منصور ستاری، سال 1327 در روستای ولی آباد ورامین به دنیا آمد. وی سال 1346، وارد دانشکده افسری و با درجه ستوان دومی فارغالتحصیل شد. ستاری، برای گذراندن دوره علمی کنترل رادار، به آمریکا سفر کرد و سال 1351 به ایران بازگشت و به عنوان افسر کنترل شکاری نیروی هوایی مشغول به کار شد. وی به علت فعالیتهای بیش از حدی که در اجرای طرحهای جنگی در دفاعمقدس از خود نشان داد، سال 1362 به عنوان معاون عملیات فرماندهی پدافند نیروی هوایی منصوب شد و بهمن ماه 1365 فرماندهی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را بر عهده گرفت و تا هنگام شهادت، در این سمت فعال بود.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «یک بار با عصبانیت ایستادم بالای سر منصور و نمازش که تمام شد، گفتم "منصور جان، مگه جا قحطیه که میآی میایستی وسط بچهها نماز؟ خُب برو یه اتاق دیگه که منم مجبور نشم کارم رو ول کنم و بیام دنبال مهر تو بگردم." تسبیح را برداشت و همان طور که میچرخاندش، گفت "این کار فلسفه داره. من جلوی اینها نماز میایستم که از همین بچگی با نمازخوندن آشنا بشن. مهر رو دست بگیرن و لمس کنن. من اگه برم اتاق دیگه و اینها نماز خوندن من رو نبینن، چه طور بعداً بهشان بگم بیایین نماز بخونین؟!" قرآن هم که میخواست بخواند، همین طور بود. ماه رمضانها بعد از سحر کنار بچهها مینشست و با صدای بلند و لحن خوش قرآن میخواند. همه دورش جمع میشدیم. من هم قرآن دستم میگرفتم و خط به خط با او میخواندم. اصلاً اهل نصیحت کردن نبود. میگفت به جای این که چیزی را با حرف زدن به بچه یاد بدهیم، باید با عمل خودمان نشانش بدهیم.»
انتشارات روایت فتح، به تازگی چاپ دوم کتاب « منصور ستاری به روایت همسر شهید» را در قطع پالتویی، شمارگان 3300 نسخه، 104 صفحه و با بهای 35 هزار ریال منتشر کرده است.
نظر شما