به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، سرشار در ابتداي اين نشست گفت: اميدوارم اين نشست به نتايج خوبي در عرصه ادبيات داستاني كشورمان منجر شود.
وي افزود: تاكنون هيچ ديني مانند اسلام و هيچ مذهبی به اندازه شيعه، به مقام زن با آزادگي نگاه نكرده و نقش او را به شكلي واقعا متعالي بيان نكرده است. در سالهاي انقلاب هم ميبينيم كه گاهي اوقات تعداد تظاهراتكنندگان زن بيش از مردان بود و حتي در موقعيتهاي خطرناك زنان جلوتر بودند.
وي در ادامه به حضور پررنگ زنان در عرصههاي دانشگاه و تحصيل اشاره كرد و توضيح داد: به ياد دارم قبل از انقلاب در دانشگاه علم و صنعت، فقط 20 درصد سهميه اختصاصي بود تا خانمها حتي با معدلهاي پايين هم پذيرفته شوند؛ اين در حالي است كه امروز اغلب جمعيت دانشگاهي ما را زنان تشكيل ميدهند.
اين نويسنده تصريح كرد: قبل از انقلاب فقط 5 داستاننويس جدي داشتيم. خيلي از اين نويسندگان به كارشان ادامه دادند و بهترين آثارشان را بعد از انقلاب خلق كردند كه گلي ترقي، شهرنوش پارسيپور و غزاله عليزاده از آن جملهاند و امروز بيش از 100 داستاننويس فعال زن داريم.
وي به ايجاد تحول در ديدگاههاي داستاني نسبت به نقش زنان گفت: تحول ديگر عرصه ادبيات داستاني معاصر، تغيير جايگاه و منزلت زن در فضاي داستان بود. بسياري از آثار داستاني ما قبل از انقلاب متاثر از نگاه غربي بود و ذهنيتها در مرتبه نازلي نسبت به زن قرار داشت. در حالي كه بعد از انقلاب ما زن را در جايگاه قديسه و مجاهده ميبينيم.
اين داستاننويس با بيان اينكه در دهههاي اخير نوعي تعادل در پرداختن به نقش زنان در ادبيات داستاني به وجود آمده، خاطرنشان كرد: زن در آثار داستاني قبل از انقلاب با نقشهايي افراطي حضور مييافت؛ به طوري كه مثلا در «بوف كور»، يا زن اثيري و دور از دست و فراواقعي بود، يا موجودي فاسد. در حالي كه برقراري تعادل و رسيدن به چهره معقول و واقعي از زن، از دستاوردهاي ادبيات داستاني بعد از انقلاب به شمار ميرود.
دبير جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي ايران، همچنين پرداختن به نقشي متعادل و تاثيرگذاز از زن را در آثار نويسندگاني مانند سيمين دانشور محرز دانست و گفت: در هر حال زن در ادبيات قبل از انقلاب، موجودي ناشناخته براي مرد بود. با داستاننويسي بعد از انقلاب اين جهان سربسته شناخته شد و خانم دانشور يكي از پيشگامان ورود به عرصه واقعي دنياي زنانه بود.
وي اضافه كرد: نويسندهاي كه عواطف و احساسات پنهان مانده زنان را بكاود، فمينيست نيست؛ البته بيشترين آثار بازاري بعد از انقلاب نيز متعلق به خانمهاست.
اين نويسنده با برشمردن آثار متعددي از نويسندگاني چون سيمين دانشور، زويا پيرزاد، راضيه تجار، و برخی ديگر گفت: پرفروش بودن بسياري از آثار شاخص زنان تواناي نويسنده ما به آن دليل است كه شخصيت اصلي آثار آنان زن است و نويسنده به عوالم پنهان زنانه بيشتر نزديك شده است.
اين داستاننويس در ادامه سخنانش نويسندگي را كار پررنجي دانست و به مشكلات نويسندگان اشاره كرد و توضيح داد: نويسنده براي نوشتن، خود را از همه چيز محروم ميكند و چه بهتر است كه نويسندگان ما انگيزههايي متعالي در نوشتن داشته باشند. يك نويسنده عاقل بايد در نوشتن بهرههاي معنوي و مادي را با هم بخواهد.
وي در پايان گفت: اميدارم آثار بانوان نويسنده ايراني روز به روز، هم به لحاظ كيفي و هم كمي، ارتقا يابد و ما شاهد حضور درخشان آنان در محافل و عرصههاي بينالمللي باشيم.
اولين همايش بانوان داستاننويس،به همت بنياد ادبيات داستاني ايران، صبح امروز(چهارشنبه، 12 اسفند) در هتل انقلاب تهران برگزار شد.
اخبار تكميلي اين نشست متعاقبا در «ايبنا» منتشر خواهد شد.
چهارشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۵:۵۷
نظر شما