چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۲ - ۲۱:۰۵
کتاب «فلسفه و ناسیونال سوسیالیسم» در ساری نقد شد

مازندران-کتاب «فلسفه و ناسیونال سوسیالیسم» با حضور مترجم مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در ساری، یک استاد دانشگاه عصر چهارشنبه در نشست عصری با فلسفه، نقد و بررسی کتاب «فلسفه و ناسیونال سوسیالیسم» اثر «مورد هایدگر و اتو پوگلر» ترجمه «مازیار چابک» در کتابفروشی سرو، اظهار کرد: این کتاب از آثاری است که نویسنده در پژوهش‌های ناسیونال‌سوسیال در جستاری کوتاه نوشته و چهار بخش دارد.

حسینعلی نوذری افزود: بخشی درباره جنگ داخلی جهانی که جنگ جریان‌های فکری است، قسمتی درباره مفهوم روح و بخشی دیگر به تحلیلی موجز در باره آشویتز اختصاص دارد.

نویسنده کتاب «فلسفه تاریخ» با بیان اینکه آدورنو معتقد است پس از آشویتز، شعر لنگ شده و دیگر معنایی ندارد، گفت: این مسئله نشانگر عمق فاجعه ذهن در بازایستادن از گفت‌وگو و سخن گفتن در مواجه با این فاجعه است.

نوذری با اشاره به اینکه ترجمه کتاب قابل تحسین است و البته کار بی‌نقص وجود ندارد، تصریح کرد: قوام بیانی و بلاغی کتاب به نسبت خوب و درخور است، پانوشت‌های کتاب ارزشمند و مفیدند و بیشتر برای توضیح مطلب و به غنای کتاب کمک می‌کند و بخش‌هایی از پانوشت‌ها مربوط به اصل کتاب است.

وی ادامه داد: موضوع اصلی کتاب صرف‌نظر از مناسبات هایدگر با فاشیسم و ناسیونال سوسیالیسم، به فاشیسم مربوط است. این نویسنده با بیان اینکه فاشیسم مفهومی است که تا زمانی که انسان بر مبنای قدرت کار می‌کند همچنان وجود دارد، بخش‌هایی از اندیشمندان در دوران عروج فاشیسم و پس از آن از مناظر گوناگون به این موضوع پرداختند، مانند نئومان و فروم از مکتب فرانکفورت که از آن به‌مثابه سرمایه‌داری رو به زوال اکتفا نکرده و از منظر ویژگی‌های روانشناسی بررسی و تحلیل کردند.

نوذری خاطرنشان کرد: تحلیل از منظر طبقاتی یا روانکاوانه باشد نمی‌توانیم از این حقیقت تاریخی که برآمده از بستر سیاسی اجتماعی معینی در تاریخ است چشم بپوشیم.

این نظریه‌پرداز اظهار کرد: باید از منظر اینکه نازیسم و فاشیسم ۲ روی سکه توتالیتاریسم هستند به آن نگاه کنیم و در مجموعه ایدئولوژی‌های سیاسی قرار می‌گیرند.

وی با بیان اینکه فاشیسم ویژگی سیالی دارد و در هر ظرفی به‌عنوان مظروف می‌تواند قرار گیرد و بت عیاری شود که هر لحظه به رنگی درآید، افزود: اما این معنا به‌هیچ وجه نافی آن نیست که فاشیسم زاییده بسترهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مشخصی است، به ویژه وقتی از منظر جامعه و دولت مدرن با پدیده‌ها برخورد کنیم این معنا رساتر خود را نشان می‌دهد.

نوذری گفت: اگر این ۲ واژه را از اصول اولیه عاری کنیم چیزی جز تشکیلات توتالیتاری از جامعه، حکومت و مانند آن نمی‌ماند.

وی با بیان اینکه فاشیسم جایی را به عنوان قلمرو حضور از محدوده خود حذف نمی‌کند و از گهواره تا گور حضور دارد، تصریح کرد: قدرت و نظم توتالیتاری به این شکل است، هرچه عرصه حضور توتالیتر فراگسترده شود، به همان میزان قلمرو انتخاب فردی و اجتماعی کاهش می‌یابد و به جایی می‌رسد که جایی برای حضور «امکان» باقی نمی‌ماند و در هر جا، با حضور «امتناع» روبه‌رو می‌شوید.

این نویسنده ادامه داد: منظور از متافیزیک حضور در تعریضی که هایدگر به گفتمان مغرب زمین دارد این است که تفکر مغرب زمین واژه‌محور و مبتنی بر تقسیم بندی‌های دوگانه غرب و شرق، فراز و فرود، زن و مرد و مانند اینها است.

کتاب «فلسفه و ناسیونال سوسیالیسم» در ساری نقد شد

نوذری خاطرنشان کرد: از افلاطون تاکنون با این دوقطبی که یک وجه آن حضور غالب پدرسالارانه است و به تبع آن نظم‌هایی که به وجود می‌آیند نیز همین ویژگی لوگوسنتریک دارند، روبه‌رو هستیم، بنابر این ما با فقه و گفتمان و مانند اینها با نرواژه‌محوری مواجه هستیم که در آن تنها یک وجه، یعنی وجه مذکر حاضر بوده و آن بخش مطرود همواره امکان از آن نفی شده است.

این استاد دانشگاه اظهار کرد: اشتباه آدم‌های بزرگ، بزرگ‌تر و اشتباه آدم‌های کوچک، کوچک‌تر است‌، هیتلر به دنبال تشکیل نژادی واحد و خالص بود و فهرست اندیشمندان و فلاسفه‌ای که به دوام این تفکر کمک کردند نیز حاضر است.

وی افزود: هستی و زمان هایدگر را به منزله کتاب نگاه نمی‌کنم و در واقع عصاره همان چیزی است که او نفی کرد، یعنی زمان و مکان، معنای زمان در گرو پیوند با مقوله وجود و هستی است.

استفاده ابزاری فاشیسم از دین

نوذری درباره ویژگی‌های مشترک نظام‌های توتالیتر، گفت: تحقیر مفهوم حقوق بشر و تلاش برای حذف مفاهیمی که باعث به رسمیت شناخته شدن آن می‌شوند از ویژگی‌های مشترک نظام‌های توتالیتر است.

وی با اشاره به اینکه اساس این نوع تفکر مبتنی بر نفی این مفهوم است، تصریح کرد: نظم فاشیسم برای دوام به اهداف و آماجی نیاز دارد که خیال‌، تفکر و مانند آن را به این اهداف معطوف کند، بنابر این برساختن دشمن واحد قدرتمند که نباید از آن غافل شد و اشکال گوناگوتی نمایانده می‌شود یکی از این اهداف است، حال همین دشمن واحد می‌تواند باعث ایجاد وحدت و آمدن زیر بیرق واحد برای مقابله با آن دشمن واحد شود.

این استاد دانشگاه ادامه داد: برای تحقق این معنا، برتری‌طلبی میلیتاریستی در تمان ابعاد آن شکل می‌گیرد، سپس ایجاد بهانه‌ها و توجیهات مختلف برای مشروعیت بخشیدن به این حضور نظامی به وجود می‌آید.

در ادامه این نشست مترجم کتاب فلسفه و ناسیونال سوسیالیسم گفت: در مقدمه کتاب اشاره کردم که من ایرانی چرا باید بدانم فلان فیلسوف آلمانی عضو حزبی شده و چه اهمیتی دارد، هایدگر در می ۱۹۳۳، رسماً به همراه کارل اشمیت در حزب ناسیونال سوسیالیست ثبت نام کردند و آن زمانی بود که هایدگر به دلیل انتشار کتاب هستی و زمان، شهرت خوبی در اروپا داشت.

مازیار چابک با بیان اینکه با سه سوال مهم مواجه هستیم، اظهار کرد: نخستین اینکه آیا هایدگر عضو نازی بوده یا خیر، که البته پاسخ این سوال مثبت است چراکه او دارای کد نازی است.

وی با مطرح کردن این پرسش‌ها که آیا ایدئولوگ نازی‌ها و آرمان‌های او برابر با ایده‌های آنها بود؟ آیا ارتباطی بین فلسفه‌ورزی او و نازیسم بود؟ افزود: برخی آرمان‌های مشترک میان این ۲ وجود داشت که از آن جمله می‌توان به ضدیت با امریکاگرایی با دلایل گوناگون، ضدیت با مسیحیت که هر ۲ تحت‌تاثیر نیچه هستند، ضدیت با دموکراسی، لیبرالیسم و کمونیسم و حتی یهودیت اشاره کرد.

این نویسنده گفت: افراد با انگیزه‌های متفاوتی به سمت حزب می‌روند، هایدگر و یاسپرس معتقد بودند علومی که روح‌شان جدا شده باید واحد شوند و دانشگاه‌های ما روح‌شان با یهودیت گرفته شده و باید به روح آلمانی برگردیم، مشاهده این خلا و اینکه دری برای نجات جمهوری شکست‌خورده وایمارت بازشده، یکی از دلایلی است که او کاندیداتوری ریاست دانشگاه فرایبورگ را پذیرفت.

کتاب «فلسفه و ناسیونال سوسیالیسم» در ساری نقد شد

چابک تصریح کرد: او یک سال پس از انتخاب و ریاست، استعفا داد و به گفته خودش گناه او بود که سازش کرد و باید هر آنچه به او دستور داده می‌شد را اجرا و به نوعی از این زاویه فرار می‌کرد، در واقع او در لو دادن همکارانش کم نگذاشت که در نامه‌ای به وزارت علوم از یهودی شدن دانشگاه‌ها ابراز بیم می‌کند.

هایدگر هرگز عذرخواهی نکرد

وی ادامه داد: اسناد اقدامات هایدگر موجود است و نمی‌توان در تمام موارد گفت که او از حزب دستور گرفته گرچه خودش این مساله را رد می‌کرد.

این نویسنده با بیان اینکه هایدگر سه ایده دارد که با نازی‌ها همخوانی ندارد، خاطرنشان کرد: او با وجود آنچه تاکنون گفته شده با تکنولوژی کمک‌کننده بشر باشد مشکل نداشت، ضدیت او با اومانیسم و نظریه نژادی ۲ ایده دیگر است.

چابک اظهار کرد: خطایی که دچار آن می‌شویم این است که ۱۹۳۳ را در کنار فجایع ۱۹۴۵ می‌بینیم و سبب ایجاد این خطا می‌شود که هایدگر در برخی اقدامات نازی‌ها نقش داشت، نازی‌ها درحقیقت برای فیلسوفان چندان ارزش قائل نبودند و این فیلسوفان بودند که به سراغ نازی‌ها رفتند و به همین دلیل به فیلسوفان کلنگ نازی‌ها لقب دادند.

این مترجم با بیان اینکه به عقیده برخی باید محتوا و درونمایه هستی و زمان را از خود هایدگر جدا کرد، افزود: بحث اینکه هایدگر در دوران ریاستش اقدامات ضد یهودی زیادی داشت اما با هانا آرنت و برخی دیگر ملاقات‌هایی داشته این مسئله او را پیچیده می‌کند.

وی درباره فلسفه‌ورزی گفت: در هستی و زمان هایدگر در جایی از تقدیر جمعی و فردی سخن می‌گوید، تقدیر جمعی در حوالی تاریخی ما رخ می‌دهد و به عقیده من نازی‌ها، هستی و زمان را نخوانده بودند که حال تصور کنیم بر مبنای فلسفه و تفکر فیلسوفانه عمل می‌کردند.

این مترجم گفت: باید همیشه تاریخی نگاه کنیم و هایدگر هرگز عذرخواهی نکرد و تا پایان عمر مواجب حزب را پرداخت، دلایل خود را معتبر دانسته و در جایی می‌گوید به خاطر همسر و فرزندانش عذرخواهی نکرد و به مارکوزه می‌گوید «تنها یهودیان نبودند و مردم آلمان شرقی هم بودند» که آتش بحث درباره او را دوباره شعله‌ور می‌کند.

نشر فرهنگ و فلسفه کتاب را در ۱۰۸ صفحه و ۴ بخش با قیمت ۷۰ هزار تومان منتشر کرده‌است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها