داریوش هفتبرادران در گفتوگو با ایبنا مطرح کرد:
برای داشتن کودکانی موفق باید بزرگسالان را آموزش دهیم
داریوش هفتبرادران، نویسنده و مدیر انتشارات فرای علم، معتقد است برای اصلاح سیستم موجود باید ساختارها را بشکنیم و میگوید: برای تربیت فرزندانی موفق، به جای اصلاح سیستم تربیت کودکان، باید بزرگسالان را آموزش دهیم.
بعد از ارزیابی با مشخص شدن نقاط قوت و ضعف دانشآموزان، دست اندرکاران این مطالعه بر آن شدند تا نقاط ضعف موجود در نظامهای آموزشی را اصلاح کنند اما به جهت این که طی سالیان متوالی روش خواندن دانشآموزان شکل گرفته بود اصلاح این روش با زمان و مشکلات فراوانی روبهرو بود. لذا آزمون دیگری با عنوان آزمون پرلز برای گروه سنی 9 تا 10 سال جهت تکمیل مطالعه فوق طراحی و در سال 2001 برای نخستینبار بین 35 کشور جهان برگزار شد که دانشآموزان ایرانی در این آزمون رتبه سی و دوم را کسب کردند. آزمون پرلز در حقیقت مطالعه بینالمللی پیشرفت سواد خواندن دانشآموزان گروه سنی 9 تا 10 سال است که هر پنج سال یک بار و با هدف بررسی تجارب یادگیری خواندن از خانه تا مدرسه برگزار میشود.
بعد از انجام آزمون پرلز در سال 2001 گزارشهایی منتشر شد که براساس آن بسیاری از کشورها به تحلیل درستی از نظام آموزشی خود دست یافتند. این گزارشها از جهت اعتبار بالای این ارزیابی برای کشورهای عضو از اهمیت ویژهای برخوردار بود تا جایی که اغلب دولتها با تغییراتی در محتوای درسی و روشهای تدریس و مطالعه با حمایت همه جانبه توانستند در دور دوم این آزمون که 5 سال بعد یعنی در سال 2006 برگزار شد به نتایج قابل قبولی دست یابند. اما نتایج آزمون پرلز در سال 2016 نشان داد که دانشآموزان ایرانی، نه تنها رتبه خوبی در جدول کسب نکردند، بلکه نسبت به میانگین خود در سال 2011 نیز افت زیادی داشتند.
کتابخوانی را به عنوان یکی از شاخصههای توسعهیافتگی قبول نداریم
داریوش هفتبرادران، مدیر انتشارات فرای علم از نویسندگان و ناشرانی است که فعالیتهای زیادی در زمینه تولید آثاری برای افزایش مهارت دانشاموزان در آزمون پرلز انجام داده است. او در این زمینه و درباره فعالیتهایش در زمینه تولید کتابهای مهارتآموزی به کودکان و تقویت توانایی دانشآموزان در خواندن در راستای اهداف تعیین شده در مطالعه بینالمللی پیشرفت سواد خواندن- پرلز، به ایبنا میگوید: یکی از شاخصههای توسعهیافتگی هرکشور سرانه مطالعه آن کشور است. اما متاسفانه ما هنوز در کشورمان اصول واحدی نداریم تا سرانه مطالعه را براساس آن محاسبه کنیم و آمارهای مختلفی در این زمینه ارائه میشود چرا که ما هنوز در کشورمان اعتقاد نداریم که یکی از شاخصههای توسعهیافتگی، سرانه مطالعه، آموزش مردم و کتابخوانی است و همین مساله در آزمونهایی مانند پرلز نمود پیدا میکند.
او با یادآوری اینکه بچهها مطالعه را از بزرگترها یاد میگیرند، میافزاید: وقتی بزرگترها مطالعه نمیکنند بچهها هم مطالعهای ندارند و وقتی وارد آزمونهای بینالمللی میشوند واقعا وضعیت تاسف برانگیزی دارند. با نگاهی اجمالی به گزارشات پرلز در سال 2016 اغلب کشورهای در حال توسعه با برنامه ریزی در سیستمهای آموزشی به عنوان تاثیرگذارترین مولفه در امر توسعه، توانستهاند در آزمون پرلز پیشرفت کنند؛ مثلا کشوری مانند لهستان از رتبه 28 به رتبه 8 رسید و این اتفاق در طول دو دوره 5 ساله رخ داد. اما متاسفانه کودکان ایرانی با داشتن توانمندیهای بسیار همواره رتبههای آخر جدول را کسب میکنند.
بیتوجهی به فاجعهای که در نتایج آزمون پرلز 2016 رخ داد
هفتبرادران ادامه میدهد: فاجعهای که در نتایج آزمون پرلز در سال 2016 رخ داد تا سالهای سال جبرانناپذیر است. در این آزمون بچههای ایرانی نسبت به میانگین عملکردشان در آزمون پرلز سال 2011 افت زیادی داشتند و نسبت به پنج سال قبل 41 نمره پسرها و 17 نمره دخترها افت داشتند. در گزارش پرلز درباره ایران نوشته شده کودکان ایرانی در عملکردشان رتبه 45 را از 50 کشوری که در این آزمون شرکت کردند، کسب کردند در حالی که در نگرش مثبت به خواندن جایگاه سوم را داشتند و این بدان معناست که هر کودک ایرانی بگویید کتابخواندن دوست داری؟ پاسخش مثبت است و دلیل کتاب نخواندن را نداشتن کتاب بیان میکند و این مساله مشخص میکند خانوادههای ایرانی برای خرید کتاب هزینه نمیکنند چون کتابخواندن یک نیاز و ضرورت برای خانوادهها نیست و به تاثیر کتابخوانی باور ندارند.
این نویسنده و پژوهشگر با اشاره به اینکه طبق گزارش پرلز، رابطه مثبتی بین سالهای آموزش در پیش از دبستان و عملکرد بچهها در مهارت درک و میزان یادگیری دروس در دوره دبستان وجود دارد، درباره فعالیتهایش توضیح میدهد: ما بر این اساس تصمیم گرفتیم روی دوره پیشدبستانی کار کنیم و در آنجا مهارتهای شفاهی زبانآموزی را به بچهها یاد دهیم. زیرا این پیشزمینه بسیار مناسبی است تا کودکان بتوانند در دوره دبستان خواندن را خوب یاد بگیرند و بر این اساس وقتی از پایه چهارم عبور میکنند و تفکر انتزاعی در آنها شکل میگیرد از مرحله یادگیری خواندن عبور کرده و وارد مرحله جدیدی از زندگی به نام خواندن برای یادگیری شوند تا بتوانند در زندگی، فردی توانمند باشند.
چگونه یک مهارت را تجزیه و تحلیل کرده و در زندگی پیاده کنیم؟
او در ادامه میافزاید: کار جدیدی که در دوره پیشدبستانی انجام دادیم این بود که علاوه بر سوالهای استاندارد بر اساس دستاوردهای پرلز، بخش جدیدی به نام فلسفه برای کودکان را به کتابها اضافه کردیم و در آن به مباحث فلسفی اشاره کردیم. در این کتابها بیان میکنیم مهارت مورد نظر را چطور تجزیه و تحلیل و در زندگی پیاده کنیم و کاربرد مهارت را در قالب پرسش و پاسخهایی که ذهن را به چالش بکشاند و بچهها را به تفکر وادار کند در این کتابها بیان کردیم. همچنین یک صفحه از کتاب را به آموزش مهارت مورد نظر به مربی و والدین اختصاص دادیم و آن مهارت را به صورت خطی و تیتروار در چند خط تعریف کردیم. اما در واقع ما به دنبال تعریف مهارت نیستیم، میخواهیم مهارت مورد نظر در کودک نهادینه شود. بر این اساس در کتاب تمرینهایی ارائه کردیم و یکسری راهکار بیان کردیم که چگونه میتوانیم این مهارت را در بچهها ایجاد کنیم.
برای داشتن کودکانی موفق باید بزرگسالان را آموزش دهیم
به اعتقاد مدیر انتشارات فرای علم، مشکل اساسی که در جامعه ایران داریم این است که برای آموزش به سراغ کودکان میرویم. سیستم آموزشی ما معتقد است که کودک باید آموزش ببیند اما به اعتقاد من، کودک به خودی خود تربیت درستی دارد، اگر بگذاریم طبق ذات و فطرت پاک خودش عمل کند. تربیت در بین خانوادههای ما در مسیر درستی نیست. به طور مثال اگر به کودکی بگوییم راست بگو، درواقع ضد فطرت عمل میکنیم چرا که کودک طبیعتا راستگو است. ما باید بپذیریم به عنوان والد الگوی رفتاری کودک هستیم و وقتی با رفتار خود دروغ گفتن را به کودک آموزش میدهیم و دیگر نمیتوانیم از او انتظار داشته باشیم راستگو باشد. وقتی میخواهیم کودکی را تربیت کنیم متوجه نیستیم که کودک هررفتاری میکند نتیجه آن چیزی است که از ما میآموزد. بنابراین برای اینکه افراد موفقی تربیت کنیم به جای اینکه سیستم تربیت کودکان را اصلاح کنیم، ابتدا باید افراد بزرگسال که بیشترین تاثیر را روی کودکان دارند (معلم، والدین و اولیای مدرسه) را آموزش دهیم. اما ما اغلب به صورت معکوس عمل میکنیم. ما به کودک مهارت زندگی، علوم زیستی و علوم اجتماعی را آموزش میدهیم اما وقتی وارد جامعه میشود کاملا ضد آنها را میبیند و این روش درستی نیست. اگر قرار است اصلاح کنیم باید زیر ساختهای آموزش را طراحی کنیم.
او در ادامه میگوید: براین اساس در مرحله پیشدبستانی، روی نظریه بلوم و گاردنر کار کردیم. گاردنر بر اساس هوشهای چندگانه کار میکند و تقسیمبندی بلوم هم رفرنسی است که غالب افرادی که در حوزه روانشناسی کار میکنند به آن وفادارند. ما هم کتابها را بر این اساس تنظیم کردیم و تمرینهایی را در کنار این کتابها برای بچهها ارائه دادیم. کتابها کاملا ریتمیک است و همراه با داستان، شعر هم دارد و موضوعاتش با مباحثی که در دوره پیشدبستانی آموزش داده میشود، کاملا مرتبط است با این تفاوت که آن مباحث به صورت تئوری و مستقیم است اما ما آنها در قالب داستان و به صورت غیرمستقیم بیان میکنیم. همچنین بازی، صورتک و ابزارهایی را در کنار کتابها قرار دادیم که برای بچهها جذاب است و از این کتابها استقبال کردند.
شاهنامه به ما اعتماد به نفس میدهد
هفتبرادران درباره سایر فعالیتهایش در حوزه تولید کتاب برای کودکان بیان میکند: در حال حاضر هم با همکاری هادی خورشاهیان در حال بازنویسی داستانهای شاهنامه هستیم و میخواهیم بخشهای مختلف شاهنامه را از ابتدا تا انتها در قالب داستان و روایتهای مختلف کار کنیم. یکی از دغدغههای من در سالهای اخیر تولید آثاری بود که در آن مخاطب بتواند رویدادهای شاهنامه را به ترتیبی که فردوسی به آن اشاره کرده دریافته و به خوبی ارتباط بین داستانها و شخصیتهای آن را پیدا کند تا علاوه بر فهم درست پیامها از خواندن این متن تاثیرگذار لذت ببرد. فردوسی در شاهنامه به قدری قدرتمند عمل کرده و نقش هر یک از شخصیتها و اتفاقهای آن را به گونهای ترسیم کرده که امکان ندارد هر انسانی با خواندن متن کامل شاهنامه از آن لذت نبرد. حال در بیشتر مواردی که این اثر برای کودکان کار شده مولفان و ناشران معمولا فقط به سراغ داستانهایی رفتهاند که فراز و فرود بیشتری داشته و از نظر تجاری مخاطبپسندتر بوده است. درصورتیکه من اعتقاد دارم هر ایرانی باید از ابتدا تا انتهای شاهنامه را بداند؛ چرا که متون کهن برگرفته از فرهنگ ماست و این متون میتوانند علاوه بر ایجاد لذت مطالعه در کودکان به عنوان یک افتخار ملی به بالا رفتن اعتماد به نفس کودکان ما کمک کنند.
او در ادامه میافزاید: من همیشه به این فکر میکردم همانطور که شرکتهایی که در کشورهای دیگر قهرمان و ضد قهرمان خلق میکنند و بر اساس آنها فیلمها و انیمیشنهایی میسازند، ما هم قهرمانهایی در ادبیات کهن علیالخصوص شاهنامه داریم که این پتانسیل در آنها وجود دارد که بتوانیم با کمک آنها درسهای بزرگی به کودکان بدهیم. شاهنامه، در کنار دیگر متون معتبر ما بخشی از تاریخ، تمدن و پیشینه ماست و ما را به این باور میرساند که ما مردمی قدرتمند و دارای تمدنی کهن هستیم.
هفتبرادران همچنین یادآوری میکند: البته ما قبل از شاهنامه، روی کلیلهدمنه، سندبادنامه و قابوسنامه هم کار کرده بودیم و سعی کردیم در قالب کتابهایی که تولید میکنیم از اول ابتدایی تا ششم، 65 مهارت زندگی را به آنها یاد دهیم. ما مهارتها و آموزههای اخلاقی را مشخص کردهایم سپس وارد ادبیات کهن شدهایم و متنهایی را پیدا کردیم که به این مهارتها مرتبط بوده است. در حقیقت با استفاده از متون کهن و مهارتهایی که در این مجموعه آموزش میدهیم جعبهابزاری را در اختیار بچهها قرار میدهیم که آنها را قدرتمند میکند. در خصوص شاهنامه نیز احساس من این است که باید واقعیت شاهنامه را به مخاطبان نشان دهیم نه فقط داستانهای پرمخاطبی که جنبه تجاری دارند. به اعتقاد من داستانهای شاهنامه در کنار هم پازل بسیار زیبا و معناداری را در ذهن مخاطب میسازد که سالهای سال تاثیر آن در ذهن خواهد ماند.
نظر شما