دوشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۰
محسن اصغری‌نکاح:کودک همیشه کودک نمی ماند/ آموزش و پرورش خود را برای پاسخ به پرسش های آیندگان آماده کند

محسن اصغری‌نکاح، استادیارگروه آموزشی علوم تربيتي دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به مشکلات عدیده در نظام آموزشی کشور گفت: وزارت آموزش و پرورش با ایجاد رقابت‌های درسی ـ نمره‌ها ـ معدل‌ها ـ و سوق دادن ذهنیت ها به سوی مدارس تیزهوشان و غیر تیزهوشان، ضربه بزرگی بر بدنه اندیشه واقعی و تعریف اصلی آموزش و پرورش زده است .این وزاتخانه دانش‌آموز ما را چنان درگیر ذهنی نمره و رقابت‌های درسی کرده که او را غافل از اندیشیدن و تفکر خلاق کرده است.

اصغری نکاح در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) عنوان کرد: فاصله گرفتن دانش‌آموزان از مطالعه غیردرسی فقط معطوف به سیستم آموزشی نیست و عدم مطالعه والدین در خانواده‌ها و خود معلمان در محیط‌های آموزشی را هم باید در پدیدآیی این معضل سهیم دانست. نیاز به تکرار نیست که معلمان امروزه فقط به توضیح مسائل درسی می‌پردازند و به هیچ وجه دانش‌آموز را تشویق به مطالعه غیر درسی نمی‌کنند. البته در این میان استثناهایی هم وجود دارد که بحثشان جداست.

نبود فضای مناسب مطالعاتی
این متخصص روانشناسی و آموزش کودکان گفت: نبود فضای مناسب مطالعاتی در فضای آموزش و پرورش و بی‌هدف بودن برنامه‌ها، همه دست به دست هم داده‌اند تا شوق و رغبت دانش‌آموز برای خواندن کتاب‌های غیر درسی از بین برود و دانش‌آموزی که در این فضا تنفس می‌کند، اگر ذهنش را با مطالعه تمرین ندهد این شوق هرروزه بیش از پیش در او خاموش خواهد شد. اینجاست که نظام آموزش و پرورش ما مسئولیت سنگینی بر عهده دارد چون وظیفه این نهاد آموزشی فقط یاد دادن تست زنی یا روش بالا بردن معدل نیست. بزرگترین مساله‌ای که معضل اصلی نظام آموزش و پرورش امروز ماست موضوع دیکته کردن و دیکته شدن است که مجالی برای اندیشیدن نمی‌گذارد.

معرفی غیر منصفانه آثار ادبی
اصغری نکاح با طرح این پرسش که وقتی معلمان ما حس خلاقیت نداشته باشند و آن‌گونه صحبت کنند که انگار از قبل به آنان دیکته شده، چگونه می‌توانند شوق مطالعه آزاد و قدرت اندیشیدن را در کودک و نوجوان ایجاد کنند؟ گفت: وقتی به کتاب‌های درسی به ویژه در زمینه ادبیات مراجعه می‌کنیم به نوعی معرفی غیرمنصفانه مواجه می‌شویم چون شاهد هیچ‌گونه اطلاعات لازم برای راهیابی ذهن دانش آموز به یک شناخت صحیح از نویسندگان و شاعران مطرح و بزرگ فراهم نیست. البته کودک و نوجوان کنجکاوی که از نعمت خانواده‌ای آگاه بر خوردارباشد، قطعاً از پشت شیشه ویترین کتابفروشی‌ها در جریان فعالیت نویسندگان و شاعران و هنرمندان واقعی قرار خواهد گرفت، حتی اگر یک بار هم در کتاب‌های درسی نامی از آن‌ها برده نشود. این نهاد آموزشی ظاهراً فراموش کرده که کودک و نوجوان، همچنان کودک و نوجوان نخواهد ماند. آموزش و پرورش باید خود را برای این پرسش آیندگان که تو به من چه آموختی؟ آماده کند. او حتماً در این باره کنجکاو خواهد شد که چرا سرشار از رقابت‌های کاذب و آکادمیک و تهی از تفکّر و بیگانه با کتاب بار آمده.حتماً خواهد پرسید که چرا شانس خواندن شعری چون «یار مهربان» را نداشته.

با انکار به جایی نخواهیم رسید
این کارشناس تربیت مربی خلاقیت گفت: نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این مساله است که ما با انکار به جایی نخواهیم رسید. بعضی  واقعیت‌ها حضوری روشن دارند و زمانی که محصّل از ما جواب می‌خواهد نمی‌توانیم طفره برویم. ما نمی‌توانیم برای همیشه فضای مدرسه را با حذف بعضی  موارد درسی محدود و سعی بر کنترل ذهن دانش‌آموز داشته باشیم. طراحان کتاب‌های درسی باید این حقیقت را دریابند که بعضی کتاب‌ها، جزو آثار ادبی ماندگار ما هستند و چه بخواهیم و نخواهیم وجود دارند پس با حذف ظاهری نمی‌توانیم آنان را به شکل واقعی از فضای ذهنی جامعه حذف کنیم.

این استادیار دانشگاه فردوسی مشهد گفت: در یک تعریف کلی می‌توان گفت که وظیفه اصلی علم، تولید است نه تقلید. پس بزرگترین وظیفه آموزش و پرورش این است که روح تقلید کورکورانه را در نظام آموزش از بین ببرد و فضایی شفاف و مناسب ایجاد کند. این نهاد باید اجازه دهد تا به راحتی تعامل اندیشه‌ها صورت بگیرد، معلمی که از قبل برایش تعیین شده که چه نمره‌ای به دانش‌آموز بدهد یا چگونه از جواب دادن به افکار خلاق پرهیز کند، چگونه می‌تواند معلم خلاقی باشد؟

اصغری نکاح گفت: بسیار دوستانه باید گفت که ایجاد محدودیت چیزی را حل نخواهد کرد. من معتقدم که در هر جامعه‌ای باید خط قرمزهایی وجود داشته باشد ولی ایجاد خطّ قرمزها در حد افراط و سلیقه‌های بعضاً شخصی ضربه زننده خواهد بود. آثار قوی باید در سیستم آموزشی معرفی شوند وگرنه معرفی آثار ضعیف باعث می‌شود کودک و نوجوان برای همیشه از مطالعه آزاد زده شود. وقتی کودک و نوجوان ما بارها و بارها شعر بد می‌شنود و می‌خواند، دیگر نمی‌تواند حتی جویای شعر خوب باشد یا تا زمانی که داستان یا آثار هنری و علمی ضعیف ببیند، کم گرایشش به خواندن کتاب‌های ارزشمند از بین می‌رود و ترجیح می‌دهد به سرگرمی‌های دیگر رو بیاورد و این وظیفه آموزش و پرورش است که فضای مناسب و دلنشین برای دانش‌آموز ایجاد کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها