عربانیدانا، مدرس دانشگاه و پژوهشگر، با اشاره به اینکه کانون پرورش فکری برایم همیشه یک مکان رویایی بوده است گفت: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همیشه محبوب و خوشنام بوده است و امیدوارم همیشه کانون بدین شکل باقی بماند.
او درباره خواندن گفت: در خواندن یکی از شاخصههای اصلی که داریم، سرعت خواندن است. بسیاری از مطالعات نشان دادهاند که رابطه محکمی بین روانخوانی و درک خواندن وجود دارد. هر چقدر سرعت خواندن مطلب بالا برود، درک مطلب بالاتر میرود. سرعت خواندن شاخص بسیار مهمی در روانخوانی است.
عربانیدانا ادامه داد: در زمینه تعیین رشد سرعت خواندن، آزمونهای مختلفی وجود دارد. یکی از تفاوتهای اصلی بین خوانندگان قوی و ضعیف به مدت زمانی برمیگردد که آنها صرف خواندن میکنند. محققان گزارش کردهاند که خوانندگان قوی، دو تا ۱۰ بار بیشتر از خوانندگان ضعیف در معرض کلمات قرار میگیرند.
او با اشاره به روشهای بهبود سرعت خواندن توضیح داد: روشهایی مثل خواندن مجدد و خواندن گسترده از جمله روشهایی است که میتواند به بهبود سرعت خواندن کمک کند. نتایج تحقیقات نشان داده است هر دوی این روشها جواب دادهاند. روش بازخوانی هم از دیگر روشهای مهم است که میتواند تاثیر بگذارد. تفاوت آن با دیگر روشها این است که در این روش دانشآموزان با کمک بزرگسالان سعی میکنند با صدای بلند بخوانند. محققان توصیه میکنند که متن بیش از یکبار خوانده شود. چون دانشآموزان با این کار کلمات واحد را در زمانی کوتاه چندین بار تکرار میکنند.
عربانیدانا خواندن مداوم را از دیگر روشهایی معرفی کرد که به افزایش سرعت خواندن کمک میکند و او عنوان کرد: خواندن مشارکتی هم از دیگر روشهای مفید است. ما در کلاس میتوانیم از دانشآموزان بخواهیم در گروههای مختلف با هم متن را بخوانند.
او با اشاره به روش آموزش انفرادی برای همه دانشآموزان کلاس توضیح داد: در این روش، دانشآموزان در گروههای دونفره قرار میگیرند و به صورت دوطرفه از همدیگر حمایت میکنند. این افراد به عنوان معلم خصوصی و دانشآموز خصوصی مشارکت میکنند. یک دانشآموز، معلم میشود و همتای او متن را با صدای بلند میخواند.
عربانیدانا یکی دیگر از شاخصهای مهارت خواندن را سطح دشواری متن معرفی کرد و گفت: هر چقدر سطح دشواری متن بالا برود، روانخوانی متن کاهش پیدا میکند. خواندن با صدای بلند، خواهناخواه از سرعت خواندن کم میکند. کاهش سرعت خواندن باعث میشود که حس خواندن از بین برود. در نتیجه ما متوجه میشویم اگر متنهای دشواری بالاتر از سطح دانشآموزان به آنها بدهیم، باعث میشویم انگیزه خواندن را از آنها بگیریم.
او ادامه داد: تامور برای مفهوم دشواری متن، سه رویکرد را برمیشمارد، رویکرد متنی(عینی) این رویکرد میگوید، دشواری یک متن وابسته به خودش است. رویکرد دوم، رویکرد عملکردی(رفتاری) این رویکرد، رویکرد اول را زیرسوال میبرد و میگوید مهم است که خواننده ما چه کسی باشد. رویکرد سوم ترکیب رویکرد اول و دوم است(ذهنی). این رویکرد میگوید باید متن را به دانشآموز بدهیم تا متوجه بشویم که متن سخت است یا خواننده در این زمینه ضعیف عمل کرده است.
عربانیدانا با اشاره به تحقیقات هله و کمپبل عنوان کرد: سطح دشواری متن را به عواملی چون درک مفهومی، پیچیدگی ساختاری، استفاده از جملات پیچیده به جای جملات مرکب، تخصصی بودن متن، سبک و لحن کلام، اصطلاحات، واژگان تخصصی و پیچیده وجود واژگان خارجی در متن مربوط میدانند.
او با اشاره به اینکه تا سال ۱۹۶۰ فرمولهای زیادی برای محاسبه و تعیین سطح دشواری ارایه شده بود گفت: ولی از سال ۱۹۶۹ به بعد فرمولهایی که بدین منظور ارائه شدهاند، چند شاخصه داشتند. مثلا میانگین طول جملاتی که در متن به کار رفته است، سطح دشواری واژگانی که در متن به کار گرفته شده است یا شمار واژگان جدیدی که در متن آمده است و....
این مدرس دانشگاه از دیگر عوامل دشواری متن گفت: اندازه و نوع خط هم از اهمیت برخوردار است. هرچقدر اندازه فونت کوچکتر باشد، خواندن را دشوار میکند. تصویر و رنگ هم به این صورت است. رنگ اگر جذاب یا زننده باشد به درک مطلب کمک میکند. واژگان و اصطلاحات تخصصی متن و پیچیدگی بافتاری و گزارهای متن هم از دیگر ویژگیها هستند. ساختار و بافتار متن و مفهومی از دیگر عواملی هستند که میتوانند متن را دشوار کنند.
عربانیدانا، نقطهگذاری، ساختار و مفهوم را از دیگر عوامل موثر در خوانش متن معرفی کرد.
علویمقدم، مدرس و استادیار دانشگاه با طرح پرسش زبان چیست از حاضران خواست که در یافتن پاسخ مناسب مشارکت کنند. او گفت: زبان چهار وجه تمایز دارد. زبان، زمینه را برای تفکر انسان فراهم میکند، یعنی اگر زبان نبود ذهن ما آنقدر طبقهبندی نشده بود که بتوانیم تفکر کنیم، زبان باعث ایجاد ارتباط بین انسانها میشود، انسان با خودش از طریق زبان ارتباط میگیرد که به آن حدیث نفس میگویند و کارکرد آخر زبان، نوشتن و ادبیات است. زبان مثل قلممویی است برای کشیدن یک نقاشی زیبا.
او ادامه داد: زبان چهار مهارت اصلی دارد، گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن. مهارت زبانی شنیدن نیست، گوش دادن است. وقتی به صدایی ارادی گوش میدهید، میشود گوش دادن نه شنیدن.
علویمقدم درباره خواندن گفت: خواندن اگر به عنوان درک مطلب و ساختن معنا باشد، خواندن است که با بلندخوانی متفاوت است. البته ممکن است در بلندخوانی، درک مطلب هم وجود داشته باشد. ولی معمولا همانطور که آقای دکتر اشاره کردند، در بلندخوانی درک مطلب کمتری صورت میگیرد. این یکی از اشتباهات دانشآموزان ماست. به همین دلیل است که خیلی از دانشآموزان ما به خاطر اشتباهاتشان در مهارت خواندن دچار اشتباه میشوند.
او با اشاره به اینکه عوامل متعددی در تقویت خواندن زبان موثر است، توضیح داد: جذابیت، واژگان و ساختار متن و موضوع مورد علاقه خواننده، انگیزه، احساس نیاز به خواندن و محرک خواندن از عوامل متعددی هستند که باعث میشوند ما چگونه یک متن را بخوانیم. روشهای متفاوت خواندن به مخاطب ما بستگی دارد.
علویمقدم درباره شروع خواندن گفت: مهارتهای زبانی به هیچعنوان از همدیگر جدا نیستند. یعنی نمیشود کسی نتواند خوب بخواند، ولی نویسنده خوبی باشد. مهارتهای زبانی مثل چهارپایه میز هستند که اگر یکی از آنها نباشد، بقیه مهارتها نمیتوانند خوب پیش بروند. مقدمه خواندن، خوب دیدن است. ما باید دانشآموزانمان را خوببین بار بیاوریم. توجه به جزئیات را حتی بزرگسالان ما بلد نیستند.
او تاکید کرد: ما آزمونی به نام «پرلز» در دنیا داریم که سواد خواندن بچهها را بررسی میکند. این آزمون از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۶ هر پنج سال یکبار برگزار میشود. در کشورهای داوطلب به شکل رندومی این آزمون برگزار میشود. متاسفانه در کشور ما که هر پنج سال یکبار در این آزمون شرکت میکنند، ما نمره کمی میگیریم. نمره بچههای ما در سوالاتی که از متن بود، خوب بوده است. در پاسخ به سوالات استنتاجی هم که بچههای ما میرسند، عملکرد نسبتا خوبی داشتیم. ولی در سوالاتی که به قضاوت بچهها نیاز داشت، ما دچار مشکل هستیم. جالب است بدانید که این آزمون برای معلممان همان بچهها برگزار شد که نتیجه آن بهتر از دانشآموزان نبود. این نشان میدهد این بچهها، آموزش خوبی هم ندیدهاند.
در پایان این نشست پرسش و پاسخی بین حاضران در نشست شکل گرفت.
نظر شما