احسانالله شکراللهی در نشست بررسی «دستنامه نسخهشناسی نسخههای به خط عربی» گفت: امروز اگر کسی بگوید پرداختن به نسخهشناسی، پرداختن به علوم مرده است، نهایت نادانی آن فرد است. شاهنامه فردوسی و دیگر متون ادبی، عرفانی و دینی ما هنوز زنده هستند و ادامه خواهند داشت.
مرعشی در معرفی «دستنامه نسخهشناسی نسخههای به عربی» گفت: این اثر نخستین کتاب آموزش نسخهشناسی است که سال 2000 به زبان فرانسه از سوی کتابخانه ملی فرانسه در پاریس منتشر و بعد از چندسال به زبانهای عربی و انگلیسی ترجمه شده است. حدود هفت سال پیش ترجمه این اثر از زبان انگلیسی به فارسی از سوی انتشارات سمت به من پیشنهاد شد.
این پژوهشگر ادامه داد: تصور میکردم کار ترجمه این کتاب ظرف دو سال به پایان برسد، ولی بعد از بررسی جدی و دقیق آن متوجه شدم که هر مقاله کتاب متعلق به یک حوزه علمی مربوط به نسخهشناسی است و ترجمه آن حدود پنج سال طول کشید. این کتاب در 12 بخش تنظیم شده است.
مرعشی با اشاره به مفهوم کلی نسخهشناسی بیان کرد: نسخهشناسی یعنی بررسی علمی نسخه دستنویس. کودیکولوژی علمی است شامل بررسی هرآنچه در کتاب وجود دارد بهجز متن آن. در واقع کودیکولوژی بررسی عالمانه ساختار کتابهای خطی است. نسخهشناسی در ابتدا به بحث تاریخچه کتابخانهها محدود بود ولی با گذر زمان گسترش پیدا کرد و بخشهای مختلفی را شامل شد که 12 بخش عمده آن بهصورت 12 مقاله در این کتاب آمده است.
مترجم کتاب «دستنامه نسخهشناسی نسخههای به عربی» افزود: از جمله دستاوردهای ما بعد از ترجمه این اثر، تهیه واژهنامهای تخصصی بود که شامل حدود یکزار و 700 واژه در زمینه نسخهشناسی است بعد از پایان کار یکهزار و 200 اسم مربوط به افراد، دستگاهها، شیوهها و لوازم استخراج شد. یافتن اسمهای فارسی دستگاهها بسیار دشوار بود برای این کار به کتابهای متعدد در زمینههای مختلف مراجعه کردم. البته این اثر هنوز جای کار دارد و در چاپهای بعدی آن باید اصلاحاتی صورت گیرد
احسانالله شکراللهی نیز در این نشست با بیان این نکته که این اثر یکی از مهمترین متون نسخهشناسی امروز جهان اثر فرانسوا دِروش بوده، گفت: ترجمه «دستنامه نسخهشناسی نسخههای به عربی»، یک برگ پربار به دانش نسخهشناسی ما اضافه میکند. این اثر یک دستنامه جدی برای آموزش مباحث نسخهشناسی است. نسخهشناسی جنبهای از هویت را در خود نهفته دارد. غم بزرگ بسیاری از جوامع که احساس از خودبیگانگی دارند این است که ریشههای خود را نمیشناسند که این بیهویتی در اعماق جامعه ریشه دارد. شاید یکی از راههای علاج این مساله، نسخهشناسی باشد تا بتوانیم از این طریق هویت و دانش خود را بشناسیم که این امر به ایجاد غرور ملی منجر میشود. امروز اگر کسی بگوید پرداختن به نسخهشناسی پرداختن به علوم مرده است، نهایت نادانی آن فرد است. شاهنامه فردوسی و دیگر متون ادبی، عرفانی و دینی ما هنوز زنده هستند و ادامه خواهند داشت.
شکراللهی با اشاره به سه دسته اصلی در مباحث مربوط به نسخهشناسی ادامه داد: یک بحث مربوط به نسخهپردازی و ایجاد نسخه است. بحث دیگر مربوط به پیش از ایجاد نسخه شامل مهیا کردن کاغذ، قلم و موارد دیگر میشود و مبحث دیگر نیز پسا نسخه است به این معنی که نسخه چه مالکانی دارد؟، چه آسیبهایی به آن وارد شده و چه مرمتهای روی آن انجام شده است. در این کتاب به هر سه ساحت پرداخته شد. یکی از ویژگیهای این کتاب، پرداختن به بسیاری از کلیات و جزئیات مربوط به نسخههای خطی است.
رئیس مرکز تحقیقات زبان فارسی هند درباره ارزشهای کتاب دِروش گفت: در این کتاب به بسیاری از ظرایف نسخهشناسی و نسخههای خطی توجه شده است. حتی فصلی مربوط به فنیترین مباحث طیفشناسی رنگها آمده است. از دیگر ویژگیهای این اثر، ارجاع به منابع است. در این کتاب سطری را پیدا نمیکنیم که به منبعی ارجاع داده نشده باشد و تمام مطالب آن مستند است. ویژگی دیگر، پرداختن به مطالب جدید و استفاده از واژگان برساخته مانند مساله بومنوشتار یا لفاف است که از ابتکار مترجم ناشی میشود. با ورود این اثر به گستره نسخهشناسی ایران با دامنهای از واژگان ابتکاری روبهرو شدیم.
این نسخهشناس افزود: تمام مباحث کتاب به رسائل گذشتگان و اصل نسخههای خطی مستند و ارجاع شده و در بیشتر موارد نیز قضاوت قطعی صورت نگرفته که این نوع ادبیات، ادبیات علمی است. مرعشی از عهده انتقال مطالب کتاب به زبان قابل فهم از متن سخت فرانسه بهخوبی برآمد. متنهای علمی معمولا بعد از ترجمه خشک هستند، ولی مترجم در این اثر با استفاده از کرشمههای قلم روح ادبیاتی در آن دمیده است. ترجمه متون مختلف در این اثر به صورت یکدست انجام شده است.
شکراللهی ادامه داد: این کتاب پر از عدد و رقم و نشان و حروف فارسی و لاتین بوده که انعکاس همه آنها بهدرستی کار سختی است که مترجم از عهده این کار هم به خوبی برآمده است. مترجم هرجا احساس کرده که نیاز به افزودن مطلبی بوده، آن مطلب را داخل کروشه گذاشته و امانتداری را حفظ کرد. نوعی روح فارسی بر این کتاب حاکم است.
وی با اشاره به برخی نواقص و ایرادات این اثر نیز گفت: در برخی موارد، تصاویر کتاب بیکیفیت است و گاهی نیز تصاویر در جای خود و در کنار متن قرار ندارند. در برخی موارد، برخی از توضیحات فنی برای قابل فهم شدن، نیاز به تصویر دارند. همچنین با توجه به وجود مهرشناسان خبرهای همچون محمدجواد جدی در کشور، ما از غربیها بسیار جلوتریم. در این کتاب تعدادی از مهرها خوب خوانده نشدهاند که امیدواریم در ویراست بعدی با استفاده از تخصص کارشناسان این موضوع حل شود.
رئیس مرکز تحقیقات زبان فارسی هند در پایان سخنانش به سه بایسته در حوزه نسخهشناسی اشاره کرد: با توجه به یافتههای جدید، باید تمامی نسخههای خطی کتابخانهها و مراکز مختلف علمی بازشناسی شوند. همچنین با توجه به اینکه این اثر را دِروش و همکارانش بیشتر مستند بر کتابخانههای فرانسه و نسخههای موجود در آن کتابخانهها نوشتهاند، ما باید با استناد به نسخههای ایرانی و با استفاده از این روش دستنامههای نسخهشناسی خود را بازنویسی کنیم. همچنین نسخهشناسها باید سعی کنند خود را به علوم مختلف تجهیز کرده و از کارشناسان سایر علوم در کار نسخهشناسی کمک گیرند.
بهروز ایمانی، دیگر سخنران این نشست تخصصی نیز با اشاره به اینکه نسخهشناسی در کشور دانش نوپایی است، ادامه داد: تحقیقات انجام شده در این زمینه تا دهه 70 حجم اطلاعات چندانی را در اختیار ما قرار نداده است. بزرگان تراثپژوه ما امثال فروزانفر، نفیسی و مینوی بیشتر با دیدی محتوانگر به نسخههای خطی نگاه میکردند و این نسخهها را بیشتر از حیث دادههای علمی و ادبی و ... بررسی میکردند. شاید مرحوم بیانی نخستین کسی بود که بر تدوین درسنامه مباحث نسخهشناسی اهتمام ورزید. اگر این جزوهها در قالب کتاب چاپ شود، میتواند در تدوین تاریخچه مباحث نسخهشناسی مفید باشد.
این نسخهشناس با اشاره به سه وجه موجود در کار و شخصیت مرعشی، مترجم این کتاب بیان کرد: وجه نخست «انتخاب» است؛ مرعشی هر اثری را ترجمه نمیکند، مگر اینکه خلأ آن را در جامعه علمی و پژوهشی کشور احساس کرده باشد. ویژگی دیگر وی «تخصصیکار کردن» است و سومین ویژگی مربوط به «دقت» میباشد. دقت مرعشی در برابرنهادهای فارسی واژههای لاتین، قابل توجه و قابل تقدیر است. امروزه در پیکره زبان فارسی، بسیاری از واژههای برساخته وی را میبینیم.
وی درباره برخی ویژگیهای این کتاب نیز گفت: این اثر نمونهای از مطالعات نسخهشناسان اروپایی درباره دستنویسهای اسلامی است که میتواند آموزهای برای نسخهپژوهان ایرانی باشد. امیدوارم آثار دیگر نسخهشناسان غربی نیز به فارسی ترجمه شود. این اثر در کنار تحقیقات دیگر میتواند بسیاری از موارد بایسته برای تدوین دانشنامه نسخهشناسی را فراهم آورد. در این کتاب به این موضوع توجه شده که برای تعیین هویت تاریخی و تملیکی یک اثر خطی، باید به جزئیات توجه کرد. آنچه در کتاب بارها تاکید شده این موضوع است که نمیتوان بدون انجام آنالیزهای آزمایشگاهی بسیاری از اجزای یک نسخه خطی را مورد بررسی قرار داد. در کشور ما بسیاری از مولفههای نسخهشناسی تنها براساس سواد علمی افراد مورد بررسی قرار میگیرند در صورتیکه این مولفهها باید براساس شیوههای آزمایشگاهی به اثبات علمی برسند، انجام اینگونه تحقیقات در کشور ما بسیار کم است.
نظرات