جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۳
«اندیشیدن با هنر» روایت درگیری انسان ایرانی با زیست در جامعه است

فاضلی گفت: «اندیشیدن با هنر» به معنای این است که شهروندان با زیست خود امکان پرسش‌ کردن در جامعه را به وجود می‌آورند. جامعه دیگر کرختی و ثبات تاریخی خود را از دست داده و می‌اندیشد و دائما خود را درگیر می‌کند. اندیشیدن با هنر روایت همین درگیری‌هاست.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، الهه شمس: «اندیشیدن با هنر» «تحلیل فرهنگی» است، تحلیلی از جامعه و فرهنگ امروز ایران، تحلیلی از موقعیت اکنون ما از راه ارزیابی برخی قلمروها و آثار هنری. «اندیشیدن با هنر» صحبت کردن درباره هنرهاست، آن‌گونه که در حوزه عمومی به این هنرها می‌‌‌پردازند، نه آن‌گونه که منتقدان دانشگاهی آثار و متون هنری و ادبی را نقد می‌کنند.

«اندیشیدن با هنر»، بخشی از تقلاهای فکری یک معلم دانشگاه است در حوزه عمومی ایران در دهه اخیر، دهه پایانی سده چهاردهم هجری شمسی. این گفتارها برای این ارائه نشدند که روزی کتاب شوند، آنها محصول موقعیتی معین بودند و در پاسخ به آن موقعیت، به ‌صورت زنده و پراکنده در فضایی گفت‌وگویی میان جمع پرشماری از افراد با ویژگی‌ها و رشته‌های تحصیلی مختلف ارائه شدند و شکل گرفتند. «اندیشیدن با هنر» در فضای دیجیتالی شده جامعه ایران شکل گرفت و به این مناسبت با نعمت‌الله فاضلی مؤلف این اثر در غرفه فرهنگستان هنر در سی‌و‌چهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران که این کتاب را عرضه کرده است به گفت‌و‌گو نشستیم:

از عنوان کتاب شروع کنیم. به نظر می‌آید «اندیشیدن با هنر» کژتابی در خود دارد. لطفا در این باره توضیح دهید.
کتاب اندیشیدن با هنر عنوان فرعی دارد و بازاندیشی انتقادی از فرهنگ امروزی ایران است. ما عموما هنر را مقوله‌ای برای ادراک حسی، زیبایی شناسی، سرگرمی و امور غیرشناختی در زبان عمومی می‌فهمیم. علم برای اندیشیدن است و هنر برای عواطف. اینکه بین علم و هنر رابطه‌ای تنش‌زا وجود دارد و این تلقی در پنهان و آشکار جامعه وجود دارد. عنوان اندیشیدن با هنر برای این است که نشان بدهم این تلقی واقع‌‌‌بینانه نیست. با هنر هم می‌توان جدی و انتقادی اندیشید. همان‌طور که با علم ما درگیر زیبایی‌شناسی هستیم. شکاف بین علم و هنر شکافی واقع‌بینانه نیست.

«اندیشیدن با هنر» روایتی است از همراهی و همبستگی علم و هنر به این معنا که در مجموعه مقالات و گفتارهای این کتاب متوجه می‌شویم که جامعه ایران مسائل جدی خود را از طریق سینما، موسیقی، حافظ، فردوسی، هنرهای محلی و قومی روایت می‌کنند. درست است که هنر لذت‌آفرین و زیباست اما هنر به اندازه علم جدی است. هنر خادم زندگی انسان است و برای ایفای نقش خود درگیر چالش‌ها و مسئله‌های جامعه می‌شود و آنها را روایت، تحلیل و  نقد می‌کند و مسایل را به شکلی از آگاهی، بینش و اندیشه در حوزه عمومی جاری و ساری می‌کند. منظورم از جاری و ساری کردن این نیست که موسیقی، فیلم، شعر، داستان یا هر شکل هنری بازنما و تصویری است از جامعه بلکه منظورم این است که هنرها درگیر مسایل زندگی می‌شوند. مسایل زندگی را از درون برساخت می‌کنند. مردم و جامعه فیلم، موسیقی، شعر، داستان، رمان، طنز، مجسمه و نقاش را زیست می‌کنند.

به عبارتی می‌توانیم بگوییم اندیشیدن با هنر امکان درگیر شدن انسان ایرانی با مسایل روزمره خود را به وجود می‌آورد...
زیستن هنر زیستن زیبایی‌شناسانه به معنای قابلیت بازنمایی هنر نیست. هنر فراتر از بازنمایی است. کتاب اندیشیدن با هنر این زیستن انسان ایرانی در دو دهه اخیر است زیستن زیبایی‌شناسانه، زیستن مساله‌مند و زیستن اندیشه‌ورزانه به این معنا که مثلا فیلم‌هایی مثل سگ‌کشی، جوکر، خانه پدری و یا دختران فراری به روش خاص اهل فرهنگی که متمایز از نقد ادبی است و نشان‌دهنده این است که دیدن، روایت، گفتگو و نقد هر کدام از این فیلم‌ها، روایت زندگی مردم است با تنش‌هایی که در جامعه درگیر است. تنش‌ها و تضادهایی همچون تنش سنت و مدرنیته، تنش عدالت تنش جنبش زنان که خواهان رفع تبعیض هستند و یا تنش‌های سیاسی، اخلاقی و فرهنگی.

در جامعه ما اندیشیدن با هنر روایت زیستن هنر است. هنر امروزه در جامعه ما بخشی از زندگی روزمره است. تماشای فیلم، گوش دادن به موسیقی یا حتی عکاسی و نقاشی فعالیت‌های جاری و ساری است که مردم درگیر آن هستند. در چنین فضایی که هنر انبوه و درگیری همگانی می‌‌باشد هنر نه بازنمایی جامعه است و نه تافته جدابافته از جامعه. هنر شکل زندگی در جامعه است. مفهوم اندیشیدن با هنر در این کتاب به معنای اندیشه فیلسوفانه، جامعه شناسانه، صاحب‌نظرانه، نخبگان و ایده‌ها نیست. اندیشیدن در این کتاب به معنای پرسشگری جامعه‌ است. اینکه جامعه در حیات جمعی خود کارگران، زنها و مردها و به طورکلی انبوه جمعیت امور اجتماعی و سیاسی را موضوع گفتگو و عمل خود قرار می‌دهد و با مقاومت و مبارزه، پذیرش و گفتگو امور را بداهه‌زدایی و آشنایی‌زدایی می‌کنند. اندیشیدن با هنر به معنای این است که شهروندان با زیست خود امکان پرسش‌ کردن در جامعه را به وجود می‌آورند.

مثلا در مقوله حجاب در جامعه اندیشه‌ورزی رخ داده است. در نظر بگیریم مقوله‌های دیگر جامعه را که شاید به اندازه حجاب در رسانه‌‌ها و حکومت پرسروصدا نشدند ولی در جامعه وجود دارند از جمله شیوه‌های تعلیم و تربیت، شیوه‌های یادگیری، شیوه‌های تجارت و اقتصاد، امرارمعاش، تغذیه، بهداشت، سلامت و همه شیوه‌های زندگی روزمره، متوجه می‌شویم جامعه در نتیجه تغییرات تکنولوژی، سیاسی، جهانی شدن، شبکه‌های اجتماعی می‌اندیشد و خاموش نیست. جامعه دیگر کرختی و ثبات تاریخی خود را از دست داده و می‌اندیشد و دائما خود را درگیر می‌کند. اندیشیدن با هنر روایت همین درگیری‌هاست که چطور کارگردان، موسیقیدانی مثل شجریان، شعرای ادبیات ما همچون فردوسی و حافظ تبدیل به اندیشیدن در هنر می‌شوند.

ویژگی مهم و متمایز این کتاب را در چه می‌دانید؟
ویژگی مهم این کتاب این است که از درون جامعه برخاسته و خودم هم بخشی از این جامعه به عنوان یک معلم بودم. این زیست همگانی فرصت می‌داد تا بخشی از اندیشیدن جامعه ایرانی را تجربه و زیست کنم. درکلاس‌های درس با دانشجویان، در فضای مجازی با مخاطبانم و حتی در فضاهای عمومی مثل فرهنگسراها و مراکز آموزشی اندیشیدن جامعه را می‌دیدم که چالش‌ها، بحران‌ها و بحران‌های محیط زیستی جامعه را وادار کرده که تقلایی کند و چالشی را درگیر شود. داستان من در کتاب اندیشیدن با هنر همین چاله‌چوله‌های شهر و مردم، فریادها، درگیری‌ها، گفتارها، زبان‌ها و هنرهایی که خودبه‌خود در این فضا آفریده می‌شدند.

مخاطب کتاب چه گروهی از افراد هستند؟
من سعی کردم کتاب را با پشتوانه تئوری و نظری، دانشگاهی و علمی بنویسم اما نثر و شیوه روایت کردن و گفتارها را تلاش کردم به قول جمال‌زاده عامه بفهمد و خواص هم بپسندد. عامه اهل فکر بتواند کتاب را با لذت مطالعه کند و دانشگاهیان و متخصصان بتوانند باتوجه به حوزه کارشان بتوانند از این کتاب بهره ببرند.

در بخشی از کتاب علوم اجتماعی ایران را نازیبا خواندید، چرا؟
فصل آخر کتاب پرسشی طرح می‌شود که چرا علوم اجتماعی ایران نازیباست؟ منظورم این است که شکاف بین علم و هنر در ایران وجود دارد. هنر عرصه زیبایی‌شناسی است و علم عرصه واقعیت‌ها. این شکاف برای محقق بخصوص در علوم اجتماعی نثر خلاقه‌ای ندارد و کار فکری و مقاله‌اش که منتشر می‌شود فاقد روح زیبایی‌شناسانه است و مخاطب را از دست می‌دهد. بین فرم زیبایی‌شناسانه در علوم انسانی با محتوای خلاقه آنها پیوند و همبستگی جدی وجود دارد. نویسندگانی که نثر زیبایی و خلاقه ندارند، قادر نیستند اندیشه‌ای اصیل و خلاق هم داشته باشند. در این فصل داستانی را روایت کردم که این شکاف را بین نثر خلاقه و نثر آکادمیک و مولف و مخاطب را کم کنم.
 
کتاب «اندیشیدن با هنر، بازاندیشی انتقادی فرهنگ امروز ایران» اثر نعمت‌الله فاضلی در  صفحه و با قیمت 245000 تومان از سوی نشر فرهنگستان هنر در سی‌و‌چهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران عرضه شد.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها