شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۳:۵۷
«قطره» با دست پر به نمايشگاه كتاب آمد

انتشارات قطره در بیست و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، کتاب‌های جدیدی را در حوزه‌ی ادبیات داستانی برای نوجوانان عرضه می‌کند. در میان نویسندگان و مترجمان این کتاب‌ها نام‌هایی مانند «احمد اکبرپور»، «کمال بهروز کیا»، «عبدالمجید نجفی»، «فهیمه محفوظ» و «پروین علی‌پور» دیده می‌شود.

 

ایبنا نوجوان: بخش نوجوان انتسارات قطره نزدیک دو سال است که فعالیت خود را آغاز کرده و در این مدت کتاب‌های زیادی را برای نوجوانان منتشر کرده است.

از کتاب‌های نوجوانانه‌ای که این ناشر در نمایشگاه امسال عرضه کرده است می‌توان به دو کتاب با ترجمه کمال بهروزکیا اشاره کرد.

«جان و اسب وحشی» یکی از این کتاب‌هاست که درباره‌ی علاقه‌ی پسری به نام جان به اسب‌های وحشی است. جان که با کشاورزی پیر به نام ناز دوست شده، می‌خواهد سوارکار شود و مثل ناز راز اسب‌های وحشی را بفهمد و با آن‌ها حرف بزند. اما این علاقه، چندان هم برای جان بی دردسر نیست.

کتاب دیگری که با ترجمه بهروزکیا به نمایشگاه راه یافته، «آنجلیتو» نام دارد. این با عنوان فرعی «دری به سوی باغ زامبرانوس» سرگذشت پسر فقير و آواره‌ای به نام «آنجليتو» را روايت می‌كند كه با آشغال‌گردی زندگی خود را می‌گذراند. اما زمانی كه ثروتمندی به نام «زامبرانوس» او را به خانه‌اش می‌برد تا هم‌بازی پسرش «گريگوريو» باشد زندگی آنجلیتو تغییر می‌کند.

از «احمد اکبرپور» هم کتاب «کشکول تحت ویندوز» توسط قطره منتشر شده است. این کتاب طنزهایی است که اکبرپور در بیست و هشت «کشک» یا همان فصل نوشته است.

در کشک اول با عنوان «اتوبیوگرافی خودم» آمده است: «وقتی پدرم با آرشه صداهایی بم و جادویی از ویولنسلش در‌می‌آورد، مادرم با عشق به او خیره می‌شد. وقتی هم مادرم رنگ‌ها را استادانه ترکیب می‌کرد و روی بوم هنرنمایی می‌کرد، پدرم با عشق به او خیره می‌شد. آن‌ها وقتی از مطب‌هایشان بر‌می‌گشتند این کارها را می‌کردند. پدرم متخصص اورولوژی و مادرم ارتوپد بود. تا می‌آمدند خانه، مرا در آغوش می‌گرفتند و می‌گفتند: «ادی، چه‌قدر دل‌مان برایت تنگ شده بود.» من به دو می‌رفتم سراغ پیانو تا آهنگ جدیدی را که تمرین کرده بودم، برای‌شان بنوازم و آن‌ها با عشق به من خیره شوند.

تا این‌جا هیچ ربطی به اتو‌بیوگرافی من ندارد.

پدرم تنها مقنّی توی چهارده پارچه آبادی بود. مادرم غذا را توی بقچه می‌پیچید و برایش می‌برد و آن‌قدر با عشق به او خیره شد تا من متولد شدم. پدرم از سر کار می‌آمد و با مادرم دوتایی با عشق به من خیره می‌شدند ولی من به افق‌های نامکشوف، به دوردست‌ها خیره شده بودم؛ شاید همین جایی که حالا هستم و به خاطر حفظ حرمت روایت غیر‌خطی، بعداً تعریف می‌کنم...»

عبدالمجید نجفی نیز کتاب‌های «مامان بیتای ناتمام» و «مترسک‌ها ایستاده می‌خوابند» را توسط انتشارات قطره منتشر کرده است که برای نخستین بار در نمایشگاه امسال عرضه می‌شوند.

«مامان بیتای ناتمام» به قول نویسنده‌اش ساختار روایی متفاوتی دارد و مخاطب را تا فصل آخر در تعلیق نگه می‌دارد. این کتاب از زبان دختري روايت مي‌شود كه در اتاقش كشته شده اما هيچ‌گاه به‌طور مستقيم اين موضوع را در داستان بيان نمي‌كند. او وارد دنيايي شده كه زمان و فضا برايش مفهومي ندارد.

«مترسک‌ها ایستاده می‌خوابند» هم مجموعه داستانهای کوتاه نجفی با موضوعات مختلف است.

«سفر جادویی پنج خواهر» و «آروزهای کوچک» نیز دو کتاب با ترجمه‌ی «پروین علی‌پور» هستند که در نمایشگاه امسال عرضه شده‌اند.

«سفر جادویی پنج خواهر» که جایزه‌ی کتاب فصل را علی‌پور به ارمغان آورده است، نوشته مارگارت ماهی است که در آن داستانی فانتزی را روایت می‌کند.

«چهل تکه از حق لنگ درازی» اثر فهیمه محفوظ، «اِوی در سرزمين خون‌آشام‌ها» با ترجمه‌ی مونا حسيني، «پری چل گیس» اثر منصور یاقوتی و مجموعه‌ی «پاسخ به پرسش‌های علمی کودکان» از دیگر آثار جديدی است که این ناشر با خود به نمایشگاه کتاب آورده است.

اگر در نمایشگاه امسال دنبال کتاب‌های انتشارات قطره هستید، باید بدانید که غرفه‌ی بخش نوجوان این ناشر با انتشارات ایران بان مشترک است. این غرفه در سالن 22 (شهید حسین فهمیده) در بخش کودک و نوجوان واقع است.

بیست و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران تا 23 اردیبهشت در مصلای امام خمینی(ره) برپاست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها