی سر کلاس که از یک قصه کپی میگیرد و برای بچهها میخواند و درباره آن بحث میکنند اشکالی ندارد.
کاشفیخوانساری تصریح کرد: لازم است هر مطلبی را از هر نویسندهای نشر میدهیم او راضی باشد. انتشار بخشی از اثر هم طبق ذکر منبع مشکل قانونی ندارد ولی انتشار کل اثر کار غیر قانونی است.
درک درست از تولید یک اثر فرهنگی
کمال شفیعی شاعر و نویسنده، ضمن اشاره به درگذشت بزرگان ادبیات همچون سوسن طاقدیس، ثریا قزلایاغ و نجف دریابندری در سال جدید، گفت: از مخالفان جدی انتشار فایلهای صوتی آثار نویسندگان هستم.
او ادامه داد: متاسفانه برخی برای مطرح کردن خودشان بر اثر دلسوزی که مانند دوستی خاله خرسه میماند، عدهای هم از سر فرصتطلبی و تعدادی از سر ناآگاهی آثار برخی نویسندگانی که در این مدت از دنیا رفتند را به شکل فایل صوتی مطرح کردند. این کار کمکی به شناخت و معرفی شخصیت بزرگ نویسندگان از دنیا رفته نمیکند. میتوان کارهای بهتری برای پاسداشت این چهرهها انجام داد. چهرههایی که برای ادبیات زحمت کشیدند. اما اقداماتی که صورت میگیرد به نظرم یک نوع ظلم فرهنگی است.
شفیعی با این توضیح که یک هنرمند در طول عمرش زحمت زیادی میکشد و اثری خلق میکند اما عدهای بدون اجازه گرفتن و هیچ هماهنگی بدون در نظر داشتن کپیرایت آثار را بدون اجازه منتشر میکنند و میخوانند، تصریح کرد: با انتشار این فایلهای صوتی حق و حقوق بازماندگان نویسنده سفر کرده چه از لحاظ مادی چه از لحاظ معنوی از بین میرود. در واقع این کالای فرهنگی آن ثمری که باید برای هنرمند و خانوادهاش داشته باشد ندارد.
او ادامه داد: فکر میکنم دوستان باید خویشتنداری کنند و نباید به خودشان اجازه دهند به اسم دلسوزی و یا هر اسم دیگری اثر دیگران را مفت مفت در اختیار دیگران بگذارد. شاید آن نویسنده راضی به این کار نباشد و قطعا نیست. لازم است فضایی ایجاد شود تا افراد به درک درستی از تولید یک اثر فرهنگی برسند. مگر یک نویسنده در طول عمر ادبی خود چند اثر میتواند خلق کند. برای هر اثر نیز چه خون دلها نمیخورد. خود تولید اثر یک مسئله است پروسه چاپ، نشر و پخش آن مسئله دیگری است.
شفیعی با این توضیح که با از دنیا رفتن هر یک از نویسندگان شاهد صدمه جدی به فرهنگ هستیم ولی این اقدامات جای هیچ یک از آنها را پر نمیکند و فقط ظلم مضاعفی به این عزیزان روا میداریم، گفت: از مردم و علاقهمندان به هنر و ادبیات تقاضا میکنم این کار را ادامه ندهند. باید یک فضایی ایجاد شود تا بتوان کارها را به شکل درست و انسانی از مجرای خودش پیش برود. تاسف دارد که شتابزده و از سر احساسات تصمیم میگیریم و نمیدانیم این دردناکتر از دست دادن نویسندگان است. چون "عمر" مسئله محدودی است و زمانی دارد ولی وقتی با بازماندگان و مواریث آنها این گونه ظالمانه برخورد کنیم یک فاجعه فرهنگی و انسانی رقم میخورد.
نظرات