نشست نقد و بررسی کتاب «زنان در جهان دانشگاهی» برگزار شد
طیبینیا: دانشگاه برای زنان در ایران بیطرف نیست/ تجربه انواری از مشکلاتی که زنان دانشگاهی دارند
طیبینیا گفت: دانشگاه نوعی عقلانیت مردانه را برای خود متصور است و سیاستهای خود را بر اساس این عقلانیت پیش میبرد که منجر به ایجاد تبعیض میشود.
خدیجه کشاورز در ابتدای این نشست با بیان اینکه در حوزه مطالعات زنان در آموزش عالی، ادبیات علمی زیادی وجود ندارد، گفت: کتاب زنان در جهان دانشگاهی سومین کتاب ترجمه شده در این حوزه است که تجربه جهانی از نابرابریهایی که در حوزه زنان در آموزش عالی وجود دارد را به بحث گذاشته است.
وی با اشاره به اینکه در چند سال اخیر که در پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی فعالیت میکند عمده پژوهشهایش بر حوزه دانشجویان دختر و اساتید زن متمرکز شده است، افزود: برای هر پژوهشگری این نکته که بتواند ادبیات حوزه کاری خود را گسترش دهد خوشایند است، ترجمه کتاب زنان در جهان دانشگاهی هم در همین راستا است و امیدوارم بتواند در این زمینه کمکی کرده باشد.
عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی بیان کرد: گرچه مباحث کتاب بیشتر به کشورهای غربی و چند تجربه دیگر مانند هائیتی و ابیجان میپردازد اما این تجربه میتواند برای جامعه ایران هم مفید باشد.
کشاورز در ادامه گفت: کتاب از سه بخش تشکیل شده است که به فهم ما از فرایند زنانه شدن دانشگاه کمک میکند. درواقع تداوم فرودستی زنان در دانشگاه به ما کمک میکند تا بفهمیم دانشگاه نتوانسته است آن طور که ادعا میکند نهادی «شایسته سالار» باشد.
کشاورز تصریح کرد: بخش اول کتاب تاریخی است. این بخش نشان میدهد که چقدر مسئله حضور زنان در دانشگاه در قرن نوزدهم ابتدا به عنوان دانشجو و پس از آن به عنوان مدرس ـ پژوهشگر در دانشگاههای فرانسه پروبلماتیک بوده است. کتاب به ما نشان میدهد که مسئله زنان در آموزش عالی، مسئلهای جهانی است. هرچند بین تجارب زنان در کشورهای مختلف مشابهتهای فراوان وجود دارد اما با توجه به بافت و زمینه ملی هر کشور تفاوتهایی هم وجود دارد که شناخت ساز و کارهای نظام جنسیت در هر جامعه، پژوهش را ضروری میکند. در همین بخش نشان داده شده است که در قرن نوزدهم ورود دختران در ابتدا به عنوان دانشجو و سپس به عنوان استاد ـ پژوهشگر در دانشگاه با مقاومتهای بسیاری مواجه بود است.
وی با بیان اینکه در این مقطع تاریخی در فرانسه در رشتههایی مانند مطالعات قرون وسطی، حقوق و پزشکی مانع ورود دختران به دانشگاهها میشدند به توضیح دلایل مقاومت دانشگاه برای ورود دختران در این رشتهها پرداخت و گفت: به طور مثال در رشتهای مثل تاریخ و ادبیات قرون وسطی، از آن جا که این رشته نقش مهمی در بنیادهای دولت ـ ملتسازی در جمهوری سوم فرانسه داشت، جایگاه زنان فرانسوی فرودست تر از آن انگاشته میشد که در این رشته پذیرفته شوند.
این مدرس دانشگاه همچنین در مورد بخش دوم کتاب توضیح داد: بخش دوم کتاب به حرفه زنان دانشگاهی از منظر جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی میپردازد. در این بخش ما با درد و رنجهایی مواجه میشویم که زنان در مصالحه بین کار و زندگی خصوصی خود درگیر آن هستند. این بخش نشان میدهد که در قرن بیستم حتی در کشورهای غربی دانشگاه نهادی شایسته سالار نیست و در نظام ارتقاء شایسته سالاری رعایت نمیشود.
وی به بخش سوم کتاب اشاره کرد و گفت: در بخش سوم به تجارب دانشگاههای برخی کشورهای غیر اروپایی مانند ساحل عاج و هائیتی و نیز برخی کشورهای آلمان و سوئیس در مواجهه با مسائل زنان در دانشگاه پرداخته میشود. در این بخش همچنین به اقدامات برخی دانشگاههای اروپایی در پیشبرد برابری در دانشگاه پرداخته شده است. اقداماتی که از نگاه نویسندگان این مقالات گرچه لازم هستند، اما هم چنان ناکافی هستند.
مهری طیبینیا با بیان اینکه توضیحاتی که مترجم در پانوشت اضافه کرده برای ابهام زدایی از برخی مفاهیم کتاب، راهگشا است گفت: عنوان این کتاب فراتر از زنان در جهان دانشگاهی است چرا که ما تبعیض را در همه فضاها علیه زنان میبینیم، هر چند در این کتاب بیشتر روی آموزش عالی تکیه شده است.
وی با تاکید بر اینکه برخلاف این پیش فرض که دانشگاه بی طرف و عدالت محور است در حوزه زنان دارای این صفات نیست، افزود: به عنوان مثال در حوزه ارتقاء میبینیم که عدالت رعایت نمیشود در حالی که از دانشگاه انتظار برابری داریم، این مسئله ترجمه این کتاب را ضروری کرده است.
طیبینیا سپس با طرح این پرسش که چرا دانشگاه عامل تبعیض است؟ تصریح کرد: دانشگاه نوعی عقلانیت مردانه را برای خود متصور است و سیاستهای خود را بر اساس این عقلانیت پیش میبرد که منجر به ایجاد تبعیض میشود. این کتاب همه نهادها را به این مسئله که ما باید تبعیض علیه زنان را از بین ببریم، حساس میکند. در این کتاب رویکرد توجه به عاملیت و ساختار همزمان دیده میشود و از بخشهای برجسته کتاب است.
به گفته طیبینیا، در این کتاب مطالعات فمینیستی مورد اشاره و توضیح قرار گرفته و کتاب به خوبی نشان میدهد که به هر میزان که در کشور ما این مطالعات ناخوشایند تلقی میشود در کشورهای دیگر هم چنین تجربهای وجود دارد و بدفهمی درباره مطالعات فمینیستی خاص ایران نیست.
وی دلیل مخالفت با مطالعات فمینیستی را صحبت از برابری در این مطالعات بیان کرد و گفت: مخالفان معتقدند که این برابری جای عدالت را میگیرد. بنابراین باید از این مطالعات دوری کنند. در حالی که باید بپذیریم که ما در برخی جاها به این برابری نیاز داریم.
وی افزود: کتاب نکات زیادی در حوزههای مختلف از جمله برای سیاستگذاری دارد. اما میتوان از نظر مفهومی آن را در چند دسته طبقهبندی کرد؛ ابتدا بخشی از کتاب توصیفی از این مسئله است که در فضای دانشگاهی چه اتفاقی میافتد. در بخشی دیگر چرایی این تبعیض تبیین شده است. در این بخش به علل فردی و اجتماعی پرداخته شده است. درواقع به بخشی از علل فردی و ساختاری اشاره شده است.
طیبی نیا یادآور شد: در این کتاب کلیدواژههایی مانند جنبش علم آرام، سقف شیشهای، سقف آهنی، لوله نشت دار و نهاد حریص دانشگاه آمده است که به زیبایی میتوانند به غنای ادبیات در این حوزه کمک کنند.
زهره انواری عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و مسئول کتابخانه این دانشکده نیز در ادامه این نشست با بیان اینکه موضوع این کتاب بیشتر از اینکه حوزه مطالعاتیاش باشد بازنمای تجربه زیستهاش است، گفت: این کتاب بیشتر من را از این لحاظ که خودم هم چنین تجاربی داشتم و همواره با خودم در چالش بودم، جذب کرد. این کتاب کشورهای مختلفی از اروپا، آمریکا و آفریقا را مطرح کرده است اما شرق را در نظر نگرفته که شاید نقطه ضعف آن باشد.
وی افزود: مطالب کتاب شامل دو دسته مسائل عمومی است که در همه کشورها مطرح است و هم چنین مسائل مختص به برخی کشورهای حوزه مطالعه نویسندگان است. کتاب نمای خوبی ارائه میکند تا یک زن دانشگاهی در ایران ببیند که این مشکلات فقط خاص ایران نیست و مسائلی مثل دشواری حضور در دانشگاه و در کنار آن بچه دار شدن مسائلی هستند که در خیلی از کشورها مطرح هستند.
وی با اشاره به اینکه زنانی که میخواهند در دانشگاه پست علمی بگیرند مجبورند بچهدار شدن خود را عقب بیندازند، گفت: این مسئله در آلمان شدید است چرا که سیستم حمایتی نگهداری از بچهها در آن جا وجود ندارد، اما در فرانسه به دلیل وجود سیستم حمایتی، بچهدار شدن زودتر اتفاق میافتد.
انواری به تجربه شخصیاش که در چهل سالگی بچهدار شده است اشاره کرد و گفت: این عقب انداختن، باعث شد که من به عنوان مثال از بچههای بیشتر محروم شوم. برای اینکه یک پست دانشگاهی را قبول کرده بودم و این مسئله برای خیلی از زنان عضو هیئت علمی هم اتفاق میافتد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به جامعهپذیری زنان اشاره کرد و گفت: اینکه زنان در چه زمینه فرهنگی و اجتماعی رشد کرده و بالغ شدهاند، در میزان تبعیض پذیری از سوی آنان اثرگذار است. اگر کتاب بیشتر به سمت روایت تجربه زیسته زنان دانشگاهی میرفت میتوانست بحث را بهتر تبیین کند. مثلا در کتاب آمده است که در کشورهایی دختران درس نمیخوانند یا روی دختران سرمایه گذاری کمی میشود اما اگر سرمایهگذاری بشود انتظار دارند که در آینده یک پست خیلی مهم بگیرند. درواقع جامعه پذیری در امر جنسیت بسیار میتواند بر اینکه چه انتظاری از زنان میشود، تاثیرگذارباشد. کتاب هم بیشتر پیمایش است تا اینکه کار کیفی انجام شده باشد.
وی در ادامه با بیان اینکه جسم زن در ایران تابو است، یادآور شد: علاوه بر مسئله مادر بودن و کار در خانه که مشکلاتی را برای کار دانشگاهی ایجاد میکند، تابو بودن جسم زنانه هم در ایران مشکلزا است. برخلاف هیئت علمی مرد وقتی زن میخواهد هیئت علمی بشود، مسائلی به دوش میکشد که مرد به دوش نمیکشد، سوالاتی از او پرسیده میشود که از مرد پرسیده نمیشود.
نفیسه شریفی دیگر سخنران این نشست گفت: کتاب خواندنی، بجا و مفیدی است که مطالعه تطبیقی از وضعیت چند کشور انجام داده است و بیشتر روی اروپا و آمریکای شمالی متمرکز است.
وی با بیان اینکه دانشگاه جدا از بستر فکری و فرهنگی خود نیست، گفت: کتاب بر این پیش فرض بنا شده که محیط دانشگاه بیطرف است در حالیکه بی طرف نیست و آدمهایی که وارد دانشگاه میشوند چه استاد و چه دانشجو از یک سری فیلترها رد شدهاند که آن فیلترها تعیین کننده هستند. آنها تعیین میکنند که چه کسی در تولید دانش سهم داشته باشد. این فیلترها در جاهای مختلف متاثر از فضای اجتماعی آنجاست. به هر حال در زمان خواندن کتاب احساس کردم که تجربه زیسته خودم است.
این پژوهشگر حوزه زنان با بیان اینکه وقتی جنسیت را مطرح میکنیم نباید فقط این امر را مختص زنان بدانیم، افزود: مطالعات جنسیت، مطالعات مردان هم هست و این فقط مختص ایران هم نیست بلکه آنچه در کتاب آمده است نشان میدهد که بحث جنسیت در همه جا وجود دارد. هنجارهای جنسیتی طبیعی انگاری و ذاتی تصور میشوند و پیش فرض ما قرار میگیرند و این نگاه جنسیتی در کلیشههایی مثل توانایی زن و تقلیل نقش او به همسر و مادر خود را نشان میدهند.
وی سپس با اشاره به یکی از تبعیضها در حوزه آموزش عالی گفت: در مصاحبه جذب هیئت علمی در مورد زنان پرسشهایی مانند اینکه چند تا بچه دارید، کارهای منزل را چگونه میخواهید انجام دهید را مطرح میکنند، در حالیکه اینها زندگی خصوصی فرد است و این پرسشها اصلاً برای مردان مطرح نمیشود. یکی دیگر از تبعیضها این است که اساتید زن امکان استفاده از فرصت مطالعاتی را ندارند و این باعث میشود که ارتقا پیدا نکنند.
شریفی با اشاره به کار پژوهشیای که دکتر شادی طلب درباره اینکه چرا تنها 8 درصد از زنان عضو هیئت علمی به درجه استادی میرسند اشاره کرد و گفت: در این کتاب آمده است که یکی از دلایل این امر این است که زن عضو هیئت علمی اجازه رفتن به فرصت مطالعاتی را ندارد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه اما چه باید کرد افزود: درکتاب ایده دموکراتیک شدن دانشگاه مطرح شده است. برای رفع تبعیضها از محیط دانشگاه، دموکراتیکسازی دانشگاه راه حل خوبی است. به عنوان مثال میتوان رشتههای بین رشتهای ایجاد کرد تا زنها در این رشتهها فعال شوند. همچنین در تقسیم بودجه باید برابری رعایت شود و در واقع باید به سمت دانشگاههایی حرکت کنیم که در آن زنان به رسمیت شناخته شوند.
شریفی با نقل قولی از نعمتالله فاضلی ادامه داد: دکتر فاضلی میگوید که چگونه میتوان دانشگاهی دوستدار زن ایجاد کرد؟ بلکه فضایی ایجاد شود که زن در آن به رسمیت شناخته شود و درآن احساس امنیت کند. این به معنی این نیست که جایی درست شود که همه زن باشند. بلکه فضایی درست شود که زنان در آن احساس امنیت کنند. لزوماً دانشگاهی مانند الزهرا برابری ایجاد نمیکند بلکه خود میتواند موجب نابرابری شود.
نظر شما