سه‌شنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۸ - ۰۸:۰۰
جشنواره‌هاي معتبر مخالفان بسيار دارند

سهراب هادي، نويسنده، گرافيست و عضو هيات علمي جايز ادبي جلال آل‌احمد؛ جلال چهره‌اي ناآشنا نيست. او سنت‌شكن و البته صاحب قلم و بوجودآورنده جرياني بديع در ادبيات معاصر است. بعد از كودتاي 1332 فقط جلال بود كه روح مقاومت و روح عدم انفعال را در ادبيات پروراند...

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) سهراب هادي، نويسنده، گرافيست و عضو هيات علمي جايز ادبي جلال آل‌احمد؛ جلال چهره‌اي ناآشنا نيست. او سنت‌شكن و البته صاحب قلم و بوجودآورنده جرياني بديع در ادبيات معاصر است. بعد از كودتاي 1332 فقط جلال بود كه روح مقاومت و روح عدم انفعال را در ادبيات پروراند
اين بارزه شخصيتي و ادبي، اجتماعي و به عبارتي، ميراث ادبي جلال آل‌ احمد است. 

جلال بعد از حاكميت فضاي بحث‌آلود سياسي، اجتماعي و فلسفي كودتاي 28 مرداد، نجات روح استقلال‌خواهي در ادبيات را به تنهايي به دوش كشيد.

او در «اورازان» فقط بر زبان مادري پافشاري مي‌كند و در تمام آثارش طوري حرف مي‌زند كه به نظر مي‌رسد هيچ چيز و هيچ‌كس و هيچ‌جا را غير از زادگاهش نمي‌شناسد؛ البته اين در صورتي است كه جلال درباره رويدادهاي جهاني روزگارش و حوادث روزمره اجتماعش، فهمي عميق و كامل دارد. آثار ترجمه او گواه حقيقي اين مطلب است.

جشنواره جلال در روزگار ما قرار است تا جشنواره‌اي معتبر به حساب آيد؛ آنهم در شرايطي كه جشنواره‌هاي معتبر و جوايز معتبر، مخالفان بسيار دارند و ضمن ‌آنكه ما هنوز روش برگزار كردن جشنواره‌هاي معتبر را تجربه نكرده‌ايم. بسياري از كارها، بخصوص برگزاري يك رويداد معتبر به نام جايزه ادبي و به نام شخص صاحب اعتباري مانند زنده‌ياد جلال آل‌احمد قطعا زمينه‌سازي جدي اجتماعي هم در داخل ايران و هم در موقعيت جهان مي‌طلبد كه بر اين اساس ما بايد روش برپايي و سازماندهي چنين رويدادهايي را به طور روزمره ياد بگيريم و بدانيم كه كيفيت و نتيجه صحيح گرفتن، يك امر تدريجي است؛ مخصوصا در اين‌گونه موارد.

براي كساني كه حواس جمع در عالم فرهنگ و هنر ندارند، هنوز چرايي برگزاري اين جايزه يعني جايزه ادبي جلال آل احمد مبهم است و روشن نيست. 

مساله ديگر آن است كه ما مي‌خواهيم زبان مادري خود را آنگونه كه مناسب روزگارمان است، دريابيم. آيا با اين جشنواره ممكن است و چرا با نامي مانند جلال آل‌احمد؟ 

مي‌توانم بگويم كه ادبيات و رمان و داستان ما به رودخانه‌اي شبيه است كه از هركجاي آن كه لازم باشد، بدون سر و صدا مي‌توان آب برداشت.
و دراين باره خوشايند نيست نام ببرم از انبوه كتاب‌هايي كه به بيگانگي با زبان و نثر مادري فارسي دچارند و همچنان به دست ناشران سپرده مي‌شوند و روبه فراواني‌اند.
يكي از نسبت‌هاي ما با بنياد و جايزهاي مانند جلال، مي‌تواند سهم رنج‌هاي ديگران در آثارمان باشد. 

جلال نامش نيز مانند قلمش داراي اعتبار است و نثرش، زبان مادري ماست. قرابت نام اين جايزه يك ناشناختگي نيست؛ كمتر كسي مانند جلال با قلم، صميمي بوده است. 

صداقت با قلم، جوهره انديشه جلال آل احمد است. البته اين معيارها در داوري‌ها زياد شناخته نشده و يا شناخته شده نيست. آگاهي بر زمان و زبان نيز بايد از سوي داورها يك ركن در داوري براي شناخت اثر به شمار آيد و همه اين‌ها در راستاي چگونه انتخاب شدن مورد بحث است. 

ما بايد در نسبت با جشنواره‌اي مانند جلال كه مبتني بر آرمان‌ها و بنيان‌هاي فكري جلال در هنر و ادبيات است، به جايگاه و چگونگي زبان مادريمان توجه كنيم؛ ضمن آنكه چگونه برگزار كردن رويدادها را بشناسيم؛ نقد را از تقريظ تمييز بدهيم و همه اين‌ها زمان مي‌خواهد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها