فیض با بیان اینکه کنگرههای شعر دفاع مقدس کمرنگ شده است، گفت: شاید چون شعرا سوژه کمتری برای این حوزه ندارند و همانها را باید تکرار کنند به همین دلیل کنگرههای شعر دفاع مقدس کمرنگتر شده است.
وی سالهای نوجوانی و جوانی را در زادگاهش سپری کرد و در همان سالها با آثار مکتوب «عزیز نسین»، طنزنویس ترکیهای آشنا و البته به طنز و شعر طنز علاقهمند شد، سپس آرام آرام سرودن را آغاز کرد و بیشتر طنز میسرود، طنزی که بیتوجه به مسائل اجتماعی روز هم نبود. این شاعر طنزپرداز از ۳۵ سالگی، راه تهران را در پیش گرفت تا با حضور بیشتر در محافل شعر و ادب طنز و همچنین استفاده از دانش استادان امر، راههای ترقی را طی کند. از ناصر فیض آثار فراوانی به زیور طبع آراسته شده است. در عین حال ترجمه اشعار هم، یکی دیگر از دلمشغولیهای فیض است. آنچه میخوانید گزیده مصاحبه با ناصر فیض درباره ادبیات دفاع مقدس است.
نخستین کتاب شما چگونه نوشته شد؟ و چه کسی راهنمای شما بود؟
برخی نویسندگان در حوزه دفاع مقدس و هشت سال جنگ تحمیلی آثار فراوانی دارند به گونهای که در این حوزه جزء شاخصها شناخته شدهاند، من نیز در کنار آنها فعالیتهایی انجام دادهام و ترانه و شعرهای بسیاری درمورد هویزه، شبهای موشک باران و شهدا سرودهام، شعرهای عاشقانه و شعرهایی با موضوعات اجتماعی، شعر سفید و شعر نیمایی نیز در آثار خود دارم.
اولین مجموعه آثارم توسط انتشارات نیستان چاپ شد. در آن زمان، آثار مربوط به حدود بیش از 100 نفر از شعرا که شناخته شده بودند، گردآوری شد و مجموعه 100 صفحهای متحدالشکل که اسم کلی آن گزیده ادبیات معاصر بود، به همت این انتشارات ارائه شد که در برخی از آثار این مجموعه، گزیده داستان نیز به چشم میخورد و اولین اثری که از من چاپ شد، شماره 65 نیستان است.
«كودكی سوخت در آتش به فغان، هيچ نگفت»، یکی از اشعارم در حوزه شعر مقاومت است که خیلی معروف شد. شبهای موشکباران در این شعر ترسیم شده، شعرها احساسی بود و آن زمان فضا میطلبید، شعرها دیده میشد، مثنوی هویزه نیز از دیگر اشعاری بود که در کنگره هویزه بسیار مورد استقبال قرار گرفت.
آثاری همچون فرهنگ جبهه چقدر به نویسندگان نسل امروز و فردا کمک میکند؟
به عنوان شخصی که در بیشتر کنگرههای شعر دفاع مقدس در آبادان، ایلام و اهواز حضور داشته است میتوانم بگویم که در آن زمان این مراسم با شکوهتر برگزار میشد و بعدها کمرنگ شد، البته بخشی از آن ناگزیر است و دلیلش این بود که دفاع مقدس تمام شد و دیگر نه جنگ است و نه قرار است کسی تهییج شود و باید از گذشته گفته شود، در واقع ممکن است شعرا سوژه جدیدی نداشته باشند و همانها را باید تکرار کنند به همین دلیل یک مقدار کمرنگ شده، البته این در حالی است که در کشورهای بسیاری در سراسر دنیا جنگ اتفاق میافتد، اما همچنان آن را زنده نگه میدارند، بنابراین باید موضوع کمرنگ شدن کنگرههای شعر دفاع مقدس آسیبشناسی شود، زیرا بعضی از کنگرهها بودنش به ماهیت و شناساندن انقلاب کمک میکند و باید باشد.
حوزه هنری چه تأثیری در رشد ادبیات دفاع مقدس داشته است؟
به محض اینکه درباره حوزه دفاع مقدس سخن به میان میآید، ناگزیر اسم حوزه هنری در کنار آن است و هرچقدر هم منتقدی باشد که خیلی منصف هم نباشد، این تأثیر را احساس میکند، چون در حوزه هنری در زمینه دفاع مقدس، همانند بسیاری از موضوعات دیگر فعالیتهای بسیاری انجام شده است و تأثیرگذاری عمده و گستردگی حوزه در این عرصه را نمیتوان منکر شد. در حوزه هنری افرادی این ماجرا را هدایت میکردند که به واسطه دانستن و آگاهی و اهل فن بودنشان اتفاقهای خوبی را رقم زدند، کسانی مثل هدایتالله بهبودی و مرتضی سرهنگی که اسطورههای ادبیات دفاع مقدس هستند و با هدایت و جهتدهی و شناخت این اشخاص اتفاقات خوبی در ادبیات دفاع مقدس رخ داد، مخصوصاً در حوزه خاطرهنویسی و گفتوگو که هم جاذبه فراوان داشت و هم بخشی از جای ادبیات داستانی را که خالی بود پر میکرد، یعنی یک گفتوگو گاهی از یک رمان جاذبه کمتری نداشت.
و این اتفاق در آثاری مثل «پایی که جا ماند» و «شطرنج با ماشین قیامت» و یا «دا» افتاده است و مجموع اینها در حوزه مقاومت قرار میگیرد که ادبیات دفاع مقدس بخشی از آن است، ولی در ادبیات دفاع مقدس اتفاقات خیلی خوبی رقم خورده به گونهای که بسیاری از اینها میتوانند سوژههای خیلی جاذبهدار فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی درخشانی باشد که بتوانند دفاع مقدس را به جهان بشناسانند، همانند جنگ جهانی که بسیاری از مسائل و اتفاقات آن را از روی فیلمهایی که ساخته شده متوجه میشویم.
امروزه این اتفاق باید برای ما بیافتد و هشت سال دفاع مقدس را با زبان فیلم و کتابهایی که ترجمه میشود بیان کنیم تا همگان آگاه شوند که هشت سال چه بر ملت ایران گذشت و چگونه این ملت روی پای خود ایستادند، البته ممکن است در برخی موارد اشتباه عمل کرده باشیم و حرفی برای زدن نداشته باشیم. در هر صورت این هشت سال ملت را به جهتی از پیشرفت عقب انداخته اما برکاتی هم داشته است. جنگ، کشتن، آوارگی و نابود شدن اقتصاد را به دنبال دارد در مقابل، مقاومت، ایستادگی و پافشاری بر روی ایمان را به همراه دارد که باید این بعد بهتر نشان داده شود، بخشی از آن که مربوط به ادبیات دفاع مقدس میشود در حوزه هنری به خوبی پرداخته شده است.
دفاع مقدس سوژههای فراوانی دارد به عنوان مثال، حضور بانوان و نقشآفرینی آنها در دوران دفاع مقدس، از جمله سوژههای تکان دهنده و شگرفی است که بسیاری از آنها ثبت و ضبظ شده و گنجینهای عظیم از مقاومت و دفاع مقدس را برای آیندگان در کشور ما به یادگار گذاشتهاند.
با توجه به نقش غیرمستقیم زنان در جنگ تحمیلی آیا آن طور که شایسته است به حماسهای که زنان ایرانی در هشت سال دفاع مقدس خلق کردند، پرداخته شده است؟
بخشی از ماجرا بخاطر حرمت خاصی که بانوان در جامعه دارند و شکستن تابوها خیلی سخت است که اگر آنها را در نظر بگیریم مثل شکنجه شدن بانوان آن وقت میبینیم که نقش زنان در نظر گرفته شده است. در کشورهای غربی ممکن است یک سری موارد حرمت نباشد بنابراین راحتتر میتوانند به برخی مسائل بپردازند، ما در کشورمان بدلیل رعایت خیلی از مسائل، نمیتوانیم همه چیز را بازگو کنیم و اگر اینگونه موارد را در نظر بگیریم، میبینیم که فعالیتهای خوبی صورت گرفته است. به هرحال هر چقدر این موارد ثبت و ضبط شود، زوایای پنهان جنگ و مقاومت روشنتر میشود و چراغ راهی برای آیندگان خواهد بود.
چرا گروهی در زمینه چاپ و انتشار کتاب موفق بودهاند و گروهی موفق نبودهاند؟
برخی ناشران و نویسندگان باور نمیکردند که میتوان در حوزه ادبیات دفاع مقدس مخاطبان را جذب کرد و موفقیتهایی را در این عرصه بدست آورد، وقتی کتابهای پرفروشی عرضه شد، این باور خودبخود اصلاح شد، آنچه مسلم است اگر قلم پخته باشد و جاذبه داشته باشد، اتفاقات خوبی در زمینه جذب مخاطبان میافتد به هرحال بخشی از آثار بین خواص و عامه مردم مقبولیت دارد ادبیات دفاع مقدس آن گونه که در ایران وجود دارد از نظر تعداد آثار و افرادی که در این حوزه فعالیت میکنند ممکن است کمتر در دنیا نمونه داشته باشد. این ادبیات در حال حاضر صاحب جشنواره و انتشارات است.
چه موانعی بر سر راه چاپ آثار وجود دارد؟
بخشی از موانع به موارد مالی مربوط میشود و در حال حاضر با توجه به بحث گرانی کاغذ، گاهی ممکن است یک ناشر جرأت نکند که به سراغ یک اثر برود و در اینجا کار ناشر سخت میشود بنابراین به سراغ آثاری میرود که حتماً مخاطب دارد و مطمئن است افرادی به سراغ این اثر میآیند و به هر قیمتی شده این کتاب را خواهند گرفت. در حالی که تیراژ برخی کتابها 500 یا 200 نسخه است در حوزه هنری کتابهایی با تیراژ دو هزارتا چاپ میشود و این کتابها قطعاً حرفی برای گفتن دارند.
نظر شما