به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، عزالدینالمناصره، شاعر و منتقد فلسطینی متولد سال 1946 است و دکترای ادبیات تطبیقی از دانشگاه صوفیه دارد.
وی اكنون در دانشگاه فیلادلفیا اردن به تدریس مشغول و دارای 12 مجموعه شعر است.
گزیدهای از سرودههای این شاعر فلسطینی با عنوان «صبر ایوب» توسط موسی بیدج به فارسی ترجمه شده است و شعرهای او به زبانهای انگلیسی، هلندی و فرانسوی ترجمه شدهاند.
المناصره 16 کتاب نقد به ویژه در حوزه نقد شعر منتشر کرده است.
ترجمه دو قطعه شعر از این شاعر فلسطینی:
مار با موسیقی دور نمیشود
«مراقب سبزینهای باش که با گذشت زمان در ویرانهها میروید
مراقب خشم مجروحان باش
مراقب زنان مسافرخانه باش
در برابر دیگران، سفره دلت را باز کن.
دریای شور را توان آن نیست که از کنعان عسل بسازد
حنظل تلخ از نیشکر به بار نمیآید
قاطر نمیتواند اسب پاکوتاهی به دنیا آورد که در تپهها بچرد
گربه مار نمیزاید
مار از سوراخش بیرون نمیآید مگر آنکه با تبر به آن بزنی
مار با موسیقی دور نمیشود
مار فقط وقتی دور میشود که سرش را زده باشند.»
جفرا
«برای درختان عاشق میخوانم
برای پیادهروهای سخت میخوانم، برای عشق میخوانم
برای بانویی میخوانم که در سبد انجیرش رمز و راز میبرد
سبدی که آرزوهای در تبعید را میبرد.
برای دوستانم در زندان میخوانم.
و برای «جفرا» خواهم خواند.
برای شعر نوشته شده روی پیادهروهای شهیدان گمنام،
برای کارگران اخراج شده
و برای جفرا خواهم خواند.
در نبود مادر، جفرا مادرمن است
در اسارت، جفرا میهن من است،
گلی است که از جنگل زیتون سراغ دارد،
و از بال زدن کبوتران
و از اشعار برای فقیران.
جفرا- هر که جفرا را دوست ندارد،
بگذارسرش را در زمین داغ مدفون کند.
تیر از کمان رها کردم و گفتم: «قاتل خواهد مرد»– اما
آن چشمان غول زرد را سوراخ نکند، بیابان بر او چیره میشود
جفرا انگور است، گردنبندی دارد از سنبل.
جفرا، آیا به بیروت پرواز کرده؟
جفرا پشت پنجره بود، گریان.
جفرا شعر میخواند و راز مدفون شدهاش در ساحل «اکر» را
فاش میکرد و میخواند.
و برای چشمان تو، جفرا، خواهم خواند
خواهم خواند
خواهم خواند.»
نخستين همايش شاعران ايران و جهان 28 فروردين تا اول ارديبهشت در سه شهر تهران، شيراز و اصفهان برگزار ميشود.
چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۶:۲۹
نظر شما