«از شكل نوشتنم ديگر راضي نيستم. در «روح و جانم» شكل كاملا جديد و بديعي باليده ميشود كه همه قواعد و قوانين را ناديده ميگيرد. آنها را با قدرت انديشه و اعتقادي قوي در هم ميشكند. ميخواهم بر مردم چون غرش تندر اثر گذارم، ميخواهم ذهنشان را نه با نطق كردن بلكه با گستره ديدگاهم، نيروي اعتقادم و قدرت بيانم شعلهور سازم. از ته دل بخند، اهميت نميدهم. اعتقاد پيدا كردهام كه چيزي در من ميجوشد، چيزي ميخواهد زاده شود...». (بخشي از نامه 19 آوريل 1899، صفحه 516 كتاب)./
«لوگزامبورگ» را نميتوان يك پاسخ دهنده به سوالات و چالشهاي بنيادين دروني ماركسيسم و انقلابهاي ماركسيستي دانست؛ اما او يك پرسنده واقعي است. به عبارت بهتر سوالات عميق و جسورانهاي كه او پيرامون نظامهاي ماركسيستي و سوسياليستي مطرح ميكند و سوالهايي جدي كه درباره تاثير زنان در انقلاب و در جنبش ماركسيسم و آينده امپرياليسم و ماركسيسم ارايه ميكند در همان زمان (اواخر قرن 19 و اوايل قرن 20) جنجالها و بحثهاي فراواني را در اروپا، به ويژه آلمان، روسيه و لهستان بر ميانگيخت. او در يك كنفرانس درباره زنان سوسياليست ميگويد: چرا سازمان هايي براي زنان كارگر در آلمان وجود ندارد؟ چرا درباره جنبش زنان كارگر اينقدر كم ميشنويم؟». (صفحه 325)
تاثير اين دو سوال و سوالات ديگري كه «لوكزامبورگ» درباره «زن و سوسياليسم» مطرح كرد، ايجاد تشكلهاي سياسي و صنفي زنان كارگر (در آلمان و بعد ديگر كشورهاي اروپا) و تاسيس روزنامه «زنان سوسيال- دموكرات» در سالهاي بعد بود...
كتاب «گزيدههايي از رزا لوكزامبورگ» شامل بخشي از آثار، سخنرانيها و نامههاي اين زن كه به قصد آشنايي بهتر و بيشتر با انديشهها و عملكرد او، توسط «پيتر هوديس» و «كوين ب- اندرسن» تهيه شده است. آنها در مقدمه كتاب مينويسند: «لوكزامبورگ مهمترين شخصيت ضد جنگ در تاريخ اروپا بود... با اين همه، ميراث رزا لوكزامبورگ بسيار فراتر از سهم وي در مقام مخالف جنگ است. زندگي و آثارش همچنين حاكي از جستوجوي او براي رهايي بخشي هميشگي انسان در برابر جهاني شدن سرمايه است.
كتاب «گزيدههايي از لوگزامبورگ» توسط نشر نيكا به چاپ رسيده است.
نظر شما