«سلينجر» در آمريكا به عنوان يك آدم مردم گريز و يك فراري از اجتماع شناخته شده است. نويسنده «ناتور دشت»، يك معترض واقعي به جنگ، خشونت اجتماعي و روابط كالايي (سود طلبانه) ميان آدمها است؛ مردي كه گاهي كتابهاي او را تحسين ميكنند!/
خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) ـ رضا قنبري: «يادداشتهاي شخصي يك سرباز» مجموعه 10 داستان كوتاه است به انتخاب مترجم كتاب كه به شكلي غيرمستقيم به جنگ و تبعات آن ميپردازد. مترجم در مقدمه كتاب به شكل انتخاب داستانها اشاره كرده و نوشته: «سلينجر، سي و دو داستان كوتاه در نشريات ادبي آمريكا بين سالهاي 1945 تا 1953 به چاپ رساند كه نه تاي آنها را بعدا در مجموعهاي تحت عنوان «9 داستان» منتشر كرد، اين مجموعه در ايران با عنوان «دلتنگيهاي نقاش خيابان چهل و هشتم» ترجمه و چاپ شده است... قصد ما اين است كه اين بيست و يك داستان كوتاه را در قالب دو مجموعه عرضه نماييم. مجموعه اول كه هم اكنون در دست شما است، 10 داستان اول سالينجر يعني داستانهاي چاپ شده مابين سالهاي 40 تا 48 است...
سه نكته درباره داستانهاي كوتاه اين نويسنده امريكا اهميت دارد: اول؛ لحنها و ديالوگهاي عاميانه كه آدمهاي داستانهايش را صميميتر و باورپذيرتر ميكند. دوم؛ نشان دادن ويراني و تشويش دروني و عاطفي آدمهاي داستانهايش؛ در واقع سلينجر با تصوير به رفتارهاي ريز و درشت آدمها و تاكيد بر گفتوگوهاي سطحي (گاه به مبتذلترين شكل ممكن سطحي!) تفاوتها و تناقضهاي عميق ميان زندگي بيروني و زندگي دروني شخصيتهاي داستانهايش را نشان ميدهد؛ آدمهايي كه تا مغز استخوان تهي از شور و نشاط و خوشبختياند اما همواره به آن تظاهر ميكنند! و سومين نكته طنز تلخ نهفته در اين داستانها است كه قرار نيست مخاطب را بخنداند، بلكه ميتواند مخاطب را به گريه بياندازد. داستان كوتاه «برو ادبي را ببين» يكي از داستانهاي اين كتاب است كه نگاه تلخ سلينجر به دشواريهاي زندگي و تلخكاميهاي انسان در آن پيدا ست. داستاني كه ويراني و تباهي زني را نشان ميدهد كه وانمود ميكند شاد و خوشبخت است! هلن براي فرار از تنهايي و بيپناهياش مدام روابط جديد براي خودش ميسازد، اما در هيج يك از آنها آرامش و امنيت روحي را پيدا نميكند! و دروغ و دروغ است كه پشت سر هم ميسازد؛ دروغهايي كه در حكم سپرهاي زندگي نامطمئن «هلن» هستند!
كتاب «يادداشتهاي شخصي يك سرباز» كه به انتخاب مترجم كتاب «علي شيعه علي» است، شكلي جديد از داستانهاي اين نويسنده آمريكايي را به ما ارايه ميكند كه رنگ و بويي از دوره جواني و شور و شوق سالينجر دارند؛ داستانهايي كه گارد ذهني نويسندهاش را به رنجهاي روحي بشر و زندگيهاي سطحي و مبتذل نشان ميدهد.
مترجم در مقدمه كتاب نقل قول جالبي از سلينجر آورده كه جالب و خواندني است: «در اين كه چرا سلينجر از جامعه عمومي آمريكا و جهان كناره گرفته است نظرهاي زيادي ارايه شده است، اما خودش مينويسد: فكر كردم كاري كه ميبايست بكنم اين است كه وانمود كنم كر و لال هستم، اين طوري ديگر مجبور نميشدم با هر كس و ناكسي طرف صحبت بشوم و حرفهاي احمقانه بزنم. اگر هم كسي ميخواست چيزي به من بگويد مجبور ميشد حرفهايش را روي تكه كاغذي بنويسد و به من بدهد...».
صادقانه بايد گفت «علي شيعه علي» كه بسيار هم جوان است، فارسي خوب و تميزي از اين داستانها ارايه كرده است.
مجموعه داستان «يادداشتهاي شخصي يك سرباز» به تازگي توسط انتشارات سبزان عرضه شده است.