پنجشنبه ۹ آذر ۱۳۹۶ - ۱۸:۳۹
كتابي براي نخريدن

«به دنیال سراب» با عنوان فرعی«روايت متفاوت دكتر يوسف قريب از متن و حواشي يك دهه فعاليت در حزب توده ايران» را شرکت سهامی انتشار منتشر کرده‌است.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)_مصطفي اعتزالي: كتاب «به دنبال سراب» با عنوان فرعي طولاني «روايت متفاوت دكتر يوسف قريب از متن و حواشي يك دهه فعاليت در حزب توده ايران»، چنانكه از نامش پيداست، قرار است حزب توده را زير سوال ببرد اما از همان اول بسم‌الله، خودش را زير سوال مي‌برد! خواننده عاقل طبيعتا از خودش مي‌پرسد دكتر يوسف قريب كيست كه مي‌خواهم روايت متفاوتش از متن و حاشيه حزب توده را بخوانم.

هر چه به ذهنت فشار مي‌آوري، فردي به نام دكتر يوسف قريب در حافظه‌ات پيدا نمي‌شود. نهايتا در گوگل نام يوسف قريب را سرچ مي‌كني اما آنجا هم اثري از عضويت اين بزرگوار در حزب توده نمي‌بيني. فقط متوجه مي‌شوي كه يوسف قريب، صاحب امتياز و مدير مسوول ماهنامه‌اي است در حوزه كشاورزي با نام «دهاتي». بعد به اميد اينكه لااقل مصاحبه‌كننده كتاب، بهمن زيردست، نوشته باشد كه يوسف قريب در حزب توده چه كاره بوده كه بايد با او مصاحبه‌اي مفصل درباره حزب توده انجام مي‌شد، هيچ چيزي در پيشگفتار كتاب نمي‌بيني. يعني حتي خود مصاحبه‌كننده هم نتوانسته لااقل دو پاراگراف درباره نقش يوسف قريب در حزب توده بنويسد. با اين حال، اميد خواننده كاملا نااميد نمي‌شود چراكه بهمن زيردست در پيشگفتار كتابش بالاخره سرنخي دست ما مي‌دهد؛ اگرچه بسيار گنگ و مبهم. زيردست در صفحه ١٥ كتابش در پنج خط، البته با نوشتاري حيرت‌انگيز، آورده است: «اگر براي شناخت جايگاه حزبي دكتر قريب به كتاب سير كمونيزم در ايران فرمانداري نظامي، كه خود چنان كه مي‌گويد تا امروز هم آنها را نخوانده، مراجعه كنيم، مي‌بينيم نام او به همراه صادق انصاري و محمد خوش‌اتكال به عنوان كساني كه در سازمان پوششي حزب توده ايران به نام انجمن كمك به دهقانان «مسووليت‌هاي بيشتري داشتند» آمده.»

با توجه به اينكه يوسف قريب نيز كتاب «سير كمونيزم در ايران» را نخوانده، منطقا مطالعه اين كتاب با هدف ارايه توضيحي مقبول و كافي درباره نقش يوسف قريب در حزب توده، بر عهده مصاحبه‌كننده كتاب «به دنبال سراب» بود. معلوم نيست كه آيا بهمن زيردست خودش كتاب «سير كمونيزم...» را خوانده است يا نه؛ ولي مي‌توان حدس زد كه در آن كتاب چيزي بيشتر از همين تك‌جمله درباره فعاليت يوسف قريب در حزب توده وجود ندارد. پس ناچاريم از پيشگفتار عبور كنيم و سري به متن كتاب بزنيم بلكه از خلال حرف‌هاي يوسف قريب بفهميم كه او در حزب توده ايران دقيقا چه سمتي بر عهده داشته. طبيعتا اول از همه مي‌روي سراغ فصل مربوط به كيانوري. چهار صفحه بيشتر نيست!

مصاحبه‌كننده درباره رفتار كيانوري با ساير اعضاي حزب سوال كرده است و دكتر يوسف قريب چنين جوابي داده: «يك خرده مستبد بود، خب البته ببينيد يك امتيازاتي داشت. اولا خيلي قيافه قشنگي داشت، خيلي خوشگل بود، خيلي، از همه رهبرها هم جوان‌تر بود، بعد آدم پررو و يك خرده هم وقيح بود، خيلي قشنگ صحبت مي‌كرد، و مجموعا اين امتيازاتي بود كه داشت ديگر. » در بحث از فرقه دموكرات آذربايجان، دكتر قريب مي‌گويد: «اين يك نوع جدايي‌طلبي بود، يعني آدم فكر مي‌كرد كه مي‌خواهند آذربايجان را جدا كنند از مملكت و اين براي ما ميهن‌پرست‌ها... خيلي تحملش ناگوار بود. من هيچ‌وقت از كارهاي فرقه {خوشم نيامد}، حتي از {سيد جعفر} پيشه‌وري، با اينكه خيلي خيلي دوستش داشتم و در روزنامه آژير چه سبك قشنگي داشت، چقدر ساده و چقدر شيرين چيز مي‌نوشت، ولي وقتي كه شنيدم رييس فرقه شده يك خرده دلخور شدم. گفتم: اصلا در شأن پيشه‌وري نبود كه يك همچين كاري بكند.» اين نكته هم قابل تامل است كه بالاخره جدايي‌طلبي فرقه دموكرات آذربايجان به رهبري جعفر پيشه‌وري، براي دكتر يوسف قريب خيلي ناگوار بوده يا اينكه ايشان را صرفا كمي دلخور كرده.

به نظر مي‌رسد همين دو فراز از نظرات مشعشع دكتر يوسف قريب، در اثبات كم‌مايه بودن كتاب كافي باشد. اينكه چنين مصاحبه‌اي را تبديل كنيم به يك كتاب ٢٦٤ صفحه‌اي، كارمان قطعا مصداق بارز كتاب‌سازي است. ولي همين معرفي كوتاه، دست‌كم مي‌تواند مانع از هدر رفتن پول مردم شود! عملكرد حزب توده هر اندازه هم بد و منفي بوده باشد، بايد از سوي كسي نقد شود كه صلاحيت نقادي دارد. با چنين نقد پوك و بي‌مايه‌اي، چگونه مي‌توان بر آگاهي تاريخي مردم علاقه‌مند به تاريخ سياسي معاصر ايران افزود؟
به نقل از روزنامه اعتماد

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • فريدون ۱۶:۰۶ - ۱۳۹۶/۱۰/۱۱
    و اول ژانويه ٢٠١٨ "كتابى براى خريدن و ببينيد سايه سانسور ژدانوفى حزب توده چگونه با روش سنتى تخريب شخصيت صريحاً در صدد بر مى آيد از خريد كتاب جلوگيرى كند و ستونى مفصل زير عنوان كتابى براى نخريدن در اختيار مى گيرد! به بهانه اينكه اصلاً داستان ساختگى است! در حالى كه كتاب چگونگى پيوستن فعالانه عنصرى تحصيلكرده همچون بسيارى از هم نسلانش به حزب توده و چهار سال زندان و اتلاف زندگى در راه سراب موعود سران خودفروخته و استالينى حزب توده را شرح مى دهد و نقد كننده كه ظاهراً از چاپ دوم سريع كتاب و انتقاد از جدايى طلبى فرقه دموكرات خشمگين است، نخريدن كتاب و سانسور كلى آن را تبليغ مى كند! آن هم در صفحه فرهنگى روزنامه اى كه در اين وانفساى فرهنگى تشويق كتابخوانى و آگاهى را وظيفه خود مى انگارد. نداشتن پيشينه و نام در موتور جستجوگر گوگل مرجع انجام مأموريت تخريبى نويسنده يادداشت است. سايد بد نباشد پاسخى به اين إبراز خشم استالينى از بيان زاويه ديد انتقادى يك عضو و قربانى قديمى حزب توده، داده شود. فكر مى كنم همين نقد خام و پاسخ به آن بهترين تبليغ براى كتاب باشد. آقاى دكتر قريب در حدود ٩٥ سال سن دارد و در دوران او اين شبكه هاى اجتماعى كه نام أفراد را به گوگل مى كشانند وجود نداشت و نبودن نام او در گوگل عجيب نيست، كه دست كم مدير ماهنامه تخصصى دهاتى است. اما عجيب گمنامى منتقد صاحب ادعايى است كه هرچه به حافظه اش فشار مى آورد نام دكتر قريب به خاطرش نمى آيد!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها