چاپ نخست كتاب «امام سجاد(ع)» برگرفته از آثار علامه محمدرضا حكيمي و تدوين شده توسط سيد شرفالدين حيدري، از سوي انتشارات دليلما منتشر و روانه بازار نشر شد. در اين كتاب، برخي رواياتي كه از امام سجاد(ع) صادر شدهاند، از جنبههاي مختلف سياسي، اجتماعي، اخلاقي عنوان و مورد توجه قرار گرفتهاند.-
جريان اسلامزدايي اموي كه با كمك عوامل نفوذي پيدا و پنهان مسيحيت و يهود ميرفت تا همه موجوديت اسلام را به مخاطره اندازد و براي هميشه به بوته فراموشي سپارد، با قيام امام حسين(ع) و بيداري امت اسلامي، متحمل چنان شكستي شد كه حكومت و دستگاه اموي را _با وجود همه حمايتهايي كه ميشدـ چندان پايدار نگذاشت.
با اعتراضات و قيامهاي اجتماعي مانند قيام «توابين» در سال 65 قمري و قيام «مختار ثقفي» در سال 66 قمري و همچنين دعوت محمدبن عليبن عبداللهبن عباس در سال 100 قمري، اين شجره خبيثه از ريشه برآمد و رو به اضمحلال گذاشت.
براساس مطالب كتاب، در اين ميان، نقش دو شخصيت در بيداري همگاني بعد از جريان عاشورا، از همه بارزتر و سرنوشتسازتر بود:
1ـ حضرت زينب(س) دختر علي (ع) (بانوي حماسهها) كه با سخنرانيهاي بيداري آفرين خود در جاي جاي مسير حركت كاروان عاشورا به دمشق و در مجلس يزيد ـبا حضور مسيحيان و دشمنان اسلامـ باعث روشن شدن هرچه بهتر ابعاد انقلاب حضرت سيدالشهدا(ع) و فضاحت موجود در دستگاه خلافت اموي شد.
2ـ حضرت عليبن الحسين امام سجاد(ع)، فرهنگآفرين «صحيفه سجاديه» اين امام بزرگوار در طول امامت 34 ساله خود، تحت مراقبت شديد و اسير جو خفقان بيحد و حصر عمال بنياميه بود. دستگاه اطلاعاتي اموي بعد از حادثه خونين عاشورا، پيوسته مراقب تحركات علويان، به ويژه امام سجاد(ع) بود و فرماندار مدينه در گزارشهاي خود به دمشق، وضعيت امام را چنين توصيف ميكرد: «او با ديدن هرچيز و در همه مناسبتهاي روزمره خود ميگريد و ياد عاشورا را زنده ميكند، يا در مسجد پيامبر(ص) تنها به دعا و نماز مشغول است.»
امام سجاد(ع) با بهكارگيري رسانهاي جديد، براي فرهنگسازي و رساندن مواد فكري مورد نياز جوامع اسلامي، حركت بيداري اسلامي را رهبري كرد و تداوم بخشيد.
ايشان همچنين با بهكارگيري (ادبيات دعايي) سعي در ايجاد بستري براي نشر حقايق علوم و تربيت وحياني كرد؛ سلاحي كه اگرچه به ظاهر خاموش مينمود اما برندهتر و كوبندهتر از هر ابزاري در آن شرايط زماني و مكاني بود.
با توجه به مطالب اين اثر، ميتوان گفت كه ادبيات دعايي رسيده از امام سجاد(ع) (صحيفه سجاديه) و بهطور كلي ادعيه موجود در نزد شيعه، درصدد جهتدهي فكري به مسلمانان بوده و از فرهنگي جامع، كامل و بيمانند حكايت ميكند كه سرشار از حقايق است.
دعا براي سربازان اسلام
اين اثر پس از نگاهي كوتاه به زندگينامه امام زينالعابدين(ع) نيمنگاهي هم به كتاب جاودانه آن امام همام، يعني «صحيفه سجاديه» كه «زبور آلمحمد(ص)» ناميده شده، مياندازد. در كتاب «صحيفه سجاديه» 54 دعا از دعاهاي حضرت امام سجاد(ع) گردآوري شدهاند. دعاي 27 از اين مجموعه، درباره سربازان اسلام و ماموراني است كه در مرزهاي كشورهاي اسلامي، به انجام ماموريت و پاسداري و محافظت از سرزمينهاي اسلام و قرآن مشغولند.
آنچه در اين دعاي شريف، مهم است و بايد سرمشق قرار گيرد، نظري است كه امام سجاد(ع) به مصالح كلي جامعه اسلامي افكندهاند. در اين نظر، اسلام و مسلمانان را يك طرف قرار دادهاند و دشمنان و مخالفان اسلام را در طرف ديگر. از اينرو، به اختلافات مذهبي مسلمين و تشتتهاي فرقهاي هيچ توجهي نفرموده، در برابر مسايل و مصالح جهاني اسلام، آنها را ناديده انگاشتهاند و مانند رهبري آگاه و دلسوز و مشرف، براي صفوف مسلمين و مرزبانان سرزمينهاي اسلام، دعا كردهاند و اين طرز فكر و اينگونه ديد صحيح اسلامي را ـدر اين دعاـ تعليم داده و به ما آموختهاند.
علامه محمدرضا حكيمي، علاوه بر بيان اين مسايل مهم تاريخي، اينگونه آموزش دادن، از نظر سياست اسلامي و «وحدت قرآني» را آموزشي بزرگ و حياتي ميداند تا مسلمانان سني و شيعه بدانند كه روزي كه مصالح جهاني اسلام در ميان است و جهان استكبار و قدرتهاي استعمار در برابر مسلمانان ايستادهاند، بايد به اسلام ـبه معناني اعمـ انديشيد و به «وحدت اسلامي» كمك رساند و به آن خيانت نكرد.
اينكه علماي بزرگ از اهل سنت نيز دعاهاي «صحيفه سجاديه» را دستوراتي براي همه مسلمانان دانستهاند، به اين دليل است كه دعاهاي اين صحيفه مبارك و منشور مقدس، سرشار از آموزشهاي مختلف سياسي، اجتماعي، اخلاقي، توحيدي، سلوكي، اقتصادي و تربيتي براي همه مسلمانان و بلكه همه انسانهاست.
كتاب حاضر در انتها، به بعضي از سخنان آن امام همام پرداخته و در يكي از احاديث آن، به كار بعضي از تاجران و كاسبان اشاره كرده است و ميفرمايد: «گرگهاي جامعه، تاجران و كاسبان و معامله گرانند، كه وقتي ميخواهند كالايي را بخرند، آن را مذمت ميكنند(و توي سر جنس ميزنند)، و وقتي ميخواهند چيزي را بفروشند، تا ميشود تعريف ميكنند... و گوسفندان (خلق بيپناه) كساني هستند كه بازاريان و تجار و توانگران، پشمشان را ميكَنند، و گوشتشان را ميخورند، و استخوانشان را ميشكنند... .»
اين روايت، حديثي است بسيار عجيب و هشداري است بسيار مهم، در بيان خصلتهاي باطني قشرها و صنفهاي اجتماع. اين حديث را يكي از اصحاب و شاگردان امام سجاد(ع) به نام «زرارة بن اوفي» نقل كرده و محدث بزرگ، شيخ صدوق (ابنبابويه) آن را در كتاب «خصال» آورده و ثبت كرده است.
امام سجاد(ع)، مردمان زمان خويش را به شش گروه تقسيم كرده و يكي از اين گروهها را گرگ و ديگري را گوسفند نام گذارده است و اهل تجارت و معامله و داد و ستد را «گرگ» ناميده و گروهي ديگر را ـكه تودههاي بيپناهاندـ گوسفند.
در اين حديث، آن امام بزرگ انسان و انسانيت، در مقام دفاع از طبقات بيپناه جامعه سخن ميگويد، طبقاتي كه قدرت و ثروت در دستشان نيست و همهگونه مورد تعدي و اجحاف قرار ميگيرند و بايد نرخهاي تحميلي را بپذيرند، كساني كه به تعبير خود امام معصوم(ع): «پوستشان را ميكَنند و گوشتشان را ميخورند و ...»
انسان مسلماني كه در كار داد و ستد است به هر اندازه و در هر حد، بايد چنان مواظب باشد و محتاطانه عمل كند كه از نظر ائمه معصومين(عليهمالسلام) گرگ به شمار نيايد.
شايان ذكر است كه اين اثر، به 22 حديث از احاديث امام زينالعابدين(ع) از منابع مختلف روايي اشاره و آنها را نقل كرده است.
چاپ نخست كتاب «امام سجاد(ع)» با شمارگان 3000 نسخه، 57 صفحه و به بهاي 7500ريال راهي بازار نشر شده است.
نظر شما