سه‌شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۳
شبیه کشف آمریکا / نگاهی به مجموعه‌شعر «هی‌هات‌هامان روایت فتح‌هامان»

مجموعه شعر «هی‌هات‌هامان روایت فتح‌هامان» اثر بهنام ناصری که به تازگی توسط نشر افراز به بازار کتاب عرضه شده، شعر سال‌های 79 تا 88 این شاعر را در بر می‌گیرد. کتابی که همچون شعرهای قبلی شاعرش از ظرفیت‌های زبان و بازی‌های زبانی بهره برده و از مهم‌ترین ویژگی‌های آن می‌توان به وجود فضاهای سیال و در هم رونده، داشتن ساختاری غیرخطی و نامتمرکز و هنجارگریزی‌های صرفی و نحوی اشاره کرد. آرش عندلیب تحلیلی بر این کتاب نوشته اند و در اختیار خبرگزاری کتاب ایران قرارد دادند که آن را می خوانیم :

خبرگزاری کتاب ایران ( ایبنا ) _ مجموعه شعر «هی‌هات‌هامان روایت فتح‌هامان» سروده بهنام ناصری اثری مشتمل بر شعرهایی عمدتاً بلند با گزاره‌هایی که معمولاً به مدلول مشخصی در بیرون از متن ارجاع نمی‌شوند. از این جهت شعر بهنام ناصری را باید در دسته شعرهای موسوم به جریان «شعر زبان» رده‌بندی کرد. جریانی که حدودا دو دهه پیش یعنی در سال‌های هفتاد در کشورمان رواج یافت.

گذشته از نسبتی که اهالی اندیشه بین جریان شعر زبان و وضعیت پست‌مدرن قائل‌اند، باید گفت که زبان در این گونه متن‌ها وجه ابزاری، پیام‌رسان و ارتباطی خود را وامی‌گذارد تا آنچه که در بستر آن اتفاق می‌افتد، فقط گزاره‌ای با معنای یکه یا محتوای عینی نباشد؛ چرا که ما با تجربه‌ای در زبان روبه‌ رو هستیم که معنای آن خود زبان است و هر ارجاعی در آن به خودش باز می‌گردد. با این وصف و با در نظر آوردن این خاصیت خودارجاع متن، بهنام ناصری در مجموعه «هی‌هات‌ها...» به ویژه در شعرهای -به زعم نگارنده- موفقی از قبیل «قرعه»، «33»، «چشمی که بد نبیند بسته است» و «پیچیده نیستم آقای دکتر» با اجراهای شعری خود، انتظار مخاطبین شعر زبان از این نوع شعر را تا حدود زیادی برآورده است.

گذشته از این دسته‌بندی و قرار دادن مجموعه شعر «هی‌هات‌ها...» در جریان شعر زبان، آنچه به کتاب ناصری علیرغم تعلق به این نحله ادبی استقلال می‌دهد، برخورداری توامان آن از دو ویژگی است. ویژگی‌هایی که کتاب «هی‌هات‌ها...» را به اثری خواندنی و غیرقابل‌اغماض تبدیل کرده است.

ویژگی نخست رسیدن اغلب شعرها به یک نوع موسیقی درونی جذاب و تاثیرگذار است که هم بار حفظ انسجام سطرها را به دوش می‌کشد و هم مانع از ملالت خواننده در برخورد با متن‌های تکنیکال و غالباً بلند کتاب می‌شود. تاثیر این خصیصه در ایجاد ارتباط بین سطرها و پاره‌های هر شعر، تا اندازه‌ای است که می‌تواند امکان جذب خوانندگانی حتی با سلایق ادبی‌ متفاوت را هم فراهم کند:
موجودی از عیار می‌برد این میز - داغش تازه نیست/ تومنی هزار دفعه: آدم با تو آتش بگیرد، مواظب باش/ در این حباب و از باب چندم است این بار چندان بی‌بدیل/ و زیر سرش، ندیدی که!/ دیدیم: دست مردم است (قرعه،12)

همان‌طور که در این چند سطر هویداست شاعر مجموعه مورد بحث ما با کمبود واژه مواجه نیست و دایره واژگانی نسبتاً گسترده‌ای دارد. میز، عیار، داغ، حباب و... شاید ربط مستقیمی در عالم واقع به هم ندارند اما ناصری توانسته با چیدمان خاص خود حضور آن‌ها را در کنار هم معنی‌دار کند که اگر آن موسیقی درونی که پیش‌تر گفته شد، نمی‌بود، چنین امکانی هرگز تحقق نمی‌یافت.

ویژگی دوم اما استفاده‌ و کاربست ویژه‌ای است که شاعر کتاب «هی‌هات‌ها...» از فرهنگ عامه به ویژه ضرب‌المثل‌های فارسی به عمل می‌آورد. او با شکستن شالوده این ضرب‌المثل‌ها و تکیه‌کلام‌های مصطلح در زبان گفتار، هم در صدد فضاسازی در شعر برمی‌آید و هم اینکه ذهن مخاطب را در برابر تداعی ‌فرض‌ها و زمینه‌هایی معنایی به واکنش وامی‌دارد و اصلاً مگر برقراری ارتباط با شعر جز از طریق این فرایند به وجود می‌آید؟ در بسیاری از شعرهای کتاب و شاید در غالب‌شان، این کاربری شالوده‌شکنانه از ضرب‌المثل‌ها و عبارات عامیانه دیده می‌شود:
شتر دیده‌ای؟ نپرسید/ دیدم یادت نیست، از قرعه، از نو کشیدم/ ندیدم و/ نه/ این که ندیدم، خواهم دید (قرعه، 12)

این ویژگی همچنین در شعر «33» دیده می‌شود. شعری که نوعی تاثرنگاری پلی‌فونیک است با این تفاوت که صدا و لحنی حزن‌آلود بر همه صداهای درونی شعر غلبه دارد و تشکل شعر را حفظ می‌کند:
تو با طعمی از من موافق‌تری/ و دل بکن: چه حسن ختام مناسب‌تری/ گلی به جمال جوجه‌لات - با زن‌ها طرفی... (33، 16)
سطرهای فوق در وهله نخست ما را به معناهای نزدیک خود فرا می‌خوانند اما بعد، وقتی ارتباط اولیه از طریق موسیقی کلام و زمینه‌های معنایی موجود به دست آمد، راه کشف لایه‌های پنهان‌تر اثر را هم نشان‌مان می‌دهند. به هر حال آنچه در این یادداشت کوتاه آمد، به نظرم نکاتی است که وجوه منحصر به کتاب شعر بهنام ناصری را در عین تعلق به جریان موسوم به «شعر زبان» می‌سازد.

شاعری که با استناد به شعرهای کتابش می‌توان گفت که دغدغه‌اش صرفا بازی‌های زبانی نیست بلکه اهل کشف و شهود است و در کنار آن توانسته به مدد تجربه، مهارت ساختن آنچه را که می‌خواهد در شعر به دست آورد.

با این ویژگی‌ها ناصری در شعرهای کتابش قصد کشف دارد کشف ساحت‌های تازه‌ای در اقیانوس ناکران‌مند زبان و ظرفیت‌های بالقوه این اقیانوس بی‌کران، دستمایه اصلی آفرینشگری او در قلمرو شعر فارسی است. مگر به واسطه چیزی جز غنای این بستر وسیع و بی‌نهایت است که شعر زبان اهالی‌اش را مسحور خود می‌کند؟ جایی که هرچه می‌روی باز به انتها نمی‌رسی و امکان در نوردیدن راه، توفیقی اجباری است که ‌هیچ گاه از تو سلب نمی‌شود. کسی چه می‌داند! در این رهنوردی‌ها شاید زمانی به قاره پهناوری برسی از آن دست که کریستف‌کلمب رسیده بود! این نزدیک‌ترین تمثیلی است که برای شعرهایی از این دست به ذهنم می‌رسد.

مجموعه شعر «هی‌هات‌هامان، روایت فتح‌هامان»، اثر بهنام ناصری را انتشارات افراز در سال 1393 در 1100 نسخه وبه قیمت 4500 تومان منتشر کرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها