سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): شهربانو حداد، شاعر مجموعه شعر «معادلات جهان را کمی به هم بزنیم» که در ماه جاری از سوی انتشارات نویسندگان پارس در ۱۵۰ صفحه منتشر شده است، از انگیزههایش برای سرودن و نوشتن، فلسفه انتخاب عنوان کتاب و مسئولیت شاعر در روزگار پرشتاب امروز سخن گفت.
او از آن دسته شاعرانی است که شعر را نه یک سرگرمی، بلکه ضرورتی زیستی میبیند. او سالها در حوزه تدریس ادبیات فعالیت داشته و از سرچشمههایی چون شاهنامه فردوسی، غزل سعدی، عرفان حافظ و صمیمیت شهریار نوشیده است. رویکردش به شعر، ترکیبی از تأمل فلسفی و کشف لحظههای ناب انسانی است. به باور او، کتاب تازهاش همان جایی است که مخاطب میتواند هم زمزمههای عاشقانه را بشنود و هم تأملات اجتماعی را لمس کند.
گفتوگوی کوتاه خبرنگار ایبنا با این شاعر را بخوانید.
شعر و غزل در زندگی امروز چه کارکردی دارند؟
آنچه ما امروز به آن نیاز داریم، فرصتی برای مکث است. هرکس در زندگی روزمره چنان غرق سرعت شده که فراموش میکند دل هم بخشی از وجود انسان است، نه فقط عقل و منطق. شعر، این مکث را به ما هدیه میدهد. غزل، شکوه این مکث است.
عنوان «معادلات جهان را کمی به هم بزنیم!» کنجکاویبرانگیز است. چرا چنین نامی را برگزیدید؟ این عنوان چه پیامی برای مخاطب دارد؟
شعر توانایی این را دارد که معادلات منجمد جهان را حتی با کوچکترین تکان، تغییر دهد. هنر و ادبیات پنجرهای تازه باز میکنند؛ پنجرهای به سوی مهربانی، امید و حتی حقیقت. برای من، همین که بتوانم لحظهای حس یا فکری خوابیده را بیدار کنم، یعنی معادلات عوض شدهاند. این عنوان دعوتی است به شجاعت. به اینکه در نظم خشک جهان، یکذره بینظمی انسانی وارد کنیم تا نفس تازهای جاری شود.
شما از رسالت شاعر گفتید، این واژه برایتان چه معنایی دارد؟
شاعر باید پاسدار هیچچیز جز حقیقت دل باشد. رسالت او، ثبت لحظات گذراست قبل از آنکه غبار فراموشی بپوشاندشان. اگر این کار را نکند، چه چیزی برای آیندگان میگذارد؟ به نظر من «ردّ انسانی و عاطفی» به عنوان مهمترین میراث شاعر است. این بدان معناست که شاعر باید بتواند با احساسات و تجربیات انسانی ارتباط برقرار کرده و اثری ماندگار از خود بر جای گذارد. جمله «کسی که نمینویسد، بازنده است» یک دیدگاه قاطعانه در مورد اهمیت خلق اثر هنری و ثبت تجربه زیستن است. حتی اگر شعر نتواند تغییرات بنیادین و کلی ایجاد کند، وظیفه آن «روشنکردن گوشهای از تاریکی» است. منظور از روشنکردن گوشهای از تاریکی، یعنی اینکه در مواجهه با چالشها، ناامیدیها و تاریکیهای جامعه رسالت شاعر سنگین است؛ زیرا حتی یک روشنایی کوچک نیز میتواند امیدبخش باشد. این پذیرش واقعبینانه از محدودیتها، در کنار تعهد به انجام وظیفه، رویکردی متعادل را نشان میدهد.

تجربه تدریس ادبیات چه نقشی در نگاه شما به شعر داشته است؟
تدریس آثار بزرگان مانند فردوسی، سعدی، حافظ و شهریار به من یاد داد که شعر، زبان زندگی است. این تجربه باعث شد بیشتر لحظات و احساساتم را ثبت کنم، چون هر قطعه شعر مثل حادثهای است که از ذهن میگذرد و میتواند جهان کوچکم را تکان بدهد. تدریس ادبیات مرا به عمیقترین لایههای زبان برد. فهمیدم شعر فقط روایت نیست؛ آینهای است که هم شاعر و هم مخاطب را نشان میدهد. از همانجا شروع شد که حس کردم باید حرفهای ناگفتهام را روی کاغذ بیاورم.
در شعرهایتان تصویرسازی قوی دیده میشود. این تکنیک را از کجا آموختهاید؟
بیشتر از تجربه زندگی روزمره. هر تصویر، جایی در واقعیت دارد. وقتی به اتفاقات کوچک با دقت نگاه کنیم، خود آنها به شعر تبدیل میشوند.
چرا غزل؟ چرا نه شعر سپید یا قالبهای دیگر؟
غزل زبان مادری روح من است. میتوانم در قالبهای دیگر هم بنویسم، اما غزل جایی است که موسیقی کلمات و جریان احساس به هم میرسند.
چه پیشنهادی برای علاقه مندان ادبیات دارید؟
«شعر را بخوانید، حتی اگر شاعر نیستید. شعر برای شماست؛ برای آن لحظهای که میخواهید به زندگی بگویید مکث کن. معادلات جهان را شاید نتوانیم یکباره تغییر دهیم، اما میتوانیم با چند کلمه، شیبش را عوض کنیم. بنویسید، حتی اگر برای یک نفر. بگذارید کلماتتان در جایی از زمان و مکان، کسی را به فکر یا لبخند یا اشک بیندازد. این یعنی شما معادلات جهان را کمی به هم زدهاید.
به گزارش ایبنا؛ «معادلات جهان را کمی به هم بزنیم»، سروده شهربانو حداد، شاعر و نوینسده اهل آباده در ۱۵۰ صفحه در قطع رقعی در ماه جاری توسط انتشارات نویسندگان پارس منتشر شده است.
نظر شما