چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۶ - ۱۰:۲۸
بیگانه‌ای در میان نویسندگان

آلبر کامو، نویسنده و نمایشنامه‌نویس فرانسوی، ۹۴ سال پیش در ۷ نوامبر ۱۹۱۳ میلادی در الجزایر متولد شد. ترجمه‌های فارسی متفاوتی از آثار این نویسنده عرضه شده و بیش از ۳۰ عنوان کتاب از آثار او در ایران منتشر شده‌اند. رضا سید‌حسینی، لیلی گلستان و منوچهر بدیعی از مترجمان اصلی آثار او در ایران هستند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، آلبر کامو در ۷ نوامبر ۱۹۱۳ در دهکده‌ای کوچک در الجزایر به دنیا آمد. پدرش «لوسین کامو» یک سال بعد از به دنیا آمدن او در نبرد مارن در جنگ جهانی اول کشته شد و از آن به بعد آلبر همراه با مادرش (که اصالتا اسپانیایی بود) به خانه مادر مادری‌اش در الجزیره می‌رود. 

خانواده کامو از آن دسته مهاجرانی بودند که در سالهای ابتدایی قرن بیست از فرانسه برای گرفتن زمین و کشاورزی به الجزایر آمده بودند.

کودکی کامو در یک زندگی فقیرانه‌ طبقه‌ کارگری سپری شد. او به موجب پافشاری «لوئی ژرمن» معلم مدرسه ابتدایی‌اش بود که توانست تحصیلات متوسطه را ادامه دهد.

این نویسنده در طی سال‌ها ۱۹۲۸تا ۱۹۳۰ دروازبان تیم فوتبال دانشگاه الجزیره بود اما با بروز اولین آثار بیماری سل در سال ۱۹۳۰ او تبدیل به یک تماشاگر فوتبال شد.

در سال ۱۹۳۴ به حزب کمونیست پیوست و در آن حذف‌ عضوگیری از میان پرولتاریای عرب را عهده‌دار شد. منتقدان معتقدند که دلیل اصلی پیوستن کامو به این حزب، احتمالا در مورد اتفاقات آن زمان اسپانیا بوده‌ است چرا که او هیچ گرایشی به نظریه‌های مارکسیستی نشان نمی‌داد. همین مساله باعث شد که در سال ۱۹۳۶ این حزب، کامو را به شیوه‌ای نمایشی محکوم و از حزب اخراج کرد.

کامو لیسانس فلسفه خود را در سال ۱۹۳۵ دریافت کرد و در ماه مه سال ۱۹۳۶ پایان‌نامه خود را درباره فلوطین (فیلسوف متاخر یونانی) ارائه داد.

او در سال ۱۹۳۸ در روزنامه تازه تاسیس «الجزایر جمهوری‌خواه» به عنوان خبرنگار آغاز به کار کرد. وی تمام مقاله‌های خود را به صورت اول شخص می‌نوشت که تا آن زمان در شیوه گزارشگری فرانسوی متداول نبود و بعد از این اقدام کامو، به شیوه‌ای متداول تبدیل شد.

با نزدیک‌تر شدن جنگ جهانی دوم، کامو به عنوان سرباز داوطلب شد، اما به دلیل بیماری سل او را نپذیرفتند. او در این زمان سردبیر روزنامه «عصر جمهوری» شده بود که در ژانویه سال ۱۹۴۰ دستگاه سانسور الجزایر آن را تعطیل کرد. در مارس همان سال فرماندار الجزیره، آلبر کامو را به عنوان تهدیدی برای امنیت ملی معرفی کرد و به او پیشنهاد کرد که شهر را ترک کند. در این هنگام کامو به پاریس رفت.

این نویسنده کار خود را در روزنامه «عصر پاریس» شروع کرد، بعدها برای دوری از ارتش نازی به همراه دیگر کارمندان روزنامه، ابتدا به شهر کلرمون فران و سپس به شهر غربی بوردو نقل مکان کرد.

در ۱۹۲۴ کامو، معروف‌ترین اثر خود، رمان بیگانه و مجموعه مقالات فلسفی خود تحت عنوان «افسانه سیزیف» را منتشر کرد.

وی نمایشنامه «کالیگولا» را در سال ۱۹۴۳ به چاپ رسانید. او این نمایش‌نامه را تا اواخر دهه پنجاه بارها بازنویسی و ویرایش کرد. در سال ۱۹۴۳ کامو کتابی را به نام «نامه‌هایی به یک دوست آلمانی» نیز به صورت مخفیانه به چاپ رسانید.

در ۱۹ دسامبر ۱۹۴۱ کامو اعدام «گابریل پری» را شاهد بود که این واقعه به قول خودش موجب متبلور شدن حس شورش علیه آلمانی‌ها در او شد. 

او در سال ۱۹۴۲ عضو گروه مقاومت فرانسوی به نام نبرد شد و در اکتبر ۱۹۴۳ به کمک دیگر اعضای گروه شروع به فعالیت روزنامه‌نگاری زیرزمینی کرد. 

وی در این گروه مقاومت با ژان پل سارتر (فیلسوف و نویسنده فرانسوی) آشنا شد. او یکبار هنگامی که سرمقاله روزنامه «نبرد» را به همراه داشت در یک بازرسی خیابانی دستگیر شد.

در سال‌های پس از جنگ کامو به دار و دسته ژان پل سارتر و سیمون دوبوار در کافه «فلور» در بلوار «سن ژرمن» پاریس پیوست. کامو بعد از جنگ سفری به ایالات متحده داشت تا در آنجا در مورد اگزیستينسیالیسم سخنرانی کند.

رمان «طاعون» از این نویسنده نیز در سال ۱۹۴۷ به چاپ رسید که در زمان خود پرفروش‌ترین کتاب فرانسه شد.

کامو نمایش‌نامه «عادل‌ها» را در سال ۱۹۴۹ منتشر ساخت و اثر فلسفی خود به نام «شورشی» را نیز درسال ۱۹۵۱ به چاپ رساند.

در سال ۱۹۵۲ مشاجراتی بین کامو و سارتر بعد از نوشتن مقاله‌ای علیه کامو در مجله‌ای که سارتر سردبیر آن بود شروع شد.

در ۱۹۵۲ از کار خود در یونسکو استعفا داد، زیرا سازمان ملل عضویت اسپانیا تحت رهبری ژنرال فرانکو را قبول کرده بود.

در اوایل سال ۱۹۵۴ بمب‌گذاری‌های گسترده‌ای از جانب جبهه آزادی‌بخش ملی در الجزایر رخ داد. کامو تا پایان عمر خود مخالف استقلال الجزایر و اخراج الجزایریهای فرانسوی‌تبار بود، ولی در عین حال هیچ‌گاه از گفت و گو در مورد فقدان حقوق مسلمانان دست بر نداشت.

در ۱۹۵۵ کامو مشغول نوشتن در روزنامه «اکسپرس» شد. او در طول هشت ماه ۳۵ مقاله تحت عنوان "الجزایر پاره پاره" نوشت.

در ژانویه ۱۹۵۶ کامو برگزاری یک گردهمایی عمومی در الجزایر را عهده‌دار شد که این گردهمایی مورد مخالفت شدید دو طرف مناقشه، جبهه تندرو فرانسویان الجزایر و مسلمانان قصبه، قرار گرفت.

کامو در آخرین مقاله‌ای که در مورد الجزایر نوشت تلاش کرد از گونه‌ای فدراسیون متشکل از فرهنگ‌های مختلف بر مبنای مدل سوئیس برای الجزایر دفاع کند که این نیز با مخالفت شدید طرفین مناقشه روبرو شد.

از آن به بعد کامو به خلق آثار ادبی پرداخت و داستان‌هایی کوتاه که مربوط به الجزایر بودند را منتشر ساخت. او در عین حال به تئاتر پرداخت. دو نمایش‌نامه اقتباسی «در سوگ راهبه» اثر ویلیام فاکنر و «جن‌زدگان» اثر فیودور داستایوفسکی از کارهای کامو در تئاتر بود که با استقبال زیادی روبرو شدند.

او رمان «سقوط» را در سال ۱۹۵۶ به رشته تحریر درآورد و در سال ۱۹۵۷ جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد. او دومین نویسنده‌ جوانی بود که تا آن روز جایزه نوبل را گرفته‌اند.

بعد از ظهر چهارم ژانویه ۱۹۶۰ در ۲۴ کیلومتری شهر سانس در بزرگراهی در حاشیه دهکده پتی‌ویل نزدیک مونته‌رو یک خودرو فاسل-وگا از جاده منحرف می‌شود و به درختی می‌کوبد و تکه تکه می‌شود. آلبر کامو در صندلی عقب همین خودرو نشسته بود. او در این سفر همراه خانواده دوست ناشرش میشل گالیمار بود.


در ایران بیش از ۳۰ کتاب از آثار این نویسنده وجود دارد. از رمان «بیگانه» به تنهایی ۵ ترجمه متفاوت وجود دارد و برخی از آثار او مورد استناد دانشگاهی قرار می‌گیرند.

لیلی گلستان، منوچهر بدیعی، رضا سید حسینی و جلال آل‌احمد از شناخته شده‌ترین مترجمان کامو در ایران محسوب می‌شوند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط