یادداشتی بر کتاب روشنگری شگفتانگیز پروفسور کاریتا
روشنگری شگفتانگیز پروفسور کاریتا، رمانی درباب مکاتب سیاسی
رمان روشنگری شگفتانگیز پروفسور کاریتا داستان پروفسوری است که به دنبال اتوپیایی برای زندگی است در این یادداشت به این کتاب پرداخته شده است.
استیون لوکس در این رمان تلاش کرده در بستر داستانی خیلی جذاب و روان مکاتب سیاسی را برای عامه مردم، نشاندهد و تاحد زیادی موفق بوده. قصد نویسنده این نبوده که علمی و دقیق تاریخ مکاتب سیاسی را واگویی کند.
قبلاً رمان دنیای سوفی را از یوستین گرودر از انتشارات نیلوفر خواندهام که رمانی است بسیار جذاب درباب تاریخ فلسفه. یوستین گرودر، فیلسوف نروژی است که در قالب رمان، مفاهیم فلسفی و فلاسفه بزرگ را از یونان باستان تا قرن بیستم، نوشتهاست. دنیای سوفی هم برای خواننده حرفهای مفاهیم فلسفی و ادبیات داستانی جذاب است و هم برای مخاطب غیرحرفهای. هرچند بهنظرم رماننویسانی که فلسفی نوشتهاند از فلاسفهای که رمان نوشتهاند، در این زمینه موفقترند.
یالوم هم از این پتانسیل قصه برای معرفی خیلی از نظریههای روانشناختی خودش و دیگر روانشناسان مطرح قرن بیستم استفادهمیکند و امروز یالوم برای خواننده فارسیزبان به همین دلیل، نامی آشنا است.
رمان دیگر، که درباب تاریخ ادیان الهی است دنیای تئو است که کاترین کلمان هم در این رمان با زبانی شیرین و در قالب قصه ادیان را آموزش میدهد. برای آموزش مکاتب سیاسی- نه صرفاً علمی و نظری- به عامه مردم، انتخاب گونهِ رمان بسیار درست است. هم قصه سرگرمکننده و پرازکشش را میخوانند و هم با مکاتب سیاسی آشنامیشوند.
رمان روشنگری شگفتانگیز پروفسور کاریتا که تاکنون به بیش از بیست زبان ترجمهشده در باب فلسفه سیاسی غرب است. پروفسور کاریتا استاد دانشگاه میانسالی است که زندگی آرامی را میگذراند و بااجبار از حریم امن کتابخانهاش بیرون میرود و در مأموریتی برای یافتن اتوپیا (بهترین جهان ممکن) راهی سفری شگفتانگیز میشوید. در طول رمان با شخصیت پروفسور کاریتا همراهمیشویم تا اتفاقات جذابی را بخوانیم که در سرزمینهای مختلف برای او رقممیخورد.
از استیون لوکس کتابهای نظری زیادی به فارسی برگردان شده از جمله این کتابها میتوان به مارکسیسم و اخلاق، قدرت و کتاب عقلانیت اشارهکرد.
در ابتدای رمان ، حکومت پروفسورکاریتا را که در نظامآباد زندگی میکند، دستگیر میکند. او دچار نوعی خوشبینی افراطی است و به فلسفه عصر روشنگری اعتقاد دارد. آشوب بزرگی در شهر اتفاق افتاده. حکومت وقت به او دو راه پیشنهاد میکند: راه اول در زندان بماند تا بمیرد و راه دوم اینکه مبلغ نظام حکومتی وقت شود. پروفسور، تن به همکاری نمیدهد.
در زندان، اپوزیسیون به پروفسور کاریتا وعده آزادی میدهد. پروفسور کاریتا را حمایت میکنند و از بازداشتگاه فراری میدهند. پروفسور کاریتا سفر خودش را در جستوجوی یافتن اتوپیا آغازمیکند. در ابتدای رمان به رمان کاندید( ولتر) اشارهمیشود و با ارجاع به شخصیت پانگلوس معلم که کمی سادهلوح هم هست، هم ادای دینی به ولتر کرده و هم شخصیت پروفسور کاریتا را بهتر برای مخاطب پرداخت میکند. هرچند معتقدم کاندیدِ ولتر جذابیت زیادی ندارد. این سرزمین برای من تداعیکننده کشورهای آرژانتین و شیلی بود. جایی در نظامآباد کاریتا و کشیش مباحثه میکنند. کشیش نماینده سنتگرایی و منتقد عصر روشنگری است. پروفسور کاریتا در پایان این فصل از رمان، از زبان کانت اندیشه توسعه و پیشرفت را بیان میکند.
اولین سرزمینی که پس از رهایی از نظامآباد به آن سفر میکند فایدهآباد است. در این سرزمین، پروفسور کاریتا با افرادی آشنا میشود که به او کمک میکنند تا سرزمین فایدهآباد و قوانینش را بهتر بشناسند. در این سرزمین معیار شادکامی و تلخکامی، سود و زیان افراد است. همه افراد این سرزمین، در جیبشان یک ماشینحساب دارند. در جایجای این رمان، نویسنده با اغراقهای فراوان باعث ایجاد طنز شدهاست. سرزمین فایدهآباد تا حدی با نظریه استوارت میل درباب فایدهگرایی تطابق دارد. در این سرزمین مدرک تحصیلی و مقالات پروفسور را وزن میکنند و کیلویی به او میخواهند حقوق بدهند. بهنطرم تاحدی این امر را در کشور خودمان هم دیدهایم. هرچند هنگام خواندن رمان شاید خندهمان هم بگیرد. درباره مهاجرت از شهرهای دور و نزدیک به فایدهآباد هم سخن به میان آمده که خیلی دراماتیک، شرایط مهاجرین را بازگو میکند.
انتخاب واژگان مترجم تا حد خیلی زیادی در فهم رمان به مخاطب کمکمیکند. ساخت واژگانی مثل فایدهآباد، جماعتآباد و ... که در فارسی تاکنون استفادهنشده و مدخل جدیدی است، بهنظرم نقطهقوت این رمان است. سرزمین بعدی که پروفسورکاریتا به آن سفر میکند، جماعتآباد است. در این سرزمین، تکثر یک اصل است، اصل اساسی. همه دیدگاهها به رسمیت شناختهمیشود. پروفسور کاریتا در ابتدای این فصل از رمان، احساس میکند پا به جامعه مطلوبش گذاشته چون هرکسی در این سرزمین حق رای دارد.
سرزمین سوم، آزادآباد همهپیز حتی آموزش در این سرزمین پولی است. ساکنان آزادآباد، حق دارند هرکاری دلشان میخواهدبکنند. همه افراد به رشتههای تحصیلیای گرایش دارند که برایشان پولساز باشد. رشتههای هنری و علومپایه رهامیشوند و بستر توسعه در این سرزمین روزبهروز ضعیفتر میشود. جایی در این فصل، پروفسور برای استخدام میرود و میگوید که متخصص فلسفه روشنگری است. کمی بعد با او تماس میگیرند و پینهاد میکنند متخصص برق روشنایی شود. از نقاط طنز دیگر داستان این موقعیت بود که بهنظرم این مورد هم در کشور خودمان زیاد دیدهمیشود که کسانی که تخصصی ندارند سر کار مهم و حساسی هستند. سرزمین چهارم، مساواتآباد نام دارد. سوال اصلی برای این جامعه و سران حکومتی این است: چطور میشود مفاهیم را برای عموم به نوعی بیان کرد که همه درکش کنند؟
امنیت و برابری و آزادی سه اصل اساسی و مفاهیم بنیادین حکومت مساواتآباد هستند.
جالب است که موقع خواندن رمان میبینیم خیلی از شرایطی که بر این چند سرزمین حاکم است را در ایران هم میتوانیم کمابیش ببینیم. و این نقاط کم هم نیستند. طنز در این رمان ضداتوپیایی است. از شیوه آیرونیک برای نشاندادن موقعیتی تلخ استفادهکرده. جانب انصاف و حقیقت را بازگو نمیکند. خواننده در طول رمان با کاریکاتور موفقی از آسیبهای اجتماعی این سرزمینها روبرو میشود. طنز تلخی که کشش ایجاد کرده تا خواننده 360 صفحه رمان را با اشتیاق بخواند.
روزنامه نیویورک تایمز درباره رمان روشنگری شگفتانگیز پروفسور کاریتا نوشتهاست: این کتاب که اکنون به بیش از بیست زبان مختلف ترجمه شده، سفرخیالی بسیار هوشمندانه و جذابی است در فلسفه سیاسی غرب. پروفسور کاریتا استاد دانشگاه میانسالی است که زندگی آرامی را میگذراند، بالاجبار از حریم امن کتابخانهاش بیرون میرود و در ماموریتی برای یافتن بهترین چهان ممکن به کشورهای مختلف سفر میکند.پروفسور کاریتا در سفرهایش مجبور است با وضعیت پیچیده اندیشه مدرن مواجه شود و واقعیت فلسفههای سیاسی امروزین را در عمل مشاهدهکند. استیون لوکس استاد علوم سیاسی و جامعهشناسی در دانشگاه نیویرک است. لوکس در این کتاب توانسته با شامه قوی و پویایی کاندید ولتر برابری کند.
روزنامه ایندیپندنت درباره این رمان نوشتهاست: کتاب به سبکی زیبا و روان با شوخطبعی همراه با طنزی گزنده و جدی نوشتهشده است... لوکس توانسته رمانی بنویسد که هم شیرین و سبک و هم وزین و سنگین است، به شیوهای که میتواند مایه رشک بسیاری از داستاننویسان باشد. روزنامه گاردین هم درباره روشنگری شگفتانگیز پروفسور کاریتا میگوید: داستانی طنزآلود، بسیار شیرین و آموزنده...
رمان روشنگری شگفتانگیز پروفسور کاریتا را مانی صالحی علامه به فارسی ترجمهکرده و انتشارات نیلوفر آن را در360 صفحه و جلد نرم، به بازار کتاب، ارائه کردهاست.
نظرات