سه‌شنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۳:۲۳
همه چیز درباره طولانی‌ترین رمان ایرانی/ «جاده جنگ» سفارشی نیست

منصور انوری نویسنده خراسانی و مولف رمان 12جلدی «جاده جنگ» به عنوان طولانی ترین رمان ایرانی سعی کرده است در این اثر نیم قرن از حیات کشور را با جزئیات بنویسید.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خراسان رضوی، رمان «جاده جنگ» به عنوان طولانی ترین رمان ایرانی بالاخره سال گذشته به پایان رسید و «منصور انوری» مولف این اثر که تاکنون توانسته با این اثر جذاب برگزیده جایزه‌های کتاب سال، جلال آل احمد، کتاب فصل و قلم زرین شود، پرونده نگارش این اثر را با انتشار جلد دوازدهم آن برای همیشه بست.
 
منصور انوری نویسنده پرکار خراسانی سال 1334 در نیشابور استان خراسان رضوی به دنیا آمده و از سال 1364 کار خود را با نگارش داستان کوتاه آغاز کرده و در ادامه آثاری همچون «مصافحه با ارواح» و مجموعه زندگینامه شهدا به نام «قربانگاه عشق»، «از عشق‌آباد تا عشق‌آباد»، «قلب تپنده» و «بر فراز آشیانه عنقا» و چندین متن سریال و فیلم را هم که به مرحله تولید و پخش رسیده، نوشته است. اما انوری با نگارش طولانی ترین رمان ایرانی یعنی رمان 12 جلدی «جاده جنگ» که نگارش کامل آن بیش از ده سال به طول انجامیده است، شناخته می‌شود. به همین بهانه به سراغ وی رفتیم. انوری در گفت‌وگو با خبرنگار ایبنا از ناگفته‌های نگارش بلندترین رمان ایرانی می‌گوید.
 
آقای انوری! خیلی سریع و بدون مقدمه از شما می‌پرسم آیا «جاده جنگ» یک اثر سفارشی است؟
 
من هر موضوعی که در راستای اهدافم باشد، می‌نویسم چه سفارشی و چه غیرسفارشی اما «جاده جنگ» سفارشی نبود. از آنجا که هر انقلابی رمان مخصوص خودش را دارد و برای همه انقلاب‌ها بدون استثنا رمان نوشته شده است، من هم منتظر بودم که خبر نوشتن رمان انقلاب اسلامی را بشنوم اما وقتی دیدم خبری نشد و پرس‌وجو کردم، متوجه شدم هنوز کسی برای نوشتن این رمان اقدام نکرده است، برای همین شروع کردم به نوشتن رمان «جاده جنگ». برخلاف آنچه گفته می‌شود، «جاده جنگ» اثری سفارش شده از نهاد خاصی نبوده است و خودم برای نوشتن تاریخ انقلاب دست به کار شدم.
 

کمی از روندی که در این رمان طولانی می‌گذرد، برایمان بگویید.
 
در یک نگاه کلی داستان این اثر از خراسان شروع و به خراسان هم ختم می‌شود، از روز سوم شهریور 1320 و ماجرای هجوم روس‌ها از شمال شرقی خراسان به ایران و اشغال ایران توسط متفقین آغاز می‌شود و با پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به پایان می‌‌رسد. البته در جلدهای میانی این مجموعه واقعه 15 خرداد 1342، فعالیت‌ مبارزاتی گروه‌های اسلامی، تظاهرات مردمی، پیروزی انقلاب اسلامی، خرابکاری‌های گروهک‌های ضد انقلاب در کردستان هم به تصویر ‌کشیده می‌شود. هفت جلد نخست این اثر به جریان حضور روس‌ها در ایران اختصاص دارد و در جلدهای بعدی حادثه 15 خرداد 1342، مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی و چگونگی آغاز و پایان جنگ تحمیلی مد نظر قرار می‌گیرد. 5 جلد آخر این رمان هم به حوادث جنگ تحمیلی می‌پردازد.

وجه تسمیه انتخاب «جاده جنگ» برای عنوان این اثر چیست؟
 
متفقین در زمان جنگ جهانی دوم از موقعیت استراتژیک ایران استفاده کردند و مهمات و ادوات نظامی را برای کمک به روس‌ها از جاده شاهرود به روسیه (ایستگاه راه آهن شاهرود) می‌فرستادند و عملا این جاده به پل پیروزی متفقین در این جنگ منجر شد بعدها دوباره این جاده نقش مهمی در دوره انقلاب ایفا کرد. درواقع این جاده کنایه و نمادی است از اینکه جنگ هیچ‌گاه تمام نمی‌شود و ادامه دارد.
 
خیلی‌ها معتقدند دوره آثار و رمان‌های چند جلدی گذشته است و مخاطبان در این زمان فرصت ندارند که چنین رمان‌های قطوری را بخوانند. شما چه فکر می‌کنید؟
 
کار اگر جذاب باشد، خواننده دارد. من مطمئنم کتاب‌ها خوانده می‌شود، اگر یکی از معیارهای خوانده شدن، رسیدن به چاپ‌های متعدد است، باید بگویم جلدهای اول این مجموعه به چاپ ششم رسیده است و همین نشان خوانده شدن کتاب است. ضمن اینکه این رمان روایتگر نیم قرن تاریخ ایران است، شاید اگر تعداد جلد‌ها کمتر از این بود، حق مطلب ادا نمی‌شد و یا جذابیت خاص خود را نداشت.
 
علاوه بر جنگ‌ها و اتفاقات تلخی که در این دوران‌ها برای ایران افتاده است، وجود چه عناصری به این اثر قوت داد؟
 
در این رمان سعی کردم نیم قرن از حیات کشور را با جزئیات بنویسم. از آداب و سنن، فولکلور، مسائل تاریخی و مذهبی و منطقه‌ای گرفته تا نگاهی کامل به جنگ جهانی دوم و مسائل این جنگ که کشور ما را درگیر کرد. در «جاده جنگ» بسیاری از آداب و سنن فراموش شده‌ی شمال خراسان ثبت و ضبط شده است و این کتاب از این حیث اعتبار بیشتری پیدا می‌کند، چون آئینه تمام‌نمای ۵۰ ساله کشور ماست.
 

در زمان نگارش «جاده جنگ» آیا تحت تاثیر دیگر رمان‌های نوشته شده با همین موضوع هم قرار گرفتید؟
 
بسیاری از آثار ماندگار مثل «جنگ و صلح» تولستوی از این جهت مورد اقبال قرار گرفته‌اند که کتاب منعکس کننده وقایع فرهنگی و اجتماعی و سیاسی کشور در برهه زمانی خاص بوده و صرفاً یک اثر داستانی نبوده است. من هم برای نوشتن این کتاب به آثاری مثل «دن آرام»، «بر باد رفته»، «بینوایان» و «جنگ و صلح» توجه داشتم و آن‌ها را به لحاظ سبک نوشتاری بررسی کردم. در همه این آثار بزرگ، نویسنده در کنار تاریخ به آداب و رسوم کشورش پرداخته است و من هم همین کار را کردم و از این جهت «جاده جنگ» یک اثر قابل استناد است.
 
به نکته مهمی اشاره کردید؛ لطفا در مورد موارد استنادیِ اثر هم توضیح دهید.
 
برای نوشتن این کتاب و کتاب‌های دیگرم با سختی‌های زیادی روبه رو بودم، چون عمدتاً از تاریخ و بر بستر تاریخ داستان‌هایم را نوشتم. برای نوشتن «جاده جنگ» از آرشیو مرکز اسناد آستان قدس رضوی استفاده زیادی کردم و البته پای صحبت آدم‌هایی نشستم که آن روزها یعنی روزهای اولیه حمله متفقین را به چشم خودشان دیده‌اند، در مورد جنگ جهانی دوم در همین کتاب حرف‌هایی زده شد که هنوز در جایی مکتوب نشده است.
 
معمولاً اولین جرقه‌های شکل‌گیری انقلاب اسلامی را دهه 40 می‌دانند، اما شما در «جاده جنگ» از وقایع دهه 20 شروع کرده‌اید.

من از سال 20 شروع به بیان داستان خود کردم که این هم دلایل متعددی دارد. ما از دهه 20 به بعد جنگ جهانی دوم و جنگ تحمیلی را تجربه کردیم، من قصد داشتم تا مقایسه‌ای میان این دو واقعه انجام شود تا ما ببینیم که در جنگ جهانی دوم چه طور ظاهر شدیم و در این جنگ تحمیلی به چه صورتی اقدام کردیم. درواقع می‌خواستم عکس‌العمل مردم یک کشور را در واقعه‌ای به اسم جنگ نشان دهم.


پس دلیل شروع شدن رمان از جنگ جهانی دوم و مقایسه این جنگ با جنگ تحمیلی آن هم در دو تاریخ کاملا متفاوت، نشان دادن دو عکس العمل متفاوت مردمی است.
 
اشاره به جنگ جهانی دوم از این جهت مهم بود که مردم بدانند چه بودیم و الان در چه جایگاهی قرار داریم و من هدفم همین موضوع بود، با شروع جنگ جهانی دوم و صف آرایی قدرت‏‌های بزرگ در مقابل یکدیگر هر چند کشور ایران از صحنه جنگ دور بود، ولی اثرات این جنگ دامنگیر این مرز و بوم هم شد و اثرات سیاسی و اقتصادی جنگ جهانی دوم به صورت کاملاً محسوس در داخل ایران نمود پیدا کرد.
 
ما در جنگ جهانی دوم 10 دقیقه‌ هم مقاومت نکردیم، اما در جنگ تحمیلی مردانه هشت سال ایستادیم. ما در تاریخ نمونه‌ای را نداریم که حتی مردم در این زمان چند ساعت در مقابل اشغالگران ایستاده باشند، نه تنها برای مردم عادی که حتی امرای ارتشی هم نایستادند.
 
تاریخ گواهی می‌دهد که نظامیانی داشتیم که فاسد بودند و تنها برای نان و زندگی خودشان در آن لباس مانده بودند و در کشاکش جنگ فقط می‌خواستند جان خودشان را به در ببرند.
 
به عنوان نمونه در وقایع شهر مشهد ثبت شده که در جنگ جهانی دوم سربازان سرگردان و آواره بودند، به دنبال رهبری بودند که آنها را هدایت کند، اما در همین زمان فرمانده لشکر وقت، تمام وسایل زندگی خود حتی زغال خانه‌اش را بار ماشین کرد و به تهران رفت؛ این در حالی است که سربازان با وجود همه کمبودهای موجود آماده و حتی وفادار به ممکلت خود بودند.

آنها پولی نداشتند به وطن خود برگردند و حتی پولی نداشتند که نانی بخرند و بخورند، اما تعرضی به خانه‌ها و مغازه‌ها نکردند. در منابع تاریخی ندیدم که این سربازان از حربه زور و اسلحه خود استفاده کنند، بسیاری از این افراد از بین رفتند و حتی به شهر و خانه خود نتوانستند بازگردند.
 
اما در جنگ تحمیلی کاملا متفاوت است ما شاهد جانفشانی‌هایی بودیم که از خود و خانواده می‌گذشتند فقط برای اینکه یک وجب از این خاک به دست نااهلان نیفتد.
 
به‌عنوان مولف «جاده جنگ»، فکر می‌کنید چه ویژگی‌هایی از این اثر باعث اقبال عمومی به آن شده است؟

رمان «جاده جنگ» از آن دست رمان‌هایی است که هم خوانندگان حرفه ای داستان و رمان را راضی می‌کند و هم توده مردم را که با داستان به عنوان یک امر تفننی برخورد می‌کنند و این خصیصه‌ای است که هر کتابی ندارد. در این رمان داستان عشقی را می‌بینید که مرز جغرافیایی و زمینی را در هم می‌شکند. حماسه و دفاع، جوانمردی، ناجوانمردی و شجاعت را در برابر بزدلی می‌بینید و ایمان و توکل و وفاداری و خیانت را در مقابل یکدیگر. در واقع این کتاب عرصه وسیعی است همانند خود زندگی، جمع شدن این ویژگی‌ها می‌تواند سلایق مختلف را راضی کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها