دوشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۹ - ۰۸:۰۰
اگر به‌جای کتاب شعر در قفسه‌ها کاسه و بشقاب بچینیم صرفه اقتصادی بیشتری دارد

کارشناسان معتقدند؛ کتاب‌فروش متخصص برای معرفی و تقویت قفسه‌ کتاب‌ شعراندک است و بیشتر هیاهوی فضای مجازی و فعالیت‌های حاشیه‌ای شاعران است که بر جریان عرضه کتاب شعر تاثیر می‌گذارد.

خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا)،  وقتی درباره آمار بالای تولید کتاب شعر و یا عوامل کاهش تعداد قفسه‌ این گروه از کتاب‌ها در کتاب‌فروشی‌‌ها صحبت به میان می‌آید، یکی از پرسش‌های اصلی، درباره نقش کتاب‌فروش است. یک کتاب‌فروش متخصص، چقدر می‌تواند در معرفی کتاب‌ها و هدایت مخاطبان نقش داشته باشد؟ اصلا صاحبان سرمایه و کتاب‌فروشی‌ها، به به‌کارگیری از کتابفروشان متخصص در حوزه شعر توجه دارند؟ آیا زمینه لازم برای تربیت کتاب‌فروشان تخصصی حوزه شعر ایجاد شده است؟

کارشناسان حاضر در میزگرد «بررسی جایگاه قفسه‌های شعر در کتاب‌فروشی‌ها» معتقدند تعداد کتاب‌فروشان متخصص در عرصه شعر، بسیار کم است و امروزه، این فضای مجازی است که جانشین حلقه‌های مهم نشر شده و به‌جای کتاب‌فروش، مخاطبان شعر را هدایت می‌کند.

در بخش دوم میزگرد «بررسی جایگاه قفسه‌های شعر در کتاب‌فروشی‌ها» از مجید تیموری، مدیر کتاب‌فروشی‌های زنجیره‌ای چشمه؛ بهزاد عبدی، مدیر کتاب‌فروش داروگ؛ شهاب لواسانی، مدیر کتاب‌فروشی فرهنگان شعبه قریب و سجاد بهار‌لو، مدیر کتاب‌فروشی هوپا درباره ویژگی‌های کتاب‌فروش متخصص شعر، تبلیغ و توجه شبکه توزیع به مجموعه شعرها و مسائل مربوط به این موضوع، پرسیدیم که در ادامه پاسخ آنان را خواهید خواند.

وجود قفسه شعر برای کتاب‌فروشی‌ها ارزش اقتصادی ندارد

شما به‌عنوان شاعر، فکر می‌کنید فعالیت شاعران درجایگاه کتاب‌فروش، چقدر می‌تواند در تقویت بازار کتاب شعر موثر باشد؟    

بهارلو: کتاب‌‌فروشی یک تخصص است. تعداد کتاب‌فروش‌ کتاب‌شناس و آشنا با حوزه نشر که مهارت‌های فروش و ارتباط با مشتری را داشته باشد، بسیار کم است. در طول این سال‌ها، اشتغال و کسب درآمد، انگیزه اصلی برخی شاعران برای ورود به عرصه کتاب‌فروشی بوده است؛ حداقل برای من این‌طور بوده. علاوه براین؛ اگر هدفمان از ورود به این عرصه، تقویت بازار کتاب شعر هم باشد، باید بپرسیم با توجه به وضعیت نشر کتاب شعر، مگر سهم شاعران در این بازار، چقدر است؟    

عبدی: شاید سهم فروش کتاب شعر در یک فروشگاه کتاب، 2 تا 3 درصد باشد؛ بنابراین از دست دادن این سهم برای یک کتاب‌فروشی، ضرر محسوب نمی‌شود. به‌عبارت دیگر تقویت قفسه‌های شعر، با توجه به اینکه اولویت نیست، ارزش اقتصادی ایجاد نمی‌کند؛ یعنی اگر به‌جای کتاب شعر، در قفسه‌ها کاسه و بشقاب بچینیم، صرفه اقتصادی بیشتری خواهد داشت.  

تیموری: کتاب‌فروش متخصص و توانمند در حوزه کتاب شعر، اندک است و عمدتا، این هیاهوی کاربران فضای مجازی است که برجریان‌ عرضه تاثیر می‌گذارد. در این رویه؛ معمولا کتاب‌هایی که خالی از ارزش‌های ادبی هستند، با تکیه بر تبلیغات فضای مجازی، مشتری پیدا می‌کنند. درواقع فضای مجازی در شرایط فعلی، نقش ویزیتور و به ظاهر کتاب‌فروش متخصص را در بازار بازی می‌کند.

فضای مجازی هیاهو می‌کنند، کتاب‌های بی‌ارزش فروش می‌روند!

منظور این است که عوامل بیرونی بیشتر از خود کتاب‌فروش بر عرضه کتاب شعر تاثیر‌گذار است؟

تیموری: بله دقیقا. فضای مجازی، بازار کاذب برای کتاب شعر ایجاد کرده است. به‌عبارت دیگر؛ هیاهوی شبکه‌های اجتماعی با واقعیت بازار کتاب فاصله دارد و نمی‌توان بر این اساس، فضای بازار نشر را تحلیل کرد. البته نباید فراموش کنیم که شناخت جامعه از چند شاعر محدود از حوزه کلاسیک و معدود چهره‌هایی از شعر معاصر فراتر نمی‌رود، جریان شعر امروز و شاعران جوان، چندان شناخته شده نیستند و طبیعی است که کتاب‌فروش غیرمتخصص نیز در این وضعیت به معرفی و عرضه چند اثر محدود بسنده می‌کند.      
 
                     

موزعان کجای این جریان هستند و چگونه بر بازار کتاب شعر تاثیر می‌گذارند؟

تیموری: با توجه به اینکه جریان چاپ کتاب‌های شعر پراکنده است و به وفور در انبار ناشران کتاب شعر وجود دارد، موزعان از پخش این کتاب‌ها سر باز می‌زنند و به این کتاب‌ها توجه چندانی ندارند. علاوه‌براین؛ به دلیل حجم اندک و قیمت پایین، پذیرش کتاب‌های شعر برای موزعان از نظر اقتصادی به‌صرفه نیست؛ بنابراین معرفی و فروش دو عنوان گران‌‌تر و حجیم‌تر با چندین عنوان کتاب شعر نازک، برابری می‌‌کند. از طرف دیگر؛ متاسفانه موزعان به‌صورت‌ سنتی اداره می‌شوند و مهارت و دانش لازم برای معرفی مجموعه‌های شعر و شاعران را ندارند.

بنابراین توزیع نیز باید تخصصی شود.

تیموری: قطعا. علاوه بر تخصصی نبودن شبکه توزیع، موزعان ما ارزشی برای کتاب شعر قائل نیستند. یکی از دلایل کم‌توجهی و یا بی‌توجهی شبکه توزیع به کتاب شعر، نبود کتاب‌فروش متخصص در این عرصه است. نتیجه این وضعیت، اختصاص کمترین مکان برای عرضه این کتاب‌ها در فروشگاه‌های کتاب است.

رسانه‌ها و جراید پشت شعر را خالی کرده‌اند

تقاضای کم، کتاب شعر را برای موزع کم ارزش کرده است و همین تقاضای اندک نیز در تبلیغات ریشه دارد. بنابراین؛ عملکرد رسانه‌‌ به‌عنوان ابزار اصلی تبلیغ را چطور ارزیابی می‌کنید؟       


بهار‌لو: نشریه‌ها در دهه‌های 30 و یا 40  منعکس‌کننده جریان ادبیات روز بودند، اما امروزه شاید تنها یک صفحه از معدود نشریه‌ها و حتی نشریه‌های تخصصی، به معرفی کتاب‌های شعر اختصاص یابد که البته بخش کوچکی از ادبیات و غالبا زرد و فرمایشی را شامل می‌شود.  

تیموری: کتاب‌های شعر در مقایسه با کتاب‌های ترجمه و ادبیات داستانی، در جراید عمومی کمتر معرفی می‌شوند. این بی‌توجهی فعالان رسانه‌ای بر رغبت کتاب‌فروش برای آشنایی با شاعران جوان و معرفی آن‌ها تاثیر گذاشته است. علاوه‌بر‌این؛ صداوسیما برنامه موثر کتاب‌‌محور ندارد و یا اگر برنامه‌ای هست، در زمانی مناسب پخش نمی‌شود؛ در‌حالی‌که تجربه نشان داده، تعبیه بخش کتاب‌محور در دل یک برنامه سرگرم‌کننده تلویزیونی، افزایش فروش و تجدید چاپ را به‌دنبال خواهد داشت. اگر در صداوسیما یک برنامه مشابه برنامه 90 فوتبال و یا «هفت» در حوزه سینما با مشارکت نیرو‌های متخصص آشنا با حوزه نشر، تهیه و جریان‌سازی شود، بی‌تردید می‌توان به هدایت مخاطبان به سمت کتاب‌های فاخر امید داشت. متاسفانه تدارک برنامه ویژه کتاب، جزو سیاست‌های کلان فرهنگی مسئولان صداوسیما نیست. اعمال سلیقه متولیان فرهنگی در صدا‌وسیما موجب شده تا کتابِ خوب در کتاب‌فروشی به فروش نرسد که این مساله، آسیب‌زاست.

علاوه‌بر صداوسیما، نظام آموزش‌و‌پرورش و نظام آموزش‌عالی نیز به شعر بی‌توجه‌اند. جایگاهی برای شعر امروز در دروس دانشگاهی پیش‌بینی نشده است. بخش عمده مباحث پایان‌نامه‌های مقاطع دکتری و کارشناسی‌ارشد رشته ادبیات نیز به‌همین دلیل عمدتا به ادبیات کلاسیک اختصاص دارد. ارزش و جایگاه شاعرانی مانند حافظ و یا سعدی قابل انکار نیست؛ اما باید شناخت شعر امروز و معرفی آن از سوی دانش‌آموختگان جدید مقاطع دکتری مورد توجه قرار بگیرد.  

سرخوردگی سم بازار کتاب است
 
به موضوع کتاب‌فروشی بر‌گردیم؛ قاعدتا بین کتاب‌فروشی‌هایی که قفسه و کتاب‌فروش متخصص شعر دارند با فروشگاه‌هایی که از این دو مزیت برخوردار نیستند، تفاوت‌هایی وجود دارد. در وضعیت فعلی و با توجه به همه گرفتاری‌های حوزه نشر و همچنین میزان مطالعه و مخاطب اندک کتاب شعر، چند درصد کتاب‌فروشان به تعبیه قفسه شعر و یا استخدام کتاب‌فروش آشنا با حوزه شعر توجه دارند؟ 
لواسانی: یادمان باشد که مخاطب شعر در همه جای جهان محدود است و به نظرم توقع وجود چندین قفسه کتاب شعر در کتاب‌فروشی‌ها بی‌‌جاست. در شرایطی که شمارگان کتاب‌های رمان به 500 نسخه رسیده‌، چرا مردم باید کتاب شعر، بخوانند؟ در این شرایط؛ طبیعی است کتاب شعر با شمارگان 200 نسخه منتشر شود و البته آن زمان دور نیست که به تدریج چاپ کتاب شعر متوقف شود. بنابراین؛ کتاب‌فروشان مگر چقدر می‌توانند در این میان تاثیر‌گذار باشند؟
 
                          

تیموری: من جور دیگری فکر می‌کنم. به‌نظرم کتاب‌فروشان از وضعیت نابسامان و بازار کم‌رمق کتاب شعر سرخورده هستند، این حس‌و‌حال در وجودشان تنیده شده و حتی شیفتگی لازم برای فروش کتاب شعر را ندارند. این روحیه، خود یک معضل است. بنابراین با دیدگاه آقای لواسانی درباره میزان تاثیر‌گذاری کتاب‌فروشان مخالفم. من به‌عنوان کتاب‌فروشِ علاقه‌مند به مطالعه رفتار مشتری، سرخوردگی را برای کتاب‌فروش سم می‌دانم و تاکید می‌‌کنم این سرخوردگی باید به همت جریان شعر و شاعران، برطرف شود. یکی از نشانه‌های سرخوردگی در شاعران را نفی یکدیگر در محافل ادبی می‌دانم.  
  
ریشه این سرخوردگی در چیست؟
عبدی: وجود این حس در شاعران که «من به سهم خودم نرسیده‌ام» در ایجاد حس سرخوردگی موثر است. البته عوامل اقتصادی و اجتماعی و همچنین رویکرد رسانه‌‌ها در ایجاد این حس نقش دارد. ببینید؛ هیچ‌گاه درباره جریان‌های روز شعری از‌جمله «شعر سپید» در رسانه‌های دولتی بحث نمی‌شود؛ در‌حالی‌که همواره درباره قالب‌های کهن، شاهد این مساله هستیم. نشریه‌ای برای معرفی شعر امروز و شاعران جوان وجود ندارد و البته معتقدم دلیل این مساله نیز نبود کتاب شعر درخور است. اما به‌هرحال برای معرفی جریان شعر امروز باید حداقل 10 نشریه با تعاریف و رویکرد مشخص داشته باشیم. به‌عنوان مثال؛ نشریه‌ای که در آن به آموزش شیوه‌های برقراری ارتباط کتاب‌فروش با ناشران و مخاطبان پرداخته شود، یا نشریه‌ای ویژه کتاب‌اولی‌ها، شعر اولی‌‌ها و...

بهار‌لو: اول باید به این سوال پاسخ دهیم که رسانه‌ها چند درصد از جریان واقعی شعر امروز ایران را معرفی می‌کنند؟ آیا روابط فعالان رسانه‌‌ای در نگاه و عملکردشان موثر نیست؟ آیا وضعیت بازار نشر بر رویکرد خبرنگار و انتخاب کتاب برای معرفی در رسانه‌، تاثیر‌گذار نیست؟
 
                              

به‌نظر من بهبود وضعیت شعر و به‌دنبال آن بازار شعر، زمان‌بر و نیازمند بودجه،‌ برنامه‌ریزی، مدیریت و نیروی انسانی است. شاید ظرف یک دهه آینده با رعایت این اصول بتوانیم حتی در عرصه‌های بین‌المللی حضور پیدا کنیم. 

وقتی شاعران مانع تقویت بازار شعر می‌شوند

درباره میزان تاثیر‌گذاری و نقش جامعه ادبی‌(شاعران) بر جریان معرفی شعر امروز صحبت شد و در آسیب‌شناسی بازار شعر، نقشِ خود شاعران را مورد تاکید قرار دادید. درباره این موضوع به چه مصادیقی می‌توانید اشاره کنید؟     

تیموری: حواشی فعالیت شاعران بر متن فعالیت آن‌ها غلبه دارد. بیایید به‌ این پرسش فکر کنیم که آیا کتاب شعر برخی شاعران بیشتر در کوران اخبار قرار دارد یا فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی آن‌ها؟ از نظر من یکی از عمده‌ترین موانع موثر در تقویت بازار شعر، خود شاعران هستند.

اما در دهه‌‌های 30 و 40 شاعران تاثیر‌گذار، قعالیت اجتماعی و سیاسی قابل‌توجهی داشته‌اند.

تیموری: بله درست است، اما شعر آن شاعران دیده می‌شد؛ در‌حالی‌که جامعه امروز بیش از اینکه جریان شعری امروز و شاعران این جریان را بشناسند با چهره‌های سینمایی آشنایی دارند. این موضوع طبیعی نیست. اگر صدا‌وسیما با مباحث کارشناسی به برنامه‌سازی درباره همه قالب‌های شعری از‌جمله شعر سپید -نه فقط قالب‌های کهن- توجه داشت، بی‌تردید ذائقه مردم تغییر می‌کرد و بر بازار نیز تاثیر‌گذار بود. اگر شعر خوب شنیده شود، ذائقه مردم تغییر خواهد کرد.

بی‌سوادی برخی شاعران نیز از دیگر عوامل موثر است. به‌عنوان مثال؛ چرا تجربه‌های موفق یکی‌دو کتاب نخست شاعران تداوم ندارد؟ به‌نظر می‌رسد شاعر بعد از چند‌بار تلاش، با بهره‌مندی از خلاقیت ذهنی و الهام از زیست محیطی، موفقیتی کسب می‌کند اما به دلیل بی‌توجهی به ادبیات، جامعه‌شناسی، سینما و تئاتر و یا هنر‌های دیگر متوقف می‌شود.

عبدی: البته این افراد را بهتر است شبهه شاعر بدانیم؛ چراکه شاعر واقعی مدام در حال کندوکاو است.

لواسانی: و همین شبه شاعران با پرداخت پول، کتاب چاپ کردند و بازار را به وضعیت نابسامان امروز کشاندند. امروزه حتی ناشران بزرگ به خود اجازه می‌دهند پولی کتاب چاپ کنند!

حضور بخش خصوصی در حوزه فرهنگ چند سالی است به اشکال مختلف مانند اهداء کتاب و یا ساخت کتابخانه بروز و ظهورداشته است. چطور می‌توان بخش خصوصی را با حوزه شعر و ادبیات پیوند داد؟ 

تیموری: متاسفانه سازمان‌های مردم‌نهاد مستقل با هدف حمایت از جریان‌های ادبی امروز در کشور وجود ندارد. علاوه‌براین؛ در حالی‌که به‌عنوان مثال، جریان مدرسه‌سازی از حمایت سازمان‌های مردم‌نهاد برخوردار‌ است، جوایز ادبی به دلیل نبود حامی، بسیار کوچک برگزار می‌شوند؛ به‌طوری که شاعران حرفه‌ای تمایلی برای رقابت در این جشنواره‌ها ندارند.     

ابزار‌های نوین از‌جمله کتاب‌های صوتی در بازار شعر چه تاثیراتی داشته‌اند با توجه به اینکه شرکت‌های تولید‌کننده کتاب صوتی در ایران کم و بیش رشد کرده‌اند؟

تیموری: شرکت‌های تولید‌کننده کتاب‌های صوتی نیز به کتاب‌های شعر توجه نشان نمی‌دهند؛ در‌حالی‌که می‌دانیم دهه 70 برخی شاعران از‌جمله شاملو با صوتی کردن آثارشان مخاطبان قابل‌توجهی را جذب کردند. اما امروزه بیشتر ناشران تمایل دارند کتاب‌های داستان را صوتی کنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط