شنبه ۵ شهریور ۱۴۰۱ - ۰۹:۴۸
اِما ریید از ترجمه کتابش به زبان فارسی استقبال کرد

سحر حدیقه، مترجم رمان «میلتون کبیر» درباره قلم اِما ریید، نویسنده کتاب که یک زیست‌شناس نیز بوده است گفت: نویسنده تعلیق را خیلی خوب شناخته است و تکنیک‌های آن را به کار می‌برد و شخصیت‌پردازی‌ها نیز عالی هستند و مختص همان کاراکتر است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ روزی، روزگاری عنکبوتی بود در دل یک داستان که به این می‌اندیشید چرا عنکبوت‌ها را می‌کشند؟ اسمش میلتون بود و رسمش عنکبوت‌صفت، که البته نمی‌دانیم عنکبوت‌ها چه صفاتی دارند؛ شما می‌دانید؟ اِما ریید که زیست‌شناس است در کتاب «میلتون کبیر» از همین‌چیزها برای‌مان می‌گوید؛ عنکبوت‌ها، زیروبم دنیایشان، آرزوها و خیالاتی که در سر دارند و ماجراهای دیگری که برای اثبات خودشان به انسان، باید از سر بگذرانند. این کتاب برای گروه سنی 9 تا 13 سال است و سحر حدیقه مترجم اثر هم به دلیل علاقه زیادی که به دنیای کودک‌ونوجوان دارد، ترجمه‌اش را با اشتیاق انجام داده است. در گفت‌وگویی که با او داشته‌ایم از همین علاقه و البته دنیای میلتون عنکبوته می‌گوید که اِما ریید قصه‌اش را برای نوجوانان دنیا نوشته است:
 
اِما ریید قبل از اینکه نویسنده شود، زیست‌شناس بود. به‌نظر می‌رسد نویسنده‌ شدن و داستان‌ نوشتن از آن کارهاست که هر کجای دنیا باشی و هر کاری کرده باشی، باز هم می‌توانی در دنیایش زندگی کنی؛ اِما ریید را در نویسنده‌ شدن چه‌قدر موفق دیدید؟
سوال جالبی بود؛ اینکه به هرحال یک‌نفر اگر در ذاتش نویسنده‌ شدن و نویسندگی باشد حالا هرچند که آن رشته بی‌ربط باشد باز هم برمی‌گردد. فکر می‌کنم اما ریید در کتاب «میلتون کبیر» موفق بوده است؛ نه اینکه فقط من بگویم، این کتاب در سال 2017 نامزد جایزه «داستان بت» نیز شد و نشان می‌دهد که در کارش موفق بوده است و توانسته از عهده نوشتن یک داستان بربیاید. به‌نظرم او کسی است که تعلیق را خیلی خوب شناخته و تکنیک‌های آن را به کار می‌برد، شخصیت‌پردازی‌ها عالی هستند و مختص همان کاراکتر، باتوجه به ویژگی‌های هرکدام از جانورهایی که در داستان می‌بینیم؛ مثلا اگر یک عنکبوت انباری است چه خصوصیاتی می‌تواند داشته باشد و اگر یک عنکبوت دخمه‌ای است چه ویژگی‌هایی. یکی از کاراکترهایی که خودم خیلی از آن خوشم آمد کاراکتر پدر این داستان است که از عنکبوت‌ها می‌ترسد. نویسنده خیلی خوب توانسته است شخصیت‌های حشرات را دربیاورد؛ با آن‌ها شوخی کند، بگوید غذا و جای خواب‌شان چیست، بر چه صندلی‌ای می‌توانند بنشینند و چه نوشیدنی‌ای می‌توانند بنوشند. به خوبی از عهده ساختن کاراکتر داستانی برای این موجودات برآمده است و خودم دوست داشتم. نکته دیگر آن، اعتبار در گودریدز است که نشان می‌دهد افرادی که این اثر را خوانده‌اند از آن لذت برده‌اند و به نکات داستانی کار توجه کرده‌اند که چه قدر این فرد توانسته است شکل داستانی را خوب نگه دارد و ما را با یک رمان واقعی روبه‌رو کند؛ نه یک چیزی که صرفا علمی باشد یا صرفا به گونه‌های خاصی از حشرات بپردازد.
 
«میلتون کبیر» اولین رمان نوجوان اوست. توضیح کوتاهی درباره داستانش برایمان بگویید.
اگر بخواهم طوری بگویم که داستان لو نرود؛ این میلتون کبیر اسم عنکبوتی است که قهرمان داستان ماست. او با چالشی روبه‌رو می‌شود؛ اینکه فردی در همسایه‌ها سروکله‌اش پیدا شده است که دارد با حشره‌کش کل عنکبوت‌ها را از بین می‌برد. دلیلش هم شباهت میلتون به گونه‌ی خاصی از عنکبوت‌هاست که می‌توانند خطرناک باشند. میلتون به این فکر می‌افتد که نشان دهد متفاوت است و چه کارهایی از یک عنکبوت برمی‌آید. درواقع نکته جالبی که دارد و فانتزی‌اش را شکل می‌دهد این ارتباطش با انسان‌هاست؛ با کاراکتر دختر قصه که چه‌طوری این ارتباط برقرار می‌شود و می‌تواند خود و بقیه عنکبوتیان را به نژاد انسان‌ها نشان دهد و بگوید چه کارهایی از آن‌ها برمی‌آید و نیاز نیست آن‌ها را بکشیم. داستان کلی اثر این است؛ حالا اینکه میلتون موفق می‌شود یا نه، چه راه‌حل‌هایی را می‌تواند پیش بگیرد و چه افکاری دارد و آیا می‌تواند پیاده کند یا نه در داستان موجود است و فکر می‌کنم خواننده از خواندن‌شان خیلی لذت ببرد؛ چون خیلی خلاقانه‌اند.

 
 
میلتون نام عنکبوت قصه است؛ ولی چرا کبیر؟
میلتون به نسبت دوستان عنکبوتی‌اش، یک عنکبوت خیلی خیلی ریز است؛ اما کار بزرگی انجام می‌دهد و تناقضی که در اسمش وجود دارد می‌تواند به این مورد اشاره کند و یک مورد دیگر که رهبربودن این موجود خیلی ریزه‌میزه و کوچک را که با وجود کوچکی ولی قدرتمند است نشان می‌دهد. البته که نکات بیشتر در این‌باره و نشانه‌شناسی‌هایش را افرادی که نشانه‌شناس‌اند می‌توانند بیشتر دربیاورند؛ ولی چیزی که می‌توانیم به صورت مستقیم از خواندن این داستان به دست بیاوریم همین نکته است.
 
فکر می‌کنم نوشتن از زبان حیوانات برای یک زیست‌شناس آن‌قدرها هم سخت نباشد؛ اما آیا نویسنده دغدغه‌ای داشته که این راوی را برای داستانش انتخاب کرده است؟ مثلا دغدغه حیوانات و محیط‌زیست.
این سوال را باید از خود نویسنده پرسید؛ اما از نظر منِ مترجم، بله دغدغه‌ای داشته است؛ از آن‌جایی که غیر از داستان اصلی، در آخر یک قسمت ویژه‌ای داریم که مسائل علمی این عنکبوتیان را هم با طنازی‌هایی که دارد به ما نشان می‌دهد. غیر از آن، یک‌سری فرهنگ لغات عنکبوتی را هم آورده است. ما دائم در محیط زیست در حال استفاده‌کردن از شوینده‌ها، پاک‌کننده‌ها و حشره‌کش‌ها هستیم؛ که این‌ها درست است که می‌توانند سوسک یا پشه یا چیزهایی را که زندگی ما را تهدید می‌کنند از بین ببرند؛ اما در کنارش موجودی را هم که وجودش برای ما مفید است از بین می‌برند. این دغدغه محیط‌زیستی را می‌توانیم در بطن رمان ببینیم و فکر می‌کنم خیلی خلاقانه و هوشیارانه این کار را انجام داده است؛ یعنی واضح و مستقیم نیامده است بگوید مردم این کار را انجام بدهید و ندهید و غیره؛ بلکه با خلق آن کاراکترها و شناساندن‌شان به ما و قراردادن خواننده در آن محیط و متن، حرف خودش را زده است. یکی از کارهای خیلی خوب در زمینه محیط‌زیست می‌تواند این اثر باشد.
نویسنده‌ها دغدغه‌هایی درباره موضوع محیط‌زیست یا چیزهای دیگر دارند؛ برای مثال یک‌سری جشنواره‌ها با موضوعات ویژه داریم مثل راهنمایی‌ورانندگی و قوانین شهروندی و از این قبیل. همیشه این سوال پیش می‌آید که ما چه‌طور می‌توانیم داستانی بنویسیم که این‌قدر مستقیم‌گویی نداشته باشیم. به‌نظرم این اثر، یکی از کارهای موفق است و می‌تواند نمونه‌ای باشد برای نویسندگان که از آن استفاده کنند؛ کسانی که می‌خواهند موضوعی بنویسند و این موضوعی‌نوشتن به داستان‌گویی آن کار، لطمه نزند. در یکی از کلاس‌هایی که با آقای احمد اکبرپور داشتیم موضوعی را مطرح می‌کردند دقیقا درمورد این مسئله؛ که می‌خواهیم موضوعی بنویسیم ولی چه‌طور بنویسیم که حرف‌مان این‌قدر رو و دل‌زننده نباشد. همیشه این مثال را می‌زنند که در بازی دارت شما باید دقیقا به وسط هدف بزنید تا هدف مشخص شود؛ ولی در داستان‌نویسی باید به بیرون دایره بزنید تا هدف‌تان برای خواننده مشخص شود. این تفاوت نویسندگی است با زمانی که می‌خواهید نصیحتی کنید یا حرفی را به‌صورت مقاله بنویسید؛ یعنی این تفاوت بین متن رمان است با متنی که به‌صورت علمی نوشته می‌شود.
 
این داستان، صرفا فانتزی است یا در ژانرهای دیگر هم قرار می‌گیرد؟
فکر می‌کنم می‌تواند یک داستان فانتزی-علمی باشد؛ یعنی در کنار آن فانتزی‌ای که در داستان داریم، مسائل علمی نیز حضور دارند. 

 
در صفحه شخصی‌تان گفتید که «امیدوارم ناشر هرچه زودتر جلد دوم رو بیاره»؛ این یعنی «میلتون کبیر» دوجلدی است؟
بله؛ این کتاب دوجلدی است و حتی احتمالا اِما ریید یک جلد دیگر هم در دست نگارش دارد. اسم آن کتاب دیگر «میلتون مگاقهرمان» است اگر که بخواهیم ترجمه سردستی‌اش را بگوییم؛ زیرا در زمان ترجمه برای نام داستان بسیار مشورت می‌کنیم و ناشر نیز درباره اینکه کتاب چه اسم جذابی داشته باشد دقت دارد. آن جلد، به چاپ رسیده است و پرفروش هم شده. خیلی دوست دارم که ناشر آن را هم به دستم برساند و ترجمه‌اش کنم؛ در این‌باره مشتاقم که آن اثر را ببینم. البته با خود اِما ریید در اینستاگرام در تماس هستیم و او هم بسیار مشتاق است که کتابش را به زبان فارسی ببیند؛ زیرا وقتی‌که «میلتون کبیر» به زبان فارسی به دست نویسنده رسید، بسیار ذوق‌زده شد و از آن استقبال و در صفحه‌اش معرفی کرد. امیدوارم ناشر باوجود مشکلاتی که در حوزه نشر وجود دارد، آن کتاب را برای ترجمه برایم بفرستند و قسمت دومش هم ترجمه شود.
 
بیشتر آثاری که ترجمه کرده‌اید کودک‌ونوجوان هستند؛ چرا داستان‌های این گروه سنی را برای کار ترجمه انتخاب کردید؟
علاقه‌ای که به این گروه سنی دارم زیاد است؛ بیشتر درمورد این گروه مطالعه کرده‌ام و کلاس‌های مختلف رفته‌ام. راستش خیلی قبل‌تر کار نویسندگی انجام می‌دادم ولی آماتور بودم؛ اما از زمانی‌که با این ژانر آشنا شدم و به کلاس‌های آقای اکبرپور رفتم، دیدم چه‌قدر این گروه سنی کار برای انجام دادن دارد و حرف‌های ناگفته دارند، و چه قدر دست‌مان باز است برای اینکه در این حوزه کار کنیم. یکی از دغدغه‌هایی که برایم وجود داشت این بود که چرا بچه‌هایمان از کتاب‌خواندن دور هستند؛ خب بیاییم کتاب‌هایی را به آن‌ها معرفی کنیم که به سمت خواندن کشیده شوند. به‌نظرم این گروه سنی بسیار جذاب است. دنیای کودک‌ونوجوان برای من بسیار جذاب‌تر از دنیای بزرگسالان است؛ شروشوری که در آن است، شیطنت‌ها و غیره. غیر از ترجمه، چند کار هم به عنوان تألیف در زمینه کودک‌ونوجوان دارم و به‌طور کل به این ژانر علاقه‌مندم؛ شاید هم کودک درون خودم هنوز بزرگ نشده است که به بزرگسال روی بیاورم.
 
تابه‌حال پیش آمده است که با نسخه انگلیسی کتابی مواجه شوید و بگویید می‌خواهم این را ترجمه کنم تا بچه‌های ایرانی هم آن را بخوانند؟
صددرصد این اتفاق افتاده و خیلی زیاد هم بوده است؛ البته یکی‌دوتا از آن کتاب‌ها متاسفانه هنوز چاپ نشده‌اند و کسی آن‌ها را برای چاپ قبول نکرده است؛ ولی کارهای بسیار جذابی بودند که من را ذوق‌زده کردند و خیلی دلم می‌خواست که این کارها به دست بچه‌های ایرانی هم برسد. آن‌ها ببینند که چه کارهای خلاقی می‌شود انجام داد. نگاه‌های جدیدی را در داستان‌ها دیده‌ام. علت چاپ‌نشدن‌شان شاید کمی مسائل ممیزی بوده است که ناشران درباره‌اش هراس دارند؛ اینکه آیا مجوز می‌گیرد یا نمی‌گیرد؛ ولی کتاب‌هایی به زبان انگلیسی دیده‌ام که واقعا دوست داشتم بچه‌های ایرانی هم آن‌ها را بخوانند؛ فکر می‌کنم یک‌سری چیزها را از کودکی برای بچه‌ها فرهنگ‌سازی کرده است که کاش ما هم می‌توانستیم آن‌ها را منتشر کنیم. غیر از آن، کتاب‌های دیگری هم بوده است که مثلا فانتزی خاصی داشته‌اند یا نگاه‌شان ویژه بوده که به‌نظرم ارزش این را دارند که به زبان فارسی ترجمه شوند و به دست مخاطب‌های خوب ایرانی هم برسند.


اطلاعات کتاب:
کتاب «میلتون کبیر» نوشته اِما ریید با تصویرگری الکس جی. گریفیتس و با ترجمه سحر حدیقه، در 216 صفحه به بهای 95 هزار تومان از سوی نشر هوپا منتشر شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها