سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – پیمان سلیمانی، شاعر و منتقد ادبی: قطعاً نام حسین منزوی به عنوان یکی از کسانی که در جریان نوگرایی غزل سهم بسزایی داشته همواره در ذهن ادبیات خواهد ماند. اینکه امروز در بسیاری از تحقیقات دانشگاهی و پژوهشها از او نام برده میشود نشان میدهد این شاعر با درک درست از شعر توانسته است در تاریخ ادبیات ایران به عنوان شاعری موثر ثبت شود.
بیراه نیست اگر بگوییم او از کسانی است که در جریان تلاش برای رفرم در غزل از افراد اثرگذار بوده است و با استقبال از پیشنهادهای نیما در غزل پس از مشروطه، مسیری تازه برای عبور از غزل سنتی ایجاد کرده؛ اتفاقی که به صورتی محدود از دهههای چهل و پنجاه با نیستانی، منزوی و بهبهانی آغاز شد و غزل دهه هفتاد را متاثر از خویش ساخت است. اگر چه همچنان و به معنای واقعی، رفرم در غزل رخ نداده و ساختار در این قالب همچنان از شبکه ذهنی شعر گذشته پیروی میکند اما در زبان و نگاه تغییراتی بنیادین در این قالب رخ داده که غیر قابل انکار است. معتقدم اگر تجربیات کم اما موثر منوچهر نیستانی توسط شاعران دهه بعد ادامه پیدا میکرد، اکنون با شکلی متفاوتتر از غزلی که امروز در دسترس است مواجه میبودیم.
به هر حال با حسین منزوی و همعصرانش دمیدن روح زمان در شکل سنتی غزل اتفاق افتاد و زبان و جهانبینی در این قالب تا حدودی دیگرگون شد و فضاهای تازه در این قالب خلق شد.
حسین منزوی جزو معدود غزلسرایانی است که تشخص سبکی و نوشتاری دارد و موتیفهای شعری او این موضوع را به وضوح ثابت میکند و این موضوع توسط بسیاری از پژوهشگران معاصر تبیین و بررسی شده است.
منزوی نگاهی نو به اسطوره و عناصر شعر کهن دارد، از زبان محاوره روزگار خود بیشترین و بهترین استفاده را میکند، رویکردی متفاوت به صور خیال دارد، به شکلی هنرمندانه از جملات معترضه در شعرش استفاده میکند، از سکوت به عنوان شکلی ادراکی از موسیقی شعر بهره میبرد، در غزلش ایجاد موقعیت میکند و وضعیتی متفاوت را به نمایش میگذارد. اینها از جمله مواردی است که شعر او را از شعر شاعران همعصر خود متمایز میسازد.
در پایان باید گفت: غزل امروز وامدار حسین منزوی است. تلاش او برای احیای این قالب ستودنی است و شعر او و کارهایی که در این قالب انجام داده است گزارشی عمیق و ارزشمند به تاریخ ادبیات بوده است.
نظرات