«خانم فردا کوچ است» جلد سوم از مجموعه «سفرنامههای قدیمی زنان»، شرح سفر سکینه سلطان ملقب به وقارالدوله از همسران ناصرالدین شاه، به مکه و عتبات است.
«خانم فردا کوچ است» جلد سوم از مجموعه «سفرنامههای قدیمی زنان»، شرح سفر سکینه سلطان ملقب به وقارالدوله از همسران ناصرالدین شاه، به مکه و عتبات است. وقارالدوله سفرش را چهار سال بعد از کشته شدن شاه و زمانی که به همسری معتصمالملک درآمده، شروع میکند ولی همچنان در این سفر به یاد ناصرالدینشاه است و خاطراتی از او ذکر میکند.
روز اطراقی است، چه عرض کنم که چه دیدم، ما را شوه شوه میبرند، از دولت پشهبند راحت خوابیدم، با برادرم خیلی مونس کرده و دلم برایت گوری میکند از بخشهای مختلف کتاب «خانم فردا کوچ است» است.
جذابیت سفرنامههای زنان در این است که در کنار اتفاقات سفر، ریزهکاریها و روزمرگیها را هم ثبت کردهاند و این روایت جزئیات است که به ما امکان میدهد تصویر روشنتری از آن دوره زمانی داشته باشیم. در این سفرنامهها متن به زبان شفاهی نزدیکتر میشود و صراحت و جسارت زنان راوی، وجوه نادیدهای از آن دوره تاریخی را به ما نشان میدهد.
این سفرنامه یکی از دو سفرنامه سکینهسلطان ملقب به وقارالدوله است. سفرنامههایی ماندگار با نثری ساده و روان و بسیار نزدیک به سبک و سیاق نگارش امروزی. هیچ گونه پیچیدگی در ساخت و بافت عبارتهای کتاب پیش رو دیده نمیشود و با نثرهای منشیانه رایج در زمان نگارنده تفاوت اساسی دارد.
هدف این مجموعه بازآفرینی سفرنامههای زنان در قالبی جذاب و خواندنی به منظور خوشخوان کردن متنها برای مخاطبان است. جملههایش ساده، کوتاه و صادقانه است و به زبان گفتار و محاورهای گرایش دارد. تجزیه و تحلیل، سبکشناسی، توجه به اماکن جغرافیایی و تاریخی مذهبی، توجه به آداب و رسوم و مسائل فرهنگی مردم مناطق مختلف، وضعیت راهها و حمل و نقل، داد و ستد، نوع غذا و معیشت مردم، خلعت دادن مهتران به کهتران و دهها نکته دیگر را میتوان در سطرسطر این سفرنامه دریافت؛ به گونهای که گویی سفرنامه آینهای است از وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دوره قاجار و اطلاعات فراوانی از جغرافیا، تاریخ و فرهنگ مردم ایران، عراق و سوریه کنونی را میتوان از میان سطور آن بیرون کشید.
سفرنامهها منابع ارزشمند اطلاعات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هستند که زمان و مکان جغرافیایی خاصی را به روشنی پیش چشم مخاطب میگذارند. اهمیت سفرنامهها بر اساس دانش، جهانبینی و تخصصی سفرنامهنویسها روشن میشود. از گزارشهای موجود چنین برمیآید که اندکی از سفرنامههای ایرانی را زنان نوشتهاند. موضوعی که از تأخیر در سوادآموزی آنها حکایت دارد. همین تعداد معدود و محدود سفرنامهها هم عمدتاً توسط همسران پادشاهان یا خوانین و صاحبمنصبان و به طور کلی طبقات بالای اجتماعی نوشته شدهاند. سفرنامههای وقارالدوله (سکینه سلطان) و بیبی مریم بختیاری از این قبیل است.
با توجه به این سفرنامه، وقارالدوله زن پیشرو و خوشبختی بوده است. زنی که توان مالی سفر به کربلا و مکه و اجازه همسر را داشته و همینطور صاحب برادری بوده که در سفر همراهیاش میکند. اما خودش اغلب به این بخت خوب اعتقادی نداشته و یکی از ویژگیهایی که در سفرنامه دیده میشود، غرزدن و نارضایتی دائمی از شرایطش است.
وقارالدوله ـ چنانکه از محتوای سفرنامه به دست میآید ـ در زمان سفر زنی جوان بوده است. آنقدر جوان که زن چهلساله در نظرش پیرزن باشد؛ «زنهای صاحبخانه پیش من آمدند. یک زن عاقله زنی که که خودش میگفت چهل سال دارم و هیچ آبستن نشده بودم، حالا آبستن شده بود. خیلی عجب است پیرزن تازه آبستن شده بود». همچنین به نظر میرسد او زن شوخطبعی بوده است. در جایی از سفرنامه آمده است: «من خودم یک نفری دیشب بیشریک قبلهنما را گم کردم. ماشاءالله چشم نخوریم، هر منزلی هر کدام یک چیزی گم کنیم، گویا تا کربلا دیگر چیزی نداشته باشیم.» نکته دیگری که از نوشته او برداشت میشود کرد، این است که قوه تخیل خوبی دارد که گاهی مجال بروز پیدا میکند.
قصه سفرنامه از سال 1317 قمری و چهار سال بعد از کشته شدن ناصرالدین شاه آغاز میشود. سکینه سلطان در ابتدای داستان نزد مظفرالدین شاه میرود و از او اذن سفر میگیرد. شاه به او اجازه میدهد و از این دیدار تا برگشت دوباره به کاخ، یک سال و اندی طول میکشد. تقریبا یک سال در همین راهها و در مقاصد زیارتی میگذرد و باقی در بروجرد، جایی که همسر وقارالدوله آنجا وزیر مالیه عینالدوله حاکم لرستان است.
وقارالدوله به گفته خودش در سفر به عتبات و حج با پنج نفر همراه است. برادرش آقا میرزا محمدعلی خان، زنانی به نامهای ماهرخ و سیده خانم، مردی به نام آقا سیداحمد و یک نفر کجاوهکش. سفرنامه از رسم خداحافظی با دوست و آشنا شروع میشود و در نهایت با بازگشت سکینه سلطان به کاخ و دیدار با آشنایان پایان مییابد. از جمله نکات مهم در این کتاب، شرح روزانه سفر و ثبت تاریخ و نام دقیق شهرها و دیگر اماکن استقرار کاروان است. اصرار وقارالدوله به ثبت روزانه وقایع، از توضیحات او درباره دلیل جاافتادن بعضی روزها کاملاً مشخص است؛ دلایلی مانند بیماری، غرق شدن در حال و هوای زیارت یا عدم وقوعی اتفاقی تازه.
«خانم! فردا کوچ است؛ سفرنامه سکینه سلطان (وقارالدوله)» در 197 صفحه، شمارگان هزار نسخه و بهای 26 هزار تومان از سوی نشر اطراف منتشر شده است.
نظر شما