دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۷:۰۵
هویت باختگی فردی و انسانی در آوردگاه رویاها و کابوس ها

فرهاد ناظرزاده کرمانی کتاب «گزاره گرایی در ادبیات نمایشی» را 25 سال قبل در دو بخش تئوریک تالیف و در قسمت انتهایی کتاب، نمایشنامه «میمون پشمالو» یوجین اونیل را به عنوان نمونه شاخص نمایشنامه گزاره گرای ترجمه کرده است.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) ـ علی احسانی: آنچه به تعبیر دکتر ناظرزاده کرمانی در ادبیات نمایشی گزاره گرایی تعریف شده و در نقاشی و سینما به نام اکسپرسیونیسم یاد می شود، بیشتر محصول دوران رنسانس و آغاز مدرنیسم در قرن پیش است. در بدو امر تابلوی معروف «فریاد» اثر مونش و نگرانی خالق اثر از خفقان حاصل از جنگ میخ نخست مکتب اکسپرسیونیسم را کوبید. جنگ جهانی دوم و ظهور دیوانه ای چون هیتلر ، سینماگران را در گرایش به خلق آثار اکسپرسیونیستی بیش از پیش ترغیب کرد اما در هنری چون تئاتر این اتفاق از استیلای صنعت بر زندگی و حکومت ماشین بر شرافت و معصومیت بشری جوانه زد. در مجالی کوتاه به کتاب «گزاره گرایی در ادبیات نمایشی» نوشته دکتر فرهاد ناظرزاده کرمانی نقبی می‌زنیم و آرای این استاد  ادبیات نمایشی را در باب اکسپرسیونیسم، بعد از 25 سال که از نشر کتاب می گذرد، مرور مختصر می‌کنیم.

خوانش با چالش
دهه 60 که استاد ناظرزاده همزمان با آغاز تدریس در دپارتمان نمایش هنرهای زیبا دست به انتشار مقالات و ترجمه آثار خارجی زد، کوشش فراوانی از خود به‌خرج داد تا برای اصطلاحات فرنگی وارد شده به تئاتر، به ویژه در ادبیات نمایشی ، معادل های فارسی مناسبی جایگزین کند که در همان سال‌های نخست با انتقاد برخی همکاران دانشگاهی خود مواجه شد. اما وی به‌کار پژوهشی خود ادامه داد و در پایان نامه های دانشجویی نیز شاگردانش را به این مهم نیز ترغیب کرد.

در فصل نخست کتاب «گزاره گرایی در ادبیات نمایشی» ناظر زاده می نویسد: « اکسپرسیونیسم که آن را به دلایلی به گزاره گرایی ترجمه کرده ام ، در تئاتر نوگرای (مدرن) به دبستانی گفته می شود که از واقع گرایی (رئالیسم) ناشی شده اما در برابر آن واکنش نشان می دهد. بزرگترین نقطه جدایی یا واکنش اکسپرسیونیسم یا گزاره گرایی در برابر واقع گرایی در تعریف و توجه به گونه واقعیت است. واقع گرایان بیشتر دقت و مساعی خود را متمرکز و مصروف به تبیین واقعیات ملموس، عینی و خارجی می کنند، در حالی‌که گزاره گرایان به ارائه تصویر از واقعیت ذهنی پرداخته و رویدادها و کارپرداخت های(اکسیون ها) نمایش را از دید و ذهن و وجدان یک ذهن و اندیشه خاص ، چون خوابگزار ، تعبیر و تفسیر می کنند.»

گزاره گرایی که به تعبیر مولف در واکنش به واقع گرایی قد علم کرد، در مناسک اجرایی نیز نمایشگران شاخصه های متفاوتی در نظر داشتند، در صفحه 21 کتاب می خوانیم : «از نظر هواداران گزاره گرایی، واقع گرایی از نظر موضوع، عادی و کم هیجان، و از نظر گفتگوی نمایشی ساده و کم خون، و از نظر بازیگری محدود و کم مجال، و از نظر صحنه آرایی ، عادی و بی تشخص ، و از نظر تاثیر ، سطحی و کم دوام ، تلقی گردیده است. حال آنکه گزاره گرایان خواستار ایجاد تئاتری پر جنبش ، نیرومند، گیرا ، ژرف نگر ، افشاگر و خلاق و پر ابتکار بودند . در جایی که طبیعت گرایی (ناتورالیسم) شخصیت اصلی را قربانی ناتوان و مقهوری نشان می دهد، که جبر محیط و جبر تنایی(جسمانی) ، او را از پای در آورده ، گزاره گرایی ، شخصیت اصلی را ، انسان خشمگین مبارزه طلبی جاوه داده که در برابر تسلط جامعه، ماشین و هر نیروی هیولاآسای خارجی ، به وساطت عقل و عمل ناقص و مخدوش خود، به مبارزه بر می خیزد.»

هویت و فردیت انسانی در کما
در نمایشنامه های گزاره گرای به تعبیر استاد ناظر زاده سه گونه شخصیت دیده می شود : 1 ) شخصیت های بی نام 2 ) شخصیت های گروهی 3 ) شخصیت اصلی . مولف کتاب در ادامه می گوید: «در نمایشنامه های گزاره گرای، گاهی نمایشنامه نویس به ذهنیت های خود درباره شخصیت اصلی و پیشامدها و رویدادهای مربوط به وی عینیت می بخشد. نکته دیگری که لازم می دانم درباره شخصیت اصلی در نمایشنامه گزاره گرای بنویسم، مساله هویت باختگی و اضمحلال فردیت و انسانیت اوست. در نمایشنامه های گزاره گرای معمولا شخصیت اصلی به چنان مسائل و بلاهای ذهنی و خارجی ، درونی و بیرونی دچار می شود که بتدریج هویت و فردیت انسانی خود را از دست داده و گاهی علیرغم تلاش جانفرسا و محنت بار خود، به صورت حیوان یا شی در می آید و جان می بازد.»

نوع گفتار نویس در نمایشنامه گزاره گرای تفاوت بارزی با نمایش های واقع گرا دارد. گفت‌وگوی نمایشی در نمایشنامه های گزاره گرای دارای شاخصه های چون خشونت ، تنش زایی و پر هیجانی است . در صفحه 35 کتاب می خوانیم : « گاهی شخصیت های نمایشنامه های گزاره گرای به ویژه شخصیت اصلی به تک گویی (مونولوگ) طولانی می پردازند. در این تک گویی، ممکن است ضرباهنگ کلام ، آرام، بی دغدغه و حتی شاعرانه شود. شاید بتوان گفت که گفتگوی نمایشی ، در نمایشنامه های گزاره گرای برای تحریک احساسات، جذب عواطف، تهییج روحی و نهایتا ایجاد همدلی در تماشاگر ، هدف گیری کرده است.»

گسست سایه ها
فرایند اجرایی نمایشنامه های گزاره گرای ، فضا و حالت های غیر واقعی را طلب می کند. دکتر ناظرزاده در این باب می گوید : « حالت و فضا در نمایشنامه های گزاره گرای ، به رویا و کابوس شباهت دارد. این حالت و فضا بایستی از متن نمایشنامه استخراج و به تماشاگر القاء شود. برای تحقق چنین امری صحنه آرایان از شیوه های نور پردازی سایه دار و غیر واقع گرایانه و شکستن اشیاء و بازسازی آن در ابعادی جدید استفاده می کنند. بازیگران نیز بابیان کلامی که گاهی مطول و گاهی کوتاه است، این حالت و فضا را القاء می کنند.

علاوه بر این، لوازم صحنه با اشکال غریب و رنگهای تند و احساس برانگیز به ساختن حالت و فضایی کابوس مانند و رویا انگیز کمک می رسانند.»

همان‌طور که فضای اجرایی در نمایشنامه های گزاره گرا غریب و غیر واقعی به نظر می رسد، کارگردان نیز باید بازیگرانش را در مسیر حال و هوای نمایش پیش برد. مولف کتاب در صفحه 37 می نویسد: «نکته مهمی که در بازیگری و کارگردانی به شیوه گزاره گرایی اهمیت دارد، دریافت و فرایافت زمینه های فراگیر و بن اندیشه های نمایشنامه های مورد نظر است. اگر بازیگر و کارگردان فهم درستی از این امور نکند، هرگز نمی تواند معانی نهفته در نمایشنامه را به تماشاگران انتقال دهد. آنها به راستی مصداق این شعر می شوند: ذات نایافته از هستی بخش / کی تواند که شود هستی بخش؟! »

دکتر فرهاد ناظرزاده کرمانی کتاب «گزاره گرایی در ادبیات نمایشی» را 25 سال قبل در دو بخش تئوریک تالیف و در قسمت انتهایی کتاب نمایشنامه «میمون پشمالو» یوجین اونیل را به عنوان نمونه شاخص نمایشنامه گزاره گرای ترجمه کرده بود. کتاب «گزاره گرایی در ادبیات نمایشی» سال 1368 با شمارگان پنج هزار نسخه توسط انتشارات سروش به قیمت هزار و 220 ریال نخستین بار مقابل دیدگان مشتاقان تئاتر قرار گرفت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها