به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، مراسم دو روزه بزرگداشت خواجهنصير عصر امروز (شنبه، 6 اسفند) در موسسه حكمت و فلسفه آغاز شد. غلامحسين ابراهيميديناني يكي از سخنرانان نخستين روز اين مراسم بود.
ابراهيميديناني به سخنراني درباره جايگاه خواجهنصير در فلسفه اسلامي پرداخت. وي در ابتداي سخنانش شعر «اي غريبان سفركرده، كدامين غربت/ بدتر از غربت مردان وطن، در وطن است» را خواند و سپس گفت: شخصي كه امروز مراسم بزرگداشت او را برگزار كردهايم، مصداق اين شعر است. خواجهنصير از بزرگترين مردان تاريخ ايران و اسلام است كه در خارج از ايران و در ميان سنيان، دشمن شمرده ميشود و در كشور خود نيز غريبه است. پس از فارابي و ابنسينا هيچ فردي جز خواجهنصير جامع علوم زمانه خود نبود و اين موضوع تا به امروز نيز صادق است. او علاوه بر تسلط بر علوم زمانهاش، تمام انديشمندان همعصرش را در مراغه گرد آورد و اين امر مايه افتخار ما ايرانيان است.
وي خواجهنصير را بزرگترين مرد سياست در جهان اسلام دانست و گفت: هيچ فردي در دنياي اسلام، عمق انديشه سياسي خواجه را ندارد. كار او سياسي ـ فرهنگي بود؛ چرا كه سياستش را در خدمت اسلام و فرهنگ به كار گرفت. او در زمان هلاكوخان مغول ميزيست. او با اين غول، قدرت ساخت و با تدبيري كه به خرج داد، از اين «غول قدرت» استفاده و حكومت ششصد ساله عباسيان را لگدكوب كرد. اگر با تدبير خواجه، دودمان عباسي بر باد نميرفت، سرنوشت امروز ما معلوم نبود و شايد حتي سرنوشتمان به فلاكت كشيده ميشد.
ابراهيميديناني ادامه داد: خواجهنصير يك شيعه خالص تمامعيار بود. يك سني تند و متعصب از خواجه پرسيد: «تو از خرهاي شيعهاي يا گاوهاي آن» و خواجه پاسخ داد: «از گاوهاي آنم.» سني متعصب پرسيد: « پس شاخهايت كو» و او جواب داد:«شاخهايم را به هلاكو دادهام تا آنها را در جايي كه بايد، به كار بگيرد.»
وي افزود: خواجهنصير ، فرهنگساز بود. او در يكي از بدترين دورههاي عالم زندگي ميكرد كه ظلم و جور در اوج، و فرهنگ رو به انحطاط بود. او در دوران اوج اشعريت ميزيست؛ اشعريتي كه كماكان سايه آن را بر سرمان احساس ميكنيم. اشعريت دشمن تفكر است. متكلمان، زيان بزرگي به فلسفه وارد كردند و متاسفانه هنوز اين خسران وجود دارد. خواجهنصير دشمن اشعريت بود. او يك فيلسوف است اما ما هنوز او را به عنوان يك متكلم ميشناسيم. او در زمان غلبه اشعريت ميزيست و نميتوانست به طور علني فلسفه بگويد. بنابراين، فلسفهاش را در قالب كلام مطرح ميكرد.
ابراهيميديناني كتاب «تجريد الاعتقاد» خواجهنصير را شامل عقايد فلسفي او دانست و گفت: او در اين اثر، كلام را به فلسفه تبديل كرد و روح فلسفي را به علم كلام شيعي دميد. كلام شيعي تا پيش از خواجهنصير اوجي نداشت، زيرا شيعيان با وجود امامان(ع) نيازي به كلام نداشتند. به نظر من، «تجريد الاعتقاد» خواجهنصير را اثري كلامي ندانيم. اين اثر گفتنيهاي زيادي دارد و بايد آن را دوباره و دوباره بخوانيم. اين موضوع درباره «شرح اشارات» او نيز صادق است. اين مرد بزرگ، كتابهاي زيادي دارد اما اين آثار هنوز خوب خوانده نشدهاند.
وي افزود: خواجهنصير را فيلسوف گفتوگو مينامم، زيرا او اهل گفتوگو بود و با تمام عالمان همعصرش مكاتبه داشت و با آنان به مباحثه ميپرداخت. سوال و جوابهاي او در اين مكاتبات بسيار خواندنياند. فلسفه يعني گفتوگو و اگر فردي بدون اينكه گفتوگو كند فلسفه بخواند، كار بيهودهاي انجام داده است. حفظ كردن كتابهاي فلسفي مهم نيست، مهم اين است كه از اين فلسفهها به يك فهم برسيم. ميان فهم و فهميدن تفاوت وجود دارد. ما فهم بدون فهميدن نداريم و در واقع، فهم بدون فهميدن فايدهاي ندارد. فلسفه يعني گفتوگو و گفتوگو يعني فهميدن.
ابراهيميديناني يادآوري كرد: گفتوگويي كه از آن سخن ميگوييم، تنها به صورت ديالوگ ميان دو يا چند نفر نيست، بلكه تفكر فيلسوف، گفتوگوي او با خود است. گفتوگو در پي پرسشگري پديد ميآيد و اگر پرسش نداشته باشيم، فكر هم نخواهيم داشت. تمامي آثار خواجهنصير حاصل گفتوگوهاي اوست كه به صورت ديالوگ يا مونولوگ بودهاند.
وي در ادامه به سخنراني نصرالله پورجوادي درباره مثل موم در فلسفه خواجهنصير و دكارت اشاره كرد و گفت: متاسفانه دكارت مثال موم را درباره جسم تعليمي و طبيعي به خوبي مطرح نكرد. از نظر خواجهنصير، جسم تعليمي، همان اشكال است. شكلي كه در اجسام ميبينيم، تعليمي است. اين شكل را به آن دليل تعليمي مينامند كه قابل اندازهگيري است. خواجه ميپرسد: آن جسمي كه معروض اين شكل است، چه شكلي است؟ دكارت همين موضوع را متوجه نشد. او جسم را بعدي دانست كه تنها طول و عرض و عمق دارد. دكارت نفهميد كه معروض جسم تعليمي، جسم طبيعي است. همين برداشت دكارت سبب شد كه عالم تبديل به رياضيات و متد شود. امروز همه چيز تبديل به اندازه شده است و اگر رياضيات را حذف كنيم، هيچ علمي باقي نميماند. اين موضوع حتي درباره علوم انساني نيز صدق ميكند.
دومين روز بزرگداشت خواجهنصير عصر فردا (7 اسفند) از ساعت 15 در موسسه حكمت و فلسفه ادامه مييابد. فردا، حسين معصومي همداني، اميرمحمد گميني و حنيف قلندري درباره آراي علمي خواجهنصير، شهين اعواني درباره اخلاق از منظر خواجهنصير و سيدمصطفي محقق داماد درباره آراي كلامي اين فيلسوف سخنراني ميكنند.
موسسه حكمت و فلسفه در خيابان وليعصر(عج)، خيابان نوفللوشاتو، كوچه آراكليان، شماره 4 واقع است.
شنبه ۶ اسفند ۱۳۹۰ - ۲۰:۱۳
نظر شما