به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، منصوره رضایی در نشست ششم «عصر ناداستان» قم به میزبانی سمیه سلطانپور پیرامون کتاب «یکیشون خیلی خوبه»، گفت: از کودکی علاقه به نویسندگی داشتم و فکر میکردم اگر نویسنده شوم باید در دانشگاه ادبیات فارسی بخوانم و وقتی وارد دانشگاه شدم، متوجه شدم بحث هنری و دانشگاهی ادبیات فارسی خیلی با هم فرق میکند.
وی ادامه داد: از زمانی که کارشناسی را تمام کردم، تصمیم گرفتم خودم نوشتن را شروع کنم که به مرور نویسی و معرفی کتاب پرداختم و کارهایم در مجلات و خبرگزاریها منتشر شد.
رضایی تصریح کرد: طنزنویسی را قبل از کرونا شروع کردم و در محفل «قمپز» قم عکس نوشتههای طنز مینوشتم.
این نویسنده عنوان کرد: ماجراهای خواستگاری را در پیام زن مینوشتم که مسئول نشر مهرستان این متنها را خوانده بود و پیام دادند که آن را به صورت کتاب چاپ کنیم.
وی درباره کتاب «یکیشون خیلی خوبه» افزود: در این کتاب تخیل به کار رفته و توانستم خاطرات را به صورت دقیق و کامل روایت کنم چون افرادی که خاطراتشان را تعریف کرده بودند، نمیخواستند این اتفاق بیفتد از این رو قرار بر این شد که به صورت جستار بنویسم. جستار یکی از نمونههای ناداستان است که خیلی به داستان کوتاه نزدیک است.
رضایی که به مشکلات پیشرو برای نوشتن طنز اشاره کرد و گفت: یکی از سختیهای ماجرا این بود که خود مردم ایران طنازند از این رو برای افرادی که دستمایه روزانهشان طنز ساختن است، نوشتن برای آنها دشوار است. از قضا اگر خانم باشد سختتر میشود چون برخی شوخیها را خانمها نمیتوانند مطرح کنند.

نویسنده کتاب «یکیشون خیلی خوبه» اضافه کرد: از دیگر مشکلات برای نوشتن کتاب این بود که راویها خیلی به سختی ماجراها را تعریف میکردند و دوم اینکه روایت را باید به گونهای مینوشتم که خواننده حس داستان خواندن پیدا نکند.
وی ادامه داد: تعداد طنزنویسان زن در دنیا کم، در ایران کمتر و در قم بسیار کمتر است. طنزنویسی شوخیهایی در خودش دارد که به راحتی نمیتوان آنها را انجام داد و برای این کار باید روی لبه تیغ را رفت و شوخیهایی انجام داد که مخاطب اذیت نشود.
رضایی در پایان افزود: نمیتوانستم برخی مسائل را در خواستگاری مطرح کنم اما چون خودم در بخش نظارت نشرها کار کرده بودم و به خیلی از خط قرمزها واقف بودم لذا تلاش کردم که متن فراتر از خط قرمزها نرود و نیاز به اصلاح بازبینی ارشاد یا ناشر نداشته باشد.
نظر شما