سیدرفیع احمدجواهری، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، با بیان اینکه عناصر و نمادهای کتابمحور با نصب مجسمه، سردیس، دیوارنگاره، ایجاد ایستگاههای مطالعه، نامگذاری خیابانها و بهطور کلی استفاده در مبلمان شهری، تاثیر زیادی در فرهنگ کتابخوانی دارد، بیان کرد: این فعالیت در فضای شهری بهدلیل انتقال مستقیم مفاهیمی که پشتوانه غنی دارند، زمینهساز توسعه کتابخوانی میشوند اما در درازمدت.
وی محور قرار دادن کتاب، در تقویت هویت فرهنگی شهر از منظر بصری را موثر دانست و ادامه داد: در بحث فرهنگ کتابخوانی باید از ابزارهای متفاوتی استفاده کرد اما همین بهره بردن از المانهای شهری، تلنگری برای دعوت به کتابخوانی است؛ چراکه چشم میبیند و ذهن میخواهد دنبال آن برود. حتی وجود نماد و عناصر کتابمحور این احساس را در جامعه تقویت میکند که در شهری زندگی میکنم که کتابخوان است. آدمها رقابت میکنند کتاب دست بگیرند و در مترو و اتوبوس، بهجای موبایل، کتاب بخوانند.
مدیر انتشارات ابوعطا با بیان اینکه در نمای شهری نیز میتوان از بیلبوردهای تبلیغاتی برای ترویج کتابخوانی بهره برد، افزود: همیشه از بیلبوردها برای تبلیغات انواع کالا استفاده شده اما میتوان از همین جایگاه برای ترغیب مردم به کتابخوانی دعوت کرد و به فواید مطالعه پرداخت. این کار فرهنگی موجب میشود تنوعی هم در نمادهای شهری بهوجود میآید.

احمدجواهری، با بیان اینکه مسئولین فرهنگ شهری که ابزار در دست دارند باید شهر را کتابمحور کنند، اظهار کرد: فرهنگ کتابخوانی در ضعیفترین حالت خود قرار دارد. مدیران زیادی به من رجوع میکنند برای تهیه کتاب صوتی که لالایی برای خوابیدن آنها باشد. انسانها یا تجربه میکنیم که یاد بگیریم یا میخوانیم و یاد میگیرم. ظاهراً بیشتر مردم جامعه در پی تجربه هستند! با همین شیوه جلو برویم دچار آسیبهای جدی خواهیم شد؛ چراکه فضای مجازی موجب تغییر علاقه و سلایق، به پایینترین حد ممکن شده است. عمق یادگیری با خواندن محتوای شبکههای اجتماعی افت کرده و در حال تبدیل شدن به اقیانوسهای کم عمق هستیم؛ درحالی که محتوای کتاب در ذهن میماند و تاثیر خود را در درازمدت میگذارد.
وی با این توضیح که شهرداری در بحث فرهنگسازی باید از بساطگستران در راسته کتابفروشیها و بعضاً مترو نیز جلوگیری کند، اضافه کرد: این آثار که عموماً با درصد تخفیف زیاد، به فروش میرسند جریان کتابخوانی را تخریب میکنند؛ چراکه با نازلترین ترجمه در راحتترین شرایط در دسترسند. این کتابهای کپی، اصطلاحاً سکته دارند و موجب دلزدگی مخاطب میشوند. کتابفروشی دست دوم یا بساط کتاب، تعریفی دارد که اصلاً در شهر تهران رعایت نمیشود و کتاب در خوارترین حالت ممکن در پیادهرو ریخته شده و به فروش میرسد. فروش خوبی هم دارد چون عدهای فکر میکنند این آثار بدون سانسور هستند.
احمدجواهری، از کتابخوانی بهعنوان «ورزش ذهن» یاد کرد که حتی در تبلیغات فیلم و سریالها دیده نمیشود و ادامه داد: اگر حتی نصف صحنههایی که سیگار در دست بازیگران نقش اول دیده میشود، کتاب میدیدیم باز تاثیر خود را داشت؛ اما دریغ! در حالی که در فیلمهای خارجی در ژانرهای متنوع کتاب حتماً در صحنهای گنجانده شده است.
نظر شما