دوشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۱ - ۰۸:۰۰
پیتکو خواستگار ابله

ايبنا - خواندن يك صفحه از‌‌ يك كتاب را مي‌توان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعه‌اي از اكسير دانايي، لحظه‌اي همدلي با اهل دل، استشمام رايحه‌اي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...

پیپلو

ـ ولی توتو جان آدم باید زندگیش را بکند و سرش توی لاک خودش باشد. مثلاً آن میمون بخت برگشته را در نظر بگیر، بله همان که یکسال پیش خواست بفهمد توی قفس شیرها چه می‌گذرد. آدم‌های دوربین به دست آن قدر خرد و ریز به او داده بودند که فکر می‌کرد شیرها هم همین کار را می‌کنند. ولی دیگر دیر شده بود وقتی متوجه این شد که سرش باید توی لاک خودش باشد. آدم‌های دوربین بدست، یک همچو آدم‌هایی هستند و من هیچ وقت نمی‌خواهم بفهمم توی قفس شیرها چه می‌گذرد. بنابراین خیلی دوست ندارم مثل میمون‌ها خودم را به نمایش بگذارم. در واقع من از آنها بدم می‌آید؛ و رفتار لاک‌پشت‌ها را ترجیح می‌دهم. در واقع حاضرم تمام عمرم را با یک لاک‌پشت سر کنم اما هرگز از کنار قفس میمون‌ها رد نشوم. به همین خاطر نه روزنامه می‌خوانم. نه رادیویی دارم و نه تن به هیچ مصاحبه‌ای می‌دهم از قفس شیرها هم خوشم نمی‌آید. بنابراین توتو جان، وقت خودت را تلف نکن. پپیلو همین است و به هیچ وجه هم عوض نمی‌شود. پپیلو یعنی همین، پپیلو.

صفحات 78 و 79/ پیتکو خواستگار ابله / یاسین آدونیس/ انتشارات آوای کلار/ چاپ اول/ سال 1391/ 128 صفحه/3000تومان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها