مراسم نقد و بررسی کتاب «مرگ خاموش آقای نویسنده» برگزار شد
چیستا یثربی: پروسنان شکارچی خوب لحظههاست/ امامی: تنهایی در تکتک صفحات کتاب فریاد میزند
چیستا یثربی، نویسنده و فیلمنامهنویس در مراسم نقد و بررسی کتاب «مرگ خاموش آقای نویسنده» گفت که نویسنده هیچ لحظهای را از دست نداده چراکه شکارچی خوبی است و علاوه بر عنصر تنهایی، عنصر تقابل فرد با جامعه را نیز نشان داده است. همچنین غلامرضا امامی عنوان کرد که تنهایی در تکتک صفحات این کتاب فریاد میزند و اگر دست من بود، اسم کتاب را «تنهایی آقای نویسنده» میگذاشتم.
دوست دارم خودم باشم
امیر پروسنان در ابتدای این مراسم اظهار کرد: پیش از دانشگاه در رشت زندگی میکردم و در همانجا دورههای داستاننویسی را گذراندم. بعدها به تهران آمدم و به صورت جدی داستاننویسی را دنبال کردم و این نخستین کتابم است.
وی ادامه داد: این کتاب نتیجه سالها تلاش من است. تکتک داستانها را ابتدا حس و سپس اقدام به نوشتن کردم تا برای خواننده لذتبخش باشد چراکه خواننده هدفش از داستان خواندن و فیلم دیدن، لذت بردن است.
نویسنده کتاب «مرگ خاموش آقای نویسنده» درباره سبک نوشتههایش گفت: عدهای بعد از خواندن داستانهایم اعتقاد داشتند که سبک نوشتنم شبیه به صادق هدایت است اما همیشه سعی کردم مثل خودم بنویسم و از تقلید دوری کنم.
وی ادامه داد: شاید داستانها تلخ باشند اما حس درونی من است و دوست دارم خودم باشم چراکه من مصلح اجتماعی نیستم بلکه نویسندهای معمولی هستم.
باید منتظر نویسندهای هوشیار با شاخکهای حسی قوی باشیم
غلامرضا امامی نیز در این مراسم با اشاره به کتاب «مرگ خاموش آقای نویسنده» گفت: تا پیش از دعوت در این مراسم، با نویسنده آشنایی نداشتم و هنگامی که دعوت شدم سراغ کتاب رفتم و با خواندن چند صفحه از آن، متوجه شدم که نویسنده دارای قلمی قوی است.
وی ادامه داد: حرفهای بیان شده در این کتاب مرا یاد نیما یوشیج، همشهری نویسنده انداخت، چرا که در تکتک صفحات این کتاب تنهایی فریاد میزند و اگر دست من بود اسم کتاب را تنهایی آقای نویسنده میگذاشتم.
این نویسنده در توضیح فضای داستان گفت: بامطالعه کتاب متوجه خواهیم شد که داستان در یک فضای شهری در حال روایت شدن است و داستانها در شهرهای تهران، رشت و انزلی رخ می دهند. در مجموع میتوان گفت که خواننده با 17 داستان، 17 روایت و 17 نگاه روبهرو است و نوشتن چنین کتابی کار سختی است.
وی ادامه داد: این کتاب نشان داد که باید منتظر یک نویسنده هوشیار با شاخکهای حسی قوی باشیم. به نظرم زبان بسیار ساده و روان است و به خوبی با مخاطب ارتباط برقرار میکند. در واقع این کتاب جزیرهای است که نویسنده ایجاد کرده تا ما را با دریا آشنا کند.
امامی با گلایه از قسمتهایی از داستان اظهار کرد: متأسفانه از کلمه سیگار بسیار استفاده شده است که این مدل استفاده کردن چندان مناسب نیست و کاش نویسنده از کلمات جایگزین استفاده میکرد.
این کارشناس ادبی در بخش پایانی صحبتهایش گفت: در داستان آخر بیتفاوتی جامعه را شاهد هستم که امیدوارم این بیتفاوتی مربوط به این داستان باشد و در واقعیت با چنین پدیدههایی روبهرو نباشیم. در کل نویسنده از شعار دور است و به شدت به شعور نزدیک و این یکی از ویژگیهای بارز کار است.
نویسنده کار قابل قبولی را ارائه داده و کمتر ایرادی را میتوان از آن گرفت
در ادامه این مراسم چیستا یثربی اظهار کرد: من هم مانند آقای امامی نویسنده کتاب را نمیشناختم و هنگام شروع مطالعه، خودم را برای بازیهای زبانی که این روزها به شدت مد شده است آماده کرده بودم اما با خواندن همان داستان اول جذب کتاب شدم و به جرات میگویم که با کتاب قوی روبهرو بودم.
وی ادامه داد: همیشه نگاه تیز منتقدان متوجه کار نخست نویسنده است و به نظرم نویسنده کار قابل قبولی را ارائه داده و کمتر ایرادی را میتوان از آن گرفت چراکه نگاه نویسنده بسیار دقیق و حساس است و تنهایی عظیمی را به تحریر درآورده است.
نویسنده «پستچی» با اشاره به شیوه نگارش پروسنان گفت: به نظرم نویسنده تلاشی برای پیدا کردن موضوعات نکرده است، بلکه سوژهها را از اطراف خود گرفته و شاید در همین لحظه که به ما نگاه میکند به دنبال سوژههای داستان جدیدش میگردد چراکه این نوشتهها شهادت میدهند که نویسنده از دنیای خود جدا نیست اما هنگام نوشتن در داستان غرق شده است.
وی افزود: نوشتههای کتاب این نکته را یادآور میشود که نویسنده هیچ لحظهای را از دست نداده است چراکه شکارچی خوبی است و علاوه بر عنصر تنهایی، عنصر تقابل فرد با جامعه را نیز نشان داده است. حس میکنم بچههای جنوب و شمال با نگاه کردن به رنگ آبی دریا و آسمان، حس تنهایی را بهتر از بقیه درک میکنند.
یثربی در توضیح ساختار داستان اظهار کرد: نویسنده به شدت به ساختار داستان فکر کرده و ساختار بسیار خوب و منظمی را طراحی کرده است. ساختار مطرح شده هندسی است که شاید به دلیل تحصیلات نویسنده در رشته مهندسی عمران است.
وی ادامه داد: شاید نویسندگان زیادی سوژههای بکری داشته باشند اما طراحی ساختار و پیاده کردن سوژه بر اساس آن کار بسیار مشکلی است که نویسنده این کتاب به خوبی از پس آن برآمده است. نویسنده در تمام کتاب ادعایی برای روشنفکر بودن ندارد اما در قسمتهایی بسیار جسارت به خرج داده و حرفهایی را مطرح کرده که بیان آن جرات میخواهد، البته باید از وزارت ارشاد هم تشکر کنیم که این قسمتها را حذف نکرده است.
این فیلمنامهنویس در بخش پایانی صحبتهایش گفت: نویسنده آدمی درونگراست که دید بسیار دقیقی دارد و از کنار هیچ اتفاقی به سادگی عبور نمیکند اما با تمرین بیشتر میتواند دیالوگهای قویتری را ارائه کند.
ایراد اصلی محتوای تلخ داستانهاست
احسان رضایی که آخرین سخنران این نشست بود اظهار کرد: زبان نقطه قوت کتاب است چراکه در کنار استفاده از آرایههای ادبی، بازیهای زبانی زیبا و روانی را استفاده کرده است که کار را برای خواننده بسیار لذتبخش میکند و نشان میدهد که نویسنده فردی است که مطالعه زیادی دارد.
وی ادامه داد: نویسنده در بین دیالوگها در حال فلشبک زدن است و ناخوداگاه ذهن مخاطب را با موضوعی درگیر میکند که این بیانگر قدرت نویسنده در جذب مخاطب است.
این منتقد ادبی در نقد برخی قسمتهای کتاب گفت: ایراد اصلی این مجموعه محتوای تلخ آن است چراکه تمام شخصیتهای این 17 داستان از جدایی و از دست دادن کسی صحبت میکنند.
وی ادامه داد: این کتاب برای جامعه روشنفکر و فرهیخته اثر بسیار خوبی است اما به دلیل اینکه درمجموع تلخ است شاید برای مخاطب عام کتاب مناسبی نباشد، البته 17 داستان این کتاب مانند 17 عکس میمانند که یک آلبوم را تشکیل دادهاند.
مجموعه داستان کوتاه «مرگ خاموش آقای نویسنده» شامل 17 داستان است که در روزهای گذشته باقیمت هفت هزار تومان، از سوی انتشارات صدای معاصر روانه بازار کتاب شده است.
نظر شما