به مناسبت یکم شهریور، سالگرد درگذشت زندهیاد عبدالحسین حایری
حایری اصراری به ثبت پژوهشها به نام خود نداشت/ نسخهشناسی که در کتابخانه مجلس را به روی مشتاقان باز کرد
نخستین روز شهریورماه برابر با یکمین سالگرد درگذشت عبدالحسین حایری، فهرستنگار، نسخهشناس، کتابشناس و رئیس اسبق کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی است به این مناسبت کتاب «عبدالحسین حایری» از مجموعه مشاهیر کتابشناسی معاصر ایران را مرور کردیم تا یادی از استاد و پیشکسوت نسخهشناسی ایران شود.
استاد حایری یکی از کسانی بود که با فهرستنگاری نسخه خطی اندیشه بازخوانی تاریخ علم جهان اسلام را در سر داشت. اگرچه وی کمتر در محافل دانشگاهی حاضر شد اما با اداره کتابخانه مجلس شورای اسلامی توانست افراد بسیاری را به شیوه خود با فهرستنگاری نسخه خطی آشنا کند.
حایری علاوه بر فهرستنگاری نسخ خطی تلاش بسیاری در اعتلای منابع کتابخانه و ارائه خدمات به افراد در سطح گسترده را در نظر داشت و به این همه نیز نائل شد.
پس از درگذشت حایری در شهریورماه سال گذشته سخنان بسیاری در تمجید و تکریم وی گفته شد و قرار بر آن بود که شورای شهر خیابانی را به نام وی کند که هنوز خبری از این اقدام نیست. شاید نخستین سالگرد نبود استاد، فرصتی است تا دوباره به برخی سخنان و وعدهها که درباره وی به میان آمد، بیندیشیم.
«عبدالحسین حایری» یکی از کتابهای مجموعه مشاهیر کتابشناسی معاصر ایران است که به قلم احسانالله شکراللهی طالقانی و به همت موسسه خانه کتاب منتشر شده است. در این مجال برخی از نکات این اثر را منعکس کردیم تا یادمان نرود حایری چه خدماتی به اعتلای علم و فرهنگ این سرزمین کرد.
بازنویسی تاریخ علم بر اساس فهرست نسخههای خطی
مولف درباره تالیفات استاد حایری مینویسد: «حایری خود، کمتر مینوشت؛ اما نوشتنیها را به دیگران میآموخت. در محافل علمی کمتر حاضر میشد، اما گفتنیها را به کسانی که در آن مجالس حضور مییافتند، به خوبی میسپرد، راهنمای دهها تن از دانشپژوهان در سطوح مختلف و گاه مربی آنان در مسیر دانش و اخلاق و پژوهش شد، بدون اینکه اصراری داشته باشد که آن پژوهشها را به نام خود ثبت کند. اینگونه آنچه از او باقی ماند بیشتر به نام دیگران و کمتر به نام خود اوست.» (ص 38)
در سطوری از کتاب به نقطه نظرات استاد اشاره شده که در قسمتی از آن در رابطه با نگاهش به بازنویسی تاریخ علم آمده است: «این استاد گرانقدر که در حوزه اسناد و نسخههای خطی از چهرههای ماندگار ایران زمین به شمار میآید، با نظریه «بازنویسی تاریخ علم بر اساس بازنویسی فهرست نسخههای خطی» جایگاه ویژه و شناخته شدهای در میان اهل پژوهش دارد و در محافل علمی شناخته شده است. این نظریه که بارها در مصاحبهها، سخنرانیها و نوشتههای استاد بازگو شده، یکبار هم در ایفلای سال 2004 در بخش مربوط به نسخ خطی به طور جدی از سوی نگارنده طرح شد و با استقبال حضار مواجه گردید.» (ص 35)
ویژگی فهرستنگاری حایری از نکات دیگری است که مدنظر مولف قرار گرفته که در بیان آن میگوید: «طی سالیانی دراز که میراث مکتوب این سرزمین به تاراج میرفت، حایری آنها را با عشق و اخلاص گردآوری و با دقت و وسواس خاص معرفی کرده است و در شیوه شناساندن این آثار مهارت، حوصله و سلیقهای کمنظیر به خرج داده، آن چنان که امروز هر یک از نمونههای کارش الگوی دیگر فهرستنویسان است و معیار اعلای دقت و درایت.» (ص 35)
هزاران نفر خوشهچین خرمن دانش حایری بودند
پاسخگویی به مشتاقان علم یکی دیگر از صفاتی است که حایری از آن بهرهمند بود. در این رابطه میخوانیم: «هوش سرشار و ذهن قدرتمند استاد حائری به ویژه تسلط وی در زمینه کتابشناسی هر سوالی را به سوی پاسخی مناسب و منبع و مرجعی مستند رهنمون میشد و گاه تمام یک روز این دانشمند عدیمالنظیر و گاه حتی روزهای بعدش به پاسخگویی آن پژوهشگر یا شاگرد تازهکار مکتب پژوهش یا راهنمایی فحلی کهنهکار سپری میشد.» ( ص 34)
نوه موسس حوزه علمیه قم مردی متواضع و فروتن بود. اگرچه وی مدعی آموزش نسخهشناسی به کسی نبود اما علاقهمندان این حوزه از مراجعان محضرش بودند به طوری که در این رابطه آمده است: «علیرغم آنکه حائری هرگز داعیه آموزش نسخهشناسی و کتابشناسی را نداشت، همواره به صورت مستقیم و غیر مستقیم به همه کسانی که به او مراجعه میکردند، در سطح درک و توانشان مسایل و مباحث کتابشناسی و نسخهشناسی را منتقل میکرد و از این رهگذر هزاران نفر طی سالیان دراز خدمت خوشهچین خرمن دانشش بودند.» (ص 30)
شاید به رویا میماند، آنچه که دغدغه حایری در زمینه گردآوری نسخههای خطی بود، اما حال که در میان ما نیست حتی خواندن رویای مردی که عمری را در میان انبوهی از میراث جهان ایرانی و اسلامی صرف کرد، خواندنی و پندآموز است. شکراللهی درباره مهمترین دغدغه استاد مینویسد: «اگر بخواهیم از مهمترین دغدغههای استاد حائری طی این سالها بنویسیم باید نخست از مسائل فهرستنگاری نسخ خطی و چگونگی آن بگوییم و سپس ضرورت بازنویسی تاریخ علم بر مبنای فهارس دقیق و درست.
وی همواره به این موضوع حساس بود و بیاغراق در تمام لحظات بیداری با دقتی وسواسگونه آن را دنبال میکرد. بارها از زبان استاد حائری شنیده شد که نوشتن فهرست نسخههای خطی کار آسانی نیست و نیازمند داشتن شرایط و توانمندیهای چندی است، از دانستن زبان نسخهها تا شناختن علوم مندرج در آنها و توان شناختن مولفان و زمان حیات ایشان و توان خواندن انواع خطوط و تشخیص نوع کاغذ و جلد و آرایهها و اندازههای آن و حتی آسیبهای نسخهها و دقت در متن و حاشیه و علایم موجود در آنها.» (ص 32)
نسخهشناسی که در کتابخانه مجلس را به روی مشتاقان باز کرد
وقتی برخی اندیشههای دور و دراز مادی دارند، کسی در گوشهای از کتابخانه مجلس و در میان خرمنی از کتاب آرزوی جمعآوری میراث نیکان وطن در سر داشت و برای این مهم روزگارش را کتاب و کتابها پر کردند. شکراللهی از درباره گردآوری نسخ خطی آورده است: «حائری سودای ساختن بانک اطلاعاتی بزرگی را در سر میپرورانید همچون «معهد المخطوطات» مصر که در آن اصل یا تصویر همه نسخههای خطی آن کشور گرد آمده است. او همچنین به تهیه فهرستگانی میاندیشید که اطلاعات همه فهارس خطی ایران و اسلام پس از تصحیح و تنقیح در آن گرد آید.» (ص 19)
تلاش برای بهرهمند کردن مشتاقان علم از کتابخانه مجلس از دیگر نکاتی است که در سطوری از کتاب در رابطه با آن میخوانیم: «نکته مهم دیگر در اداره کتابخانه مجلس توسط استاد حایری آن بود که تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی صرفا مورد استفاده نمایندگان مجلس و برخی سران و بزرگان و خواص از علما و درباریان بود و امکان دسترسی به منابع برای همه پژوهشگران فراهم نبود استاد حائری از سویی میدیدند با جابهجایی محل تشکیل مجلس این کتابخانه از دسترس نمایندگان دور مانده و از سوی دیگر منابع موجود در این کتابخانه مشتاقان فراوانی دارد با تغییر قانون استفاده از این کتابخانه زمینه حضور و استفاده عموم پژوهشگران را فراهم نمود و به تعبیر خود پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کتابخانه مجلس را به روی همه مردم باز شد.» (ص 26)
استاد حائری چهرهای نبود که دیروز و امروز به اهل علم معرفی شده باشد بلکه نگاهی به سرگذشتنامهاش حاکی از این است که وی از سالها پیش معرف حضور دانشمندان و فضلا بوده است. مولف با اشاره به حضور وی در اصحاب چهارشنبه مینویسد: «صرفنظر از فعالیتهای رسمی حائری، حضور وی در جمع دوستانه علما و فرزانگان روزگار از نکات قابل تامل در بررسی زندگی علمی اوست. به عنوان نمونه باید از حضور او در جمع اصحاب چهارشنبه نام برد. علمایی که چهارشنبهها در مجلسی که در محل مدرسه شهید مطهری (سپهسالار سابق) شرکت میکردند و برخی از ایشان عبارتند از شادروانان محیط طباطبایی، احمد آرام، دکتر محمد معین، دکتر جعفر شهیدی، دکتر موسوی بهبهانی و آقای شیخ عبدالله نورانی.» (ص 28)
امروز فرصتی است تا با مرور سرگذشتنامه استاد عبدالحسین حایری یادمان بیایید که تا چه اندازه جای این پیر فروتن در کتابخانه مجلس شورای اسلامی خالی است. اگرچه شاگردان دست پروردهاش ادامه دهنده راهش هستند اما آیا باز هم کسی سودای ساختن بانک اطلاعاتی بزرگ نسخ خطی را در سر میپروراند؟!
نظر شما