پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۰۱
منابع قدیمی نشان می‌دهد انتخاب موسیقی در گذشته سخت‌گیرانه‌تر بود

نویسنده کتاب «موسیقی و معنویت» می‌گوید: موسیقی قاعدتاً در عرفان ایرانی ـ اسلامی شناخته شده و جلوه روشن آن بحث سماع است، اما اگر به منابع اصلی تصوف نگاه کنید می‌بینید نوع موسیقی خیلی سخت‌گیرانه‌تر انتخاب شده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، قدرت موسیقی به درازای حیات بشر است. نظام‌های عرفانی برای رشد معنوی انسان و پرورش توانایی‌های روحی و معنوی سالک، از این ابزار بهره برده‌اند. سنت «سماع» به مریدان کمک می‌کند تا از طریق شنیدن، غنای روحی یابند. بحث‌های فراوانی در این باره در گرفته است که چه و چگونه باید شنید تا رشد معنوی حاصل آید. عرفا و صوفیه صدای خوش و شنیدن آن را ارج می‌نهادند؛ برخی به استفاده از موسیقی به عنوان یکی از شنیدنی‌های معنویت‌افزا روی خوش نشان دادند و برخی آن را ابزاری عارفانه خواندند. این رویکرد به تدریج در بسیاری از طریقه‌های تصوف رسمیت یافت؛ آنچنان که امروز استفاده معنوی از موسیقی به یک رویه معمول تبدیل شده است.
 
در ادامه در رابطه با تأثیر موسیقی در معنویت با محمدحسین شیخ شعاعی، دکترای عرفان، نویسنده و پژوهشگر عرفان‌های نوظهور، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و نویسنده کتاب «موسیقی و معنویت» به گفت‌وگو پرداخته‌ایم.
 
معمولاً کارهای جدید پژوهشی در پاسخ به یک نیاز و خلأ شکل می‌گیرد، چه شد که اقدام به تألیف کتاب معنویت و موسیقی کردید؟
کتاب «موسیقی و معنویت» به دنبال پیدا کردن ربطی بین معنویت و موسیقی است. منتهی در بستر تاریخی دنبالش می‌گردد؛ یعنی در سنت عرفانی اسلام که به عنوان تصوف می‌شناسیم و در کتب صوفیه و عمدتاً هم با عنوان سماع صوفیانه و البته بعضی از آداب و رسومی که در جریان عرفان اسلامی به آن پرداخته شده است و این موضوع جنبه‌های مختلفی پیدا می‌کند، یعنی اینکه چه موسیقی ممکن است در افزایش معنویت اثر بگذارد؟ اینکه با چه شرایطی باید موسیقی گوش کرد و یا نواخت؟ این شرایط در نوازنده موسیقی چگونه است؟ و کسی که می‌شنود باید در چه شرایطی گوش کند؟ همه این‌ها مواردی است که در تأثیر معنوی موسیقی دخیل است و این کتاب می‌خواهد تأثیر معنوی موسیقی را در سنت عرفانی اسلام و تصوف نشان دهد.
 
معنویتی که در این کتاب مقصودتان بوده چه تعرفی دارد و اساسا چه ارتباطی بین موسیقی و معنویت وجود دارد؟
جواب این سؤال مستلزم این است که مشخص شود منظور از معنویت و موسیقی چیست؟ آن چیزی که ما دنبالش بودیم معنویت به عنوان یک حالت درونی در مقابل ابعاد مادی، جسمی و فیزیکی انسان مورد نظر بود، یعنی یک مفهوم عام که معمولاً درک روشنی از آن داریم، یعنی حالات درونی فرد که با مسائل فرامادی گره می خورد.
 
موسیقی یعنی چیزی که موزون است و با آلات و ریتم مشخصی نواخته می‌شود و از جنس صدا است. در سنت عرفانی برای موسیقی جایگاه خاصی قائل شده‌اند، یعنی آن را از جنس امور ملکوتی و فرامادی دانسته‌اند و چیزی که متعلق به عالم خیال است، نه کاملاً مادی و نه کاملاً روحانی و مجرد است. بین این دو قاعدتاً رابطه‌ای وجود دارد. برای اینکه موسیقی از جنس روحانی و معنویت است و معنویت هم از عالم معنا حکایت می‌کند، بنابراین این دو می‌توانند در هم تأثیر و تأثر داشته باشند. اگر موسیقی، مناسب باشد، می‌تواند فرد را به عالم بالا سوق دهد و اگر موسیقی، نامناسب باشد، یعنی رحمانی نباشد، فرد را به عالم مادون ماده هدایت کرده و وارد امور حیوانی می‌کند.
 


آیا موسیقی درمانی واقعیت دارد؟
این چیزی است که خصوصاً در حال حاضر در جریان درمانی خصوصاً در غرب اتفاق افتاده و آیتم‌های مختلف را در درمان دخیل می‌دانند. اخیراً خیلی به بحث موسیقی درمانی پرداخته شده و در سنت فرهنگی ما هم به آن اشاره شده است. در کتاب جاهایی مشخص کرده‌ام و گفته‌ام که با موسیقی می‌شود حتی در وضعیت مزاجی و جسمی انسان هم تأثیر گذاشت و بعضی چیزها را به این وسیله درمان کرد، ولی گذشته از این‌ها در وضعیت روحی انسان قطعاً مؤثر است و در اصل آن تردیدی وجود ندارد، فقط در چگونگی آن اختلاف نظر وجود دارد، یعنی اینکه دقیقاً چه نوع موسیقی و نواهایی باید نواخته شود و چه هدفی مورد نظر است.
 
اکنون که راجع به معنویت و تأثیر موسیقی در آن سخن گفتید می‌خواهم سؤالی را طرح کنم که نه تنها به این مبحث مربوط است بلکه از جایگاه ویژه‌ای در برخی رشته‌های مضاف برخوردار است و اینکه چه رابطه‌ای میان عرفان ایرانی ـ اسلامی و موسیقی وجود دارد؟
عرفان ایرانی ـ اسلامی ریشه در تصوف دارد و آنجا هم اتفاقاً درمورد صدا و تأثیر صدا خیلی گفته شده که چقدر اهمیت دارد و حتی شخصی که سواد خواندن قرآن را دارد، شنیدن صوت قرآن تأثیر مضاعف بر او دارد و درمورد صدای خوش، وقتی صدا خوب و موزون باشد آن صدا هم تأثیر معنوی خاصی دارد.
 
نکته دیگر اینکه موسیقی قاعدتاً در عرفان ایرانی ـ اسلامی شناخته شده و جلوه روشن آن بحث سماع است، یعنی مجالسی که صوفیان تشکیل می‌دادند و در آن مجالس اشعار و آوازهایی را می‌خواندند و به هر حال از این خاصیت آوایی استفاده می‌کردند و بعد هم آلات موسیقی و نوازندگی به جمع‌های صوفیانه وارد شده و استفاده از آنها رواج پیدا کرده است، منتهی آنچه اکنون به عنوان سماع صوفیه هست و به عنوان مثال در مراسم مولویه می‌بینید کمی با آنچه در ابتدا بوده متفاوت است، یعنی اگر به منابع اصلی تصوف نگاه کنید هم نوع موسیقی خیلی سخت‌گیرانه‌تر انتخاب می‌شده، اما اکنون خیلی با مسامحه و بدون در نظر گرفتن شرایط سختی که آنها اعمال می‌کردند در مجالس اتفاق می‌افتد.
 
و سخن آخر؟
آنچه در مورد کتاب مد نظر بوده، خیلی جای کار دارد و باید به آن اهمیت دهیم، این است که باید شرایط خاص را در تأثیر موسیقی در نظر بگیریم، یعنی هر موسیقی و به هر صورت برای هر فرد مناسب نیست، مثل نسخه پزشک است و آن نسخه باید دقیقاً ناظر به مشکل روحی فرد باشد، مثلاً اگر فرد در حالت حزن و اندوه باشد، موسیقی می‌تواند آن را عمیق‌تر کند و اگر فرد در حالت شادی باشد، موسیقی این شادی را افزایش می‌دهد. موسیقی اگر برای فرد دارای مشکل روحی و یا معنوی تجویز شود، می‌تواند فرد را ارتقاء دهد و مشکلی از وی رفع کند، البته این کار هرکسی نیست و ممکن است خود فرد هم متوجه نشود، بنابراین گاهی استفاده از موسیقی حتی با این هدف که تأثیر معنوی خوبی بگذارد ممکن است تأثیر منفی معنوی بگذارد، لذا باید حتماً این دقت را در استفاده معنوی از موسیقی داشته باشیم.
 
کتاب «موسیقی و معنویت»، تألیف محمدحسین شیخ شعاعی در 110 صفحه، شمارگان 1000 نسخه از سوی انتشارات مولی روانه بازار نشر شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها