به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست بررسی جهان داستانی اورهان پاموک عصر دیروز، 12 آذرماه، با حضور امیرعلی نجومیان، عرفان دنیز (محقق ترکیهای)، تهمینه زاردشت و عینله غریب در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
در ابتدای این برنامه علی اصغر محمدخانی، معاون فرهنگی شهر کتاب و دبیر نشست، درباره ویژگیهای آثار پاموک و شناختش از فرهنگ غرب و شرق سخن گفت و سپس عرفان دنیز، محقق ترکیهای، سخنانش را درباره پاموک آغاز کرد.
این محقق ترکیهای، پاموک را یکی از رماننویسان شناخته شده در سطح جهان معرفی کرد که شناخت زیادی از فرهنگ شرق و غرب دارد و گفت: آکادمی نوبل درباره این نویسنده گفته که پاموک رمان غرب را به شکلی متفاوت به خود ِ ما ارایه میدهد. وی از دو منبع در رمانهایش استفاده میکند که یکی از آنها تجربه پاموک از زندگی و تجربه اطرافش است. محیطی که وی در آن بزرگ شده یکی از مناطقی است که به غرب تمایل زیادی نشان داد و تقابل غرب و شرق در آن دیده میشود.
دنیز پست مدرن بودن پاموک را منبع دوم تاثیرگذار در آثارش دانست و صحبتهایش را با توضیح پست مدرنیسم و نقش آن در آثار پاموک پی گرفت. وی افزود: عناصر بینامتنیت در «کتاب سیاه» و «نام من سرخ» به خوبی دیده میشود که نشانی از پست مدرن بودنش است. همچنین پاموک به طور خاص از فرهنگ و تاریخ ایران و عثمانی نیز بهره گرفته و نشانههایی از آثاری مانند خسرو و شیرین، شاهنامه فردوسی، هفت اورنگ جامی، خمسه نظامی، لیلی مجنون، کلیله و دمنه و هزار و یک شب در رمانهایش به چشم میخورد.
«نام من سرخ» یکی از رمانهای پاموک است که در ایران با دو ترجمه متفاوت از عینله غریب و تهمینه زاردشت منتشر شده؛ دو مترجمی که در این نشست دیدگاههای خود را درباره آثار پاموک بیان کردند.
غریب که «کتاب سیاه» پاموک را ترجمه کرده در سخنانش به مفاهیم و عناصر این رمان پرداخت. وی اظهار کرد: پیرنگ کتاب سیاه به ظاهر ساده است؛ در این داستان شخصیت اصلی به نام «غالب» روزی از خواب بیدار میشود و میبیند که همسرش «رویا» بدون هیچ دلیلی وی را ترک کرده و جستوجو برای یافتن همسرش را آغاز میکند؛ جستوجویی که آن را به حرکت زمین به دور خورشید میتوان تشبیه کرد.
این مترجم ادامه داد: این جستوجو به تدریج به حرکت وضعی زمین تبدیل میشود زیرا «غالب» در میانه داستان دیگر به دنبال همسرش و همچنین شخصیتی به نام جلال که او نیز گمشده نیست و به جستوجوی خودش میرود. در اینجا صحبت از دیگری، خود، خودِ خود و خودِ دیگری آغاز میشود و «غالب» به جای رویا میخوابد، به جای جلال مینویسد و اصل گم شدن خویش، که نهایت وجه شرقی است، به محور داستان تبدیل میشود.
غریب همچنین به تقابل وجه شرقی و غربی عناصر داستانی در این کتاب اشاره کرد و همچنین گفت: پاموک در انتهای داستان مستقیما با مخاطب وارد گفتوگوی مستقیم میشود و میگوید من میخواستم داستان را همین جا به پایان برسانم اما ناشر اصرار داشت که کتاب باید سرانجامی داشته باشد. در نتیجه مجبور شدم انتهایی برای کتاب دستوپا کنم و شما از اینجا به بعد باید مرکب سیاه بردارید و صفحات را سیاه کنید و خودتان انتهای کتاب را بسازید؛ به همین دلیل است که پاموک نام «کتاب سیاه» را برای این اثر برگزیده است.
تهمینه زاردشت، مترجم دیگر رمان پاموک، در این جلسه درباره رمان «نام من سرخ» که به گفته وی پاموک آن را رنگ به رنگترین کتابش توصیف کرده صحبت کرد. وی درباره این کتاب گفت: «نام من سرخ» روایت شبهای برفی است که در سالهای قرن شانزدهم میگذرد. شوهر شکوره چهار سال است که از جنگ بازنگشته. شکوره قصد دارد شوهر جدیدی برای خود انتخاب کند و نقاشان سرای سلطان عثمانی را تک به تک به دعوت پدرش هر شب به خانه آنها میآیند، از مخفیگاهش تماشا میکند.
وی افزود: اورهان پاموک درباره نام کتاب میگوید نام کتابهایم را نمیتوانم به آسانی انتخاب کنم. این رمان در آستانه اتمام بود که «نام من سرخ» به ذهنم رسید اما زیاد نپسندیدم. نام قبلی کتاب، عشق در نقش اول بود. عشق خسرو به شیرین را در نظر داشتم که نخستین بار با دیدن نقش شیرین عاشقش میشود.
این مترجم هم درباره عنوان کتاب توضیح داد: نام رمان یادآور رمان دیگری است از امبرتو اکو، یعنی«نام گل سرخ». شباهتهای متعدد این دو رمان محدود نمیشوند به اینکه هر دو رمان تاریخی هستند و ماجرای قتلهایی را روایت میکنند که در اثر تقابل افکار سنتی با اندیشههای نو به وقوع پیوستهاند. هر دو نویسنده از تقسیمبندیهای مذهبی برای ساعات شبانهروز (نام گل سرخ: ساعت پیروان بندیکت؛ نام من سرخ: اوقات شرعی) استفاده میکنند. قتلها به دلیل اختلافات مذهبی روی دادهاند. در هر دو رمان کتابخانه تحت کنترل نهاد قدرت است. هر دو کتاب، نقش شکنجه، تفتیش عقاید و شاهدبازی را در قرون تاریک تاریخ بشریت به تصویر میکشند. در هر دو رمان، کتاب نقش مخفی دارد که در دست قاتل است. میتوان تمام این شباهتها را تحت لوای موضوع «خنده» شرح داد. یورج در «نام گل سرخ» میگوید: «مسیح هرگز نخندید.»
زاردشت یکی از نکات برجسته این رمان را توجه به مخاطب دانست و گفت: قاتل و شکوره جای به جای رمان، خواننده را مخاطب قرار میدهند. مثلا شکوره در صفحه 73 رمان خواننده را چنین مخاطب قرار میدهد: «من زیبا و فهمیده هستم، و از اینکه مشغول تماشای من هستید، خوشحالم. شاید هر از گاهی دروغ بگویم، اما فقط به این دلیل است که درباره من فکرهای ناجور نکنید.» همچنین از جمله مسایلی که در زمینه ترجمه این رمان قابل طرح است تفاوت لحن راویان، اسامی و القاب، و پاورقیهای فراوانی است که به ترجمه این کتاب اضافه شده. نام من سرخ 20 راوی دارد. از سگ و اسب و پول و استر گرفته تا استاد عثمان، قارا، شکوره و انیشته. مسلما استاد نقاش خانه سلطان عثمانی با لحن سگ حرف نمیزند و پول که به قول خودش تمام سوراخ سمبههای استانبول را گشته، مانند شکوره سخن نمیگوید.
وی معتقد است جملات طولانی، نکتهسنجی و شاید پرگویی پاموک علاوه بر شباهتی که به ریزهکاری مینیاتورها دارد، نشانه تعلق نویسنده به پیشینه و سنتی عمیق نیز هست؛ تعلق به شهری مانند استانبول خود به تنهایی کافی است تا مصالح و فضای داستانی رمانهای متعدد این نویسنده شهیر را فراهم آورد.
امیرعلی نجومیان، منتقد و مولف، آخرین کارشناس این مراسم بود که تحلیلی زیباییشناسی و فرهنگی درباره رمان «نام من سرخ» ارایه داد و آن را بیان فلسفه هنر در قالب رمان دانست. وی افزود: پاموک در این اثر تنش بین دو گفتمان متفاوت را در ترکیه مورد توجه قرار داده است. پاموک در جایی گفته «همیشه تنشی هست؛ همیشه مدرنیته به تاریخ و فرهنگ و از سوی دیگر سنت به مدرنیته خیانت میکند و هیچ راه حلی وجود ندارد.» پاموک این بحث را در قالب دو سبک هنری مطرح و دو دنیا و نگاه متفاوت را نسبت به هنر نقاشی منعکس میکند. هنر مینیاتور ایران و ارجاعات پاموک به ایران و فرهنگ این کشور و تاثیری که بر ترکیه گذاشته در برابر هنر نقاشی غربی قرار میگیرد.
این استاد دانشگاه «نام من سرخ» را اثری دانست که پاموک را به نویسندهای جهانی و حتی کاندیدای نوبل تبدیل ادبیات کرده و درباره تنشهای موجود بین این دو سبک و نگاه فلسفی سخن گفت. نجومیان توضیح داد: پاموک به هر دو دیدگاه فرصت میدهد که نظر خود را بیان کنند و به همین دلیل داستانش اثری چند صدایی است و پایانی هوشمندانه دارد. نگاه او برای حل این تنش ادغام دو سبک است، نه جنگ میان آنها و در مجموع میتوان گفت «نام من سرخ» اثری پست مدرن است زیرا با شکست پروژه بازنمایی به پایان میرسد.
اورهان پاموک، نویسنده معاصر اهل ترکیه در سال 1952 در استانبول به دنیا آمد. او یکی از شاخصترین نویسندگان ترک است که بیش از 11 میلیون نسخه از آثارش در سراسر جهان به فروش رسیدهاند. این نویسنده نخستین رمانش را با عنوان «آقای جودت و پسران» در سال 1982 منتشر کرد و پس از آن، رمان «دژ سفید» را به چاپ رساند که تقریبا به همه زبانهای اروپایی ترجمه شده است.
وی علاوه بر كسب جایزه نوبل 2006، جوایز مهمی مانند جایزه رادیو فرهنگ فرانسه (فرانس كولتور) را در سال 1995، جایزه بهترین اثر خارجی نیویورك تایمز را در سال 2004، جایزه اثر منتخب كتابفروشیهای آلمان را در سال 2005 و جایزه رمان خارجی مدیسی را به خود اختصاص داده است. آثار او به حدود 50 زبان دنیا ترجمه شده و «برف»، «نام من سرخ»، «موزه معصومیت»، «استانبول» و «زندگی نو» برخی از کتابهای او هستند.
کتاب سیاه، نام من سرخ، استانبول خاطرات و شهر، زندگی نو، هنر داستاننویسی و دژ سفید، آثاری از پاموک هستند که در ایران ترجمه و منتشر شدهاند.
چهارشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۲ - ۱۱:۱۱
نظر شما