«پيامكهاي چوپان دروغگو» همان داستان آشناي دروغ است كه اينبار با ورود فناوري به داستان، كمي تغيير كرده است.-
«چند وقتي بود كه چوپان با تلفن همراهش به يكي از اهالي ده اين پيامك را ميفرستاد: «گرگ آمد. گرگ آمد. گرگه يكي از گوسفندها را برده و خورده!»
چوپان اين داستان بعد از فرستادن اين پيامك با خيال راحت، سر گوسفندي را ميبريد و چند روزي كباب ميخورد و اهالي ده هم تا مدتها به اين دروغ چوپان پي نبرده بودند؛ اما بالاخره دست چوپان رو ميشود و اهل ده به دروغگويي او پي ميبرند و متوجه ميشوند كه او امانتدار خوبي نبوده است. داستان با تنبيه چوپان پايان مييابد و مردم نيكنام ده گوسفندهايشان را به يك چوپان راستگو وظيفهشناس ميسپارند.
«پيامكهاي چوپان دروغگو» فرق چنداني با داستان قديمي مشابهش ندارد و تنها ورود تكنولوژي مدرن به داستان است كه روايت را تا حدودي متفاوت كرده است.
نويسنده داستان با هدف مذمت دروغ و خيانت در امانت، مفهومي قديمي را دستمايه قرار داده است و در پايان سزاي دروغگويي را از دست دادن كار و آبرو معرفي كرده است.
«پيامكهاي چوپان دروغگو» نوشته «مصطفي چترچي»، به همراه تصاويري از «محسن جمالي» منتشر شده است. تصويرگري كتاب يكي از عوامل جذابيت اثر است. طراحي كاريكاتورگونه و استفاده از رنگهاي شاد كتاب را براي مخاطبان گروه سني «الف» و «ب» مناسب كرده است.
اين كتاب را انتشارات «هنركده» با شمارگان 5 هزار جلد و به بهاي 700 تومان در كتابفروشيها عرضه كرده است.
نظر شما