به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، به نقل از مديريت اطلاع‌رساني مركز اسناد و تحقيقات دفاع‌مقدس (مركز مطالعات و تحقيقات جنگ)، وفيق‌السامرايي، اين كتاب را در سال 1997(1376 شمسي) به زبان عربي تدوين و مركز فرهنگي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي نيز اين اثر را در سال 1377 ترجمه و منتشر كرد و سه سال بعد، به چاپ دوم رساند.

تغيير ساختاري مركز فرهنگي سپاه، باعث توقف تجديد چاپ كتاب "ويراني دروازه شرقي" شد و هم اكنون مركز اسناد و تحقيقات دفاع‌مقدس، اين اثر را پس از اصلاح و ويرايش مختصر، منتشر كرده است.

وفيق‌السامرايي، پس از بازگويي زندگي‌‌نامه‌اش در كتاب "ويراني دروازه شرقي"، مطالب خود را در 5 بخش؛ "جنگ‌هاي عراق با ايران"، "بعد از جنگ با ايران"، "اشغال كويت و جنگ عراق و متحدين"، "صدام و امنيت او در عراق" و "حركت‌هاي مردمي و مخالفان عليه صدام" تنظيم كرده است.

آشنايي با حزب بعث، تبيين علل وقوع جنگ عراق و ايران،‌ وضعيت نيروهاي دو طرف، استفاده از سلاح‌هاي شيميايي در برابر نيروهاي ايراني، تحليل عمليات‌هاي ايران در صحنه نبرد، كمك‌هاي خارجي به عراق در طول جنگ، ساختار حكومتي عراق، روند بركناري‌ها و اعدام‌ها در عراق، نارضايتي مردم، اهداف عراق ‌بعد از جنگ با ايران و تشريح جنگ كويت و عراق، از جمله مباحث مطرح شده در كتاب "ويراني دروازه شرقي" اند.

در قسمتي از اين اثر و از زبان وفيق السامرايي آمده است: "جنگ، وارد هشتمين سال خود شده بود و هيچ نشانه‌اي دال بر پايان آن به چشم نمي‌خورد. تدريجا نبردها از قلمرو ايران به مناطق مرزي و از آنجا به داخل خاك عراق كشيده شده بود و كار به جايي رسيده بود كه شهر و بندر فاو و شهر حلبچه و حاجي عمران در شمال و بخش‌هايي از اراضي شرق بصره و همچنين بخش‌هايي از مناطق نفت‌خيز مجنون(يكي از غني‌ترين مناطق نفت‌خيز عراق) به اشغال ايراني‌ها در آمده بود... ما ابتكار عمل را (در جبهه‌ها) از دست داده بوديم و منتظر مي‌نشستيم تا ايراني‌ها عمليات خود را انجام دهند و ما قرباني بدهيم...."

كتاب "ويراني دروازه شرقي" نوشته سرلشكر عراقي وفيق‌السامرايي و ترجمه عدنان قاروني،‌ در قطع رقعي و 604 صفحه، با شمارگان 2هزار نسخه و بهاي 55هزار ريال، توسط مركز اسناد و تحقيقات دفاع‌مقدس، به چاپ سوم رسيده است.

وفيق السامرايي، در طول جنگ تحميلي و در دستگاه اطلاعات نظامي ارتش صدام، به درجه سرلشكري و ریاست بخش ايران در استخبارات عراق، رسيد. اما در روزهاي پاياني سال 1994 از عراق فرار کرد.