سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - محمد فنایی اشکوری، استاد فلسفه تطبیقی: علوم اجتماعی از دستاوردهای بسیار ارزشمند بشری است. بدون اینکه از اهمیت علوم طبیعی بکاهیم باید بدانیم که از جهاتی علوم انسانی و اجتماعی از اهمیت بیشتری برای حیات انسانی برخوردار است. به جهت پیچیدگی موضوع این علوم که انسان به عنوان موجودی آگاه و مختار است، مطالعه و تحقیق در این علوم بسیار دشوار است و به همین جهت است که این علوم به دقت علوم طبیعی نیستند و روشی که در علوم طبیعی به کار می رود برای این علوم کافی نیست. در اینجا به اختصار به برخی خطوط کلی در این زمینه اشاره می کنیم.
اهمیت مبانی فلسفی در علوم اجتماعی
علوم اجتماعی نیازمند مبانی فلسفی استوار است که با استفاده از فلسفه اسلامی و فلسفۀ غرب میتواند تأمین شود. مفاهیمی مانند عدالت، آزادی، اراده انسانی و قوانین حاکم بر جامعه و سنتهای الهی در تاریخ باید با نگاه دقیق فلسفی بازتعریف شوند تا علوم اجتماعی بتواند به درکی جامع از پدیدههای اجتماعی دست یابد.
نقش دین و اخلاق در علوم اجتماعی
علوم اجتماعی نمیتواند نسبت به ارزشهای اخلاقی و هدایتهای دینی بیتفاوت باشد. این علوم باید در خدمت کمال انسانی و تحقق جامعه اخلاقی قرار گیرد، نه صرفاً توصیف واقعیتهای موجود. نسبیگرایی اخلاقی در علوم اجتماعی مدرن باید نقد شود.
استفاده از روش ترکیبی در علوم اجتماعی
یافته های عقلی و آموزه های دینی باید در تحلیل پدیدههای اجتماعی با هم هماهنگ شوند. ما در علوم اجتماعی به تفکر فلسفی و مطالعات تجربی نیازمندیم، اما در کنار آن بهره گیری از آموزه های دینی نیز می تواند افق های جدیدی را بگشاید، حتی می توان گفت علوم اجتماعی بدون بهرهگیری از آموزه های وحیانی نمیتواند به درک کاملی از مسائل پیچیده انسانی مانند ظلم، فقر یا تحولات فرهنگی دست یابد. بنابراین درعلوم اجتماعی باید از روششناسی ترکیبی استفاده کرد که شامل سه عنصر است: عقل فلسفی، تجربۀ علمی و میدانی و آموزههای دینی. این رویکرد در مقابل روششناسی تکبُعدی در علوم اجتماعی مدرن قرار میگیرد. در این علوم هم از روش تبیین هم تفهم، هم برون نگری هم درون نگری، هم روش طبیعت گرایانه هم روش انسان گرایانه باید بهره برد و با روش واحد نمی توان همۀ مسائل این علوم را سامان داد.
نقد رویکرد پوزیتیویستی
علوم اجتماعی مدرن تا حد زیادی تحت تأثیر پوزیتیویسم و تجربهگرایی افراطی قرار دارد که سعی میکند پدیدههای انسانی و اجتماعی را صرفاً با روشهای کمی و مبتنی بر مشاهده تجربی تحلیل کند. این رویکرد به دلیل نادیده گرفتن ابعاد معنوی و اخلاقی انسان نارساست. علوم اجتماعی نمیتواند بدون توجه به حقیقت انسان به عنوان موجودی دارای ابعاد جسمانی و روحانی و بهره گیری از روشهای دیگر معرفت، شناختی جامع از انسان و بعد اجتماعی او ارائه دهد.
نقد جامعهشناسی سکولار
جامعهشناسی سکولار به دلیل حذف نقش خدا و معنویت از تحلیلهای اجتماعی نارساست. جامعهشناسیای که تنها بر عوامل مادی و زمینی تکیه میکند، نمیتواند همه علل ریشهای مشکلات اجتماعی را شناسایی کند. برای مثال، مسئله بیعدالتی تنها با تحلیل طبقاتی قابل حل نیست، بلکه نیازمند توجه به فطرت الهی انسان و تکلیف اخلاقی اوست.
توجه به مفهوم «امت» در جامعهشناسی اسلامی
در فلسفه علوم اجتماعی مفهوم امت (به عنوان جامعه مبتنی بر ایمان و ارزشهای مشترک فطری و دینی) جایگاهی ویژه دارد. علوم اجتماعی باید به بازتعریف مفاهیمی مانند هویت جمعی، انسجام اجتماعی و مسئولیت مشترک بر اساس الگوی امت اسلامی نیز توجه کند.
در علوم اجتماعی نباید صرفاً به دنبال علم برای علم باشیم. افزون بر ارزش معرفتی این علوم باید از آنها به مثابه ابزاری برای نیل انسان به کمال حقیقی استفاده کرد و برای این منظور باید در پی تحقق ارزش ها و اهدافی مانند امنیت، عدالت، رشد معرفتی، رفاه، اخلاق و معنویت در جامعه بود و این علوم را در جهت تحقق این ارزش ها و اهداف هدایت کرد.
نظر شما