در سال 1820 و با شیوع بیماری تیفوس جان کیتس، شاعر جوان انگلیسی برای مدتی در قرنطینه به سر میبرد. شرایطی که اگرچه کیتس را در پایان عمرش آزُرد اما به انسان آموخت که توانایی تحمل شرایط سخت را دارد.
کیتس قبل از حضور در ناپل دچار افسردگی بود و در شعرهای مختلف از جمله «قصیدهای برای بلبل» از لذت مرگ نوشته بود. کیتس دچار بیماری سِل بود و سفرش به ایتالیا برای دسترسی به هوایی آفتابی بود. سرفههایش بیشتر شده بود و از صبح روی بالشتش قطرههای خون بود و خوب میدانست که ریهاش دیگر خوب نمیشود. آخرین تصمیمی که گرفت حضور در ایتالیا و تبعید شدن کنار دریا بود.
تصویر زیبای اقامتگاه کیتس در آرشیوها موجود است. مکانی جذاب در ساحلی که پر از ویلاهای قشنگ و درختهای زردآلو بود. با خود فکر کرده بود که ناپل را میبینم و میمیرم. اما کمی بعد با حضور چندروزه در این ساحل داشتم دیوانه میشد و حضور اجباری ده روزه مانند یک سال بود.
قطعاً آن ده روز برای زندگینامهنویسان اهمیت زیادی دارد زیرا کیتس از روزهای بیکاریاش بهره گرفت و از زندگی خود نوشت؛ از فقر، کودکی، از قلدرهایی که او را برای جثه کوچکش مسخره میکردند، از بچگی و مرگ همه کسانی که دوستشان داشت. در چهارده سالگی کارآموز پزشکی شد تا طبابت را بیاموزد که البته تجربه خوشایندی برایش نبود. در این مسیر عاشق شعر شد و همه اوقات فراغتش را صرف مطالعه میکرد. جای خود را در محافل ادبی باز کرد و دوست داشت نامش در میان شاعران انگلیسی قرار گیرد.
حضور کیتس در دوران قرنطینه خیلی جالب است. کیتس 25 ساله چند ماه پس از آن بیشتر زنده نماند اما در همان دوره نوشت که حضورش در قرنطینه شبیه حضورش در دورن پس از مرگ است و احساس میکند مُرده است. در آن دوره آثار لُرد بایرون را خواند. اتفاقات زندگیاش را به ترتیب نوشت تا شاید معنایی از زندگی خود بیابد.
در آن دوره یک نامه برای خانم براون نوشت. خانم براون مادر فَنی بود که کیتس عاشقش بود و امکانش بود دوباره نتواند ببیندش: «اگر یک بار دیگر میتوانستم شهروند این دنیا باشم و زنده بمانم همه چیز را درباره ناپل به تو میگویم. سلام من را به فَنی برسان و بگو به اندازه کافی میتوانم از ناپل روی این چند ورق کاغذ بنویسم اما بیشتر شبیه رویا و خیال است.»
حالا ما در این شرایط نمیدانیم که ده روز در خانهایم یا 40 روز و شاید حتی بیشتر! کیتس با خود میاندیشید آیا آتشفشان وزویوس در ناپل فوران میکند؟ و برای ما سؤال است که آیا کرونا از بین میرود؟ هنوز نمیدانیم!
در این شرایط شاید بهتر باشد به مفهوم «توانایی منفیِ» کیتس نگاهی بیندازیم که توانایی افراد در درک شرایط سخت و بررسی وضعیت در محیطی فراتر از پیشفرضهای تعیینشدهیِ ظرفیت انسانی را توصیف میکند. از دیدگاه کیتس انسان قادر به حضور در شرایط غیرقطعی و شک و تردید است. برداشت ما از این اتفاقات نیز همین است. «توانا» کلمهای قدرتمند است و انسان بیشک تاب تحمل این شرایط سخت را دارد.
نظر شما