دکتر فرانک جهانگرد، استاد دانشگاه در نشست «مبانی ادبیات پایداری در تحلیل رمان جنگ» ادبيات پايداري را با وضعيت اقليمي هر سرزمین مرتبط دانست و گفت: ادبيات پايداري، از طرفي با معرفي قهرمانان، شيوه دفاع و پايداري را ميآموزد و از طرف ديگر خود، اين الگوها را از جامعه ميگيرد، دروني ميكند و در قالب اثر ادبي ارايه ميدهد و بدين شکل بده بستاني با جامعه دارد.-
در ابتداي اين نشست جهانگرد به مقوله ادبيات پايداري پرداخت و آن را ادبياتي متعهد و ملتزم، از مقوله پايداري فرهنگي و نوعي مبارزه قلمي عنوان كرد که ممکن است در دوره جنگ و تجاوز بيگانگان، يا در دوره صلح، در برابر سلطه گران، پديد آيد و سپس افزود: ادبيات پايداري، کاملاً پوياست و در جوامع حساسي که درک و شعور سياسي و زمينه آفرينشهاي ادبي و درک هنري دارند براي کسب يا حفظ استقلال و دفاع از ارزشهاي جامعه پديد ميآيد.
وي ادامه داد: پس از مرور تعريفهای گوناگون ديگران، اين تعريف از ادبيات پايداري به دست میآید که ادبيات پايداري، به مجموعه آثار ادبي متعهد و ملتزم گفته ميشود كه با تأثيرپذيري از تجاوز بيگانه يا سلطه داخلي به منظور ايجاد انگيزه پايداري و شهادتطلبي، پديد ميآيند. بنابر اين تعريف، ادبيات پايداري در هر دورهاي، براي حفظ ارزشي که مورد هجوم واقع شده، به شکل خاصي و در قالب ويژهاي نمود مييابد.
چهانگرد در ادامه به ويژگيهاي آثار ادبیات پايداري اشاره كرد و گفت: هدفمند بودن، ايجاد انگيزه و آگاهي بخشي، ويژگيهاي اين ادبيات است که در داستانهاي پايداري، معمولاً قهرماناني با ويژگيها و صفات خاص، ايفاي نقش ميکنند. الگوي اصلي قهرمانان پايداري از جامعه گرفته شده و در عين حال اين قهرمانان بر جامعه تأثير ميگذارند. به بيان ديگر، ادبيات پايداري، از طرفي با معرفي قهرمانان، شيوه دفاع و پايداري را ميآموزد و از طرف ديگر خود، اين الگوها را از جامعه ميگيرد، دروني ميكند و در قالب اثر ادبي ارايه ميدهد و بدين شکل بده بستاني با جامعه دارد.
وي افزود: ادبيات پايداري به وضعيت اقليمي هر قوم بستگي دارد و تعريفي كه هر قوم از ادبيات پايداري دارد با ديگران متفاوت است. بنابراين تعريفهای بسيار متنوع و متعددي از ادبيات پايداري در بين اقوام مختلف ديده ميشود. تفاوت عمده ادبيات پايداري در ايران با ديگر اقوام، به ويژه با اعراب، در اين است که ادبيات پايداري در ايران، پيشينهاي بسيار طولاني دارد. چرا كه وضعيت اقليمي و تاريخي اعراب هرگز ايجاب نكرده كه انواعي مانند حماسه يا ادبيات پايداري در بين آنها از روزگاران پيشين به وجود آيد.
جهانگرد ادامه داد: ادبيات پايداري در حالي که با بسياري از انواع ادبي مانند ادبيات جنگ، ادبيات مقاومت، ادبيات دفاع مقدس، داستانهاي قهرماني، ادبيات جهادي، ادبيات سياسي و حماسه در پيوند است، با هر کدام از آنها، تفاوتهايي هم دارد. در نظر گرفتن اين تفاوتها ايجاب ميکند ادبيات پايداري را نوع ادبي مستقلي به شمار آوريم.
وي نزديکترين نوع ادبي به ادبيات پايداري را «حماسه» دانست و گفت: هر چند اين دو نوع ادبي، گاه در پيوندي تنگاتنگ با يکديگر قرار ميگيرند و تفاوتهاي عمدهاي هم دارند اما حماسه محصول دورههاي خاص از زندگي بشر است. بنابراين حماسهها در همه دورهها پديد نميآيند اما همان طور که گفته شد ادبيات پايداري ادبياتي پوياست و در هر زماني كه زمينه براي پيدايش آن مهيا شود پديد ميآيد. بنابراين، با در نظر گرفتن گستره زماني ادبيات پايداري ميتوان آن را نوع تعالي يافته حماسه دانست.
جهانگرد افزود: در بررسي ابعاد شخصيتي قهرمانان حماسي، ويژگيهاي واحدي در همه قهرمانان ديده ميشوند و در بررسي سير تحول شخصيت قهرمانان حماسي از دورهاي به دوره ديگر غالباً اين هسته واحد، تصوير قهرماني را نشان ميدهد که در برابر ستم بروني يا خودكامگي دروني ايستاده است. ظهور چنين قهرماناني، نمودار ايستادگي دراز مدت قومي است كه پهلوانان از ميان آنان سر برافراشتهاند يا به عبارت ديگر، پايداري و ايستادگي جامعه، قهرمانيها و پهلوانيهايي پرورده که در ادبيات پايداري آن قوم، انعکاس يافته است. البته همه قهرمانان ويژگيهاي کاملاً يكساني ندارند. اين تفاوت نمايانگر تحول معناي قهرماني در دورههاي مختلف و انتظارات جامعه هر عصر از قهرمانان است.
نظر شما