وی اضافه کرد: معتقدم تیم ایران و بازیکنان ایرانی همواره برابر تیمهای قدرتمند جهان، فوتبال جاندار و آبرومندانهای بازی میکنند. در تاریخ فوتبال ایران اتفاقهای مشابه این دیدار کم نبوده است. مثلاً پیروزی ایران برابر تیمهایی مانند استرالیا، ایرلند جنوبی و آمریکا یا زمانی که علی دایی، بازیکن به یادماندنی فوتبال ایران دروازه میلان را با پیراهن هرتابرلین گشود.
خورشاهیان با بیان اینکه تب فوتبال همیشه جامعه را فرا نمیگیرد توضیح داد: من به اینکه مقوله فوتبال و جامجهانی میتواند دستمایه نگارش آثار داستانی شود، خیلی موافق نیستم. در ایران بیشتر رمانهای مردمپسند مورد توجه عموم قرار میگیرند. این داستانها، ساختار مشخصی دارند، به این ترتیب که ابتدا یک گره در داستان به وجود میآید و بعد نویسنده دست به گرهگشایی میزند. این میان روابط عاطفی و احساسی بعضاً عمیقی هم دیده میشود که ما این ساختار را در فوتبال نمیبینیم.
وی افزود: به نظرم برای حضور فوتبال در ادبیات داستانی ایران باید چند سال دیگر صبر کرد و اکنون فضای داستان ایران را برای حضور گسترده فوتبال، مناسب نمیدانم. اما این قول را میدهم در صورتی که تیم ملی فوتبال کشورمان در دیدار آخر مرحله گروهیاش برابر بوسنی به برتری دست یابد و با شکست نیجریه برابر آرژانتین، رهسپار دور حذفی شود، رمانی با موضوع حضور ایران در جام جهانی و تقابل با ستارگان کهکشانی آرژانتین مانند لیونل مسی بنویسم.
«به نظر شما تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی چه سرنوشتی پیدا میکند؟» خورشاهیان در پاسخ به این پرسش گفت: پیشبینی نتایج فوتبال توسط نویسندگان عاقبت خوشی ندارد. در جام جهانی 1994 گابریل گارسیا مارکز، تیم ملی کشورش (کلمبیا) را قهرمان جهان دانست، اما این تیم از گروه خودش هم صعود نکرد و با گل به خودی آندره اسکوبار، مدافع تیم ملی کلمبیا از ایالات متحده آمریکا شکست خورد و همانطور که میدانید مدتی بعد هم این بازیکن از سوی افراد ناشناسی به ضرب 12 گلوله کشته شد. من هم پیشبینی نتایج فوتبال را به کارشناسان این ورزش واگذار میکنم اما برای تیم ملی کشورم آرزوی موفقیت دارم.
هادی خورشاهیان، شاعر و نویسنده است. رمان «من کاتالن نیستم» به قلم وی که پاییز سال 1391 از سوی نشر آموت منتشر شد، درباره دو نوجوان به نام مزدک و ایلیاست که طرفدار تیم فوتبال بارسا هستند و در جریان داستان به آرژانتین سفر میکنند.
نظر شما