چهارشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۰:۱۲
عباسی‌داکانی: خیال آستانه عالم غیب است

پرویز عباسی‌داکانی در جلسه‌ای دیگر از نشست‌های «در حضور مولانا: شرح مثنوی شریف»، از خیال به عنوان عنصر اصلی عرفان ایرانی یاد کرد. به گفته او مولانا در «مثنوی معنوی» راه رسیدن به حقیقت را جدا شدن از خیال می‌داند.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، پنجمین جلسه از سلسله نشست‌های «در حضور مولانا: شرح مثنوی شریف» سرای اهل قلم با حضور پرویز عباسی‌داکانی و جمعی از علاقه‌مندان و مخاطبان آثار مولانا عصر دیروز، سه‌شنبه دوم اسفند، در سرای اهل قلم برگزار شد. 

عباسی‌داکانی در این جلسه باردیگر به بحث خیال از منظر مولانا و به‌طور کلی عارفان پرداخت و شرح سه بیت اساسی مثنوی مبنی بر «نیست‌‌وش باشد خیال اندر روان/ تو جهانی بر خیالی بین روان/ بر خیالی صلحشان و جنگشان/ وز خیالی فخرشان و ننگشان/ آن خیالاتی که دام اولیاست/عکس مه‌رویان بستان خداست» را ارایه کرد. 

وی گفت: مولانا جهان را عین سیلان و حرکت می‌بیند. از سوی دیگر فلسفه ما سه عالم مبنی بر عالم عقول، عالم مثال و عالم ماده دارد. همچنین راه ورود به ملکوت توجه به دل و قلب است؛ چراکه ملکوت خداوند در درون انسان‌ها است.

این پژوهشگر افزود: بحث اصلی مولانا شناخت عالم‌المثال است. البته فیلسوف این عالم را عالم‌المثال می‌نامد و عارف آن‌را عالم‌الخیال توصیف می‌کند.

وی ادامه داد: اما با دقت در این سه بیت مولانا و همچنین کلیت آثار او باید دید قصد مولانا از خیال، اوهام بوده یا تصور ویژه دیگری از خیال داشته است. البته بحث مابعدالطبیعه در عرفان مولانا نیز قابل بررسی است. 

عباسی‌داکانی با تاکید بر کلیت اشعار مولانا مبنی بر پرواز کردن و پرکشیدن از جهان مادی اظهار کرد: عنصر اصلی این سه بیت در «مثنوی معنوی»، از ارکان اساسی در عرفان ایرانی به حساب می‌آیند و بحث اصلی آن‌ها همان عنصر خیال است. به عبارت دیگر عارفان معتقدند تا زمانی‌که اسیر خیال هستیم، به حقیقت نخواهیم رسید.

وی در ادامه به دلایل وحدت وجودی از منظر مولانا پرداخت و توضیح داد: وجود عین ذات است و بنابراین نامحدود است. پس در کنار وجود نامحدود الهی جایی برای وجودی دیگر باقی نمی‌ماند. بنابراین اشیا در اصل وجود ندارند، بلکه ظهور الهی هستند. 

عباسی‌داکانی با تاکید بر این مساله، که حال چه چیز را باید خیال دانست، تشریح کرد: اگر یک موضوع یا مساله‌ای را در ذهن خود تصور کنیم، باید دید آیا این تصور ذهنی وجود دارد یا خیر. به بیان دیگر آیا تصور ذهنی ما می‌‌تواند جدای از ما ادعای وجود کند. عارفان می‌گویند انسان‌ها، تصورات خدا هستند و اگر لحظه‌ای خداوند به انسان نیندیشد، باید دید آن‌گاه چه نوع وجودی خواهیم داشت.

وی افزود: ابن عربی در این زمینه می‌گوید، به‌طور کلی اشیا وجود ندارند، بلکه ظهور اسما خداوند هستند. به بیان دیگر خدا در ما جلوه می‌کند و اگر جلوه خداوند در ما نباشد، وجود نخواهیم داشت.

این سخنران در بخش دیگر از سخنانش به دو نوع خیال از منظر مولانا اشاره و تشریح کرد: مولانا دو نوع خیال، یکی خیال عامیانه و دیگری خیال عارفانه را مطرح می‌کند. از سوی دیگر مولانا معتقد است تمامی جهان ما بر مبنای خیال شکل گرفته است. خیال از اهمیت به سزایی برخوردار است و آستانه غیب به حساب می‌آید. یعنی نخستین آستانه‌ای که سبب می‌شود به عالم غیب اتصال یابیم. 

اين پژوهشگر ادامه داد: به بیان دیگر عامه مردم در اوهام به سر می‌برند، اما عارفان از عالم دیگری سخن می‌گویند، که عین حقیقت نیست، بلکه سایه‌ای از حقیقت است؛ چراکه اصل حقیقت بیرون از این جهان است.

وی در ادامه پرسشی مبنی بر بزرگترین خطر برای یک سالک را مطرح کرد و در پاسخ به آن توضیح داد: سالک در سلوک خود چیزهایی را از عالم‌المثال خواهد دید و شاید برایش بسیار جذاب باشد. در این هنگام ممکن است، بیندیشد به پایان سلوک رسیده و در آن مرحله باقی بماند. برهمین اساس مولانا نیز از خیال به عنوان دام اولیا یاد می‌کند.

عباسی‌داکانی کتاب «رساله سیر و سلوک بحرالعلوم» نوشته علامه میرزامهدی بحرالعلوم را برای مطالعه درباره این موضوع به علاقه‌مندان معرفی کرد.

وی در پایان مبحث دیگری را در ارتباط با خیال مطرح کرد و گفت: به‌طور معمول می‌اندیشیم خیال از طریق دیدن به دست می‌آید، اما عارفان این مساله را قبول ندارند؛ خواب‌های ما عکس این قضیه را نشان می‌دهد. به عبارت دیگر برخلاف اندیشه فروید، که همواره خیال را از راه عینیت می‌داند، مولانا و دیگر عارفان معتقدند بدون دیدن و شنیدن نیز می‌توان خیال را دید.

طبق روال جلسه‌های پیشین بخش دوم این نشست به پرسش و پاسخ اختصاص یافت.

عباسی‌داکانی در پاسخ به پرسشی مبنی بر این‌که آیا خیال مراتبی دارد، توضیح داد: در این زمینه سهروردی بهتر از دیگران سخن گفته است و به‌طور کلی دو نوع خیال متصل و منفصل را قایل است. خیال متصل به معنی خیال شخصی و خیال منفصل به معنی خیال جهانی است.

وی ادامه داد: خواب دیدن ما بر مبنای علم روانشناسی امروز دیدن خیال شخصی است، اما بنابر روانشناسی حکمی و جهانی به خیال جهانی متصل می‌شویم. برهمین اساس اگر واقعیت را عریان دیده باشیم، خواب‌هایمان تعبیر نمی‌خواهد، اما اگر همراه با خیال آن‌را دیده باشیم، به تعبیر نیاز دارد.

این پژوهشگر یادآور شد: به بیان دیگر اگر به عالم خیال جهانی متصل شویم، تصاویری می‌بینیم، که باید آن‌ها را براساس حقیقت تعمیم داد. بنابراین برای خیال می‌توان مراتبی قائل شد.

وی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر تفاوت فیلسوف و عارف اظهار کرد: فیلسوف برای اثبات وجود هر چیز نیازمند برهان است، اما عارف باید آن‌را ببیند و با آن سخن بگوید. بنابراین نوع دریافت عارف و فیلسوف متفاوت است. فیلسوف با مفهوم‌های ذهنی سروکار دارد، اما عارف با حقیقت شهودی در ارتباط است.

عباسی‌داکانی در پایان افزود: عارف عاشق است و فیلسوف اهل کتاب و مطالعه است.

یکی دیگر از پرسش‌های مطرح شده در این جلسه پیرامون کاربرد عرفان و آموزه‌های مولانا در زندگی فردی و اجتماعی انسان امروز بود، اما پاسخ روشنی از سوی سخنران این جلسه در ارتباط با آن‌‌ها ارایه نشد.

پنجمین جلسه از نشست‌های «در حضور مولانا»، سه‌شنبه (دوم اسفند)، از ساعت 16 تا 18 در سرای اهل قلم واقع در خیابان انقلاب، خیابان فلسطین جنوبی، کوچه خواجه‌نصیر، شماره دو برگزار شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط