ايبنا - خواندن يك صفحه از يك كتاب را ميتوان چند گونه تعبيركرد؛ چيدن شاخه گلي از يك باغ، چشيدن جرعهاي از اكسير دانايي، لحظهاي همدلي با اهل دل، استشمام رايحهاي ناب، توصيه يك دوست براي دوستي با دوستي مهربان و...
نه دیگر این اتاق کوچک
راضیام میکند
نه پنجرهای که یک وجب بیشتر
آسمان ندارد
جادهها هم که به شهرها میرسند
دلم تنگ است برای ستارهها
برای سکوتِ ماه
چمدانی هم که ندارم
وقتی رفتم
بگویید
پرندهیی بود که
پرواز را جا گذاشت و رفت
صفحات 134 و 135/ میدانم پنجرهها مقصرند/ رضوان ابوترابی (حسرت)/ انتشارات آوای کلار/ چاپ اول/ سال 1391/ 153 صفحه/ 3300 تومان
نظر شما