به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، حامد جلالی نویسنده و داستاننویس در پنجمین نشست عصر ناداستان، که در سالن آسمان حوزه هنری استان قم به میزبانی سمیه سلطانپور برگزار شد، با اشاره به نحوه مصاحبه با حاج حسین برزگر و عدم یادآوری خاطرات به سبب شیمیایی شدن، اتفاقاتی که در هنگام تفحص پیش آمده بود و کرونا، گفت: چند کار انجام دادم. همه عکسهای حاج حسین را گرفتم یک فایل آماده کردم و همه عکسها را داخل برگههایی قرار دادم که ایشان بتوانند ببینند و خاطرات را به یاد آورند.
وی ادامه داد: تمام دفترهایی که حاج حسین داشت (زمان تفحص همیشه در دفترش یادداشت میکرد) همه را کپی و اسکن کردم و مدام به آنها ارجاع میکردم و از حاج حسین میپرسیدم.
جلالی تصریح کرد: کار سوم تهیه نقشه جنگی که حاج حسین در آن عملیاتها شرکت کرده بود و حالا هم در همان مناطق به تفحص مشغول بودند. از این نقشه پرینت بزرگی گرفتم و آن را روی میز میگذاشتم و بر اساس همه اینها از حاج حسین سوال میپرسیدم و ایشان با کمک گرفتن از دادهها مسائل را بهتر و دقیقتر به یاد میآورد.
نویسنده «درخت تنها» اضافه کرد: کار دیگری که انجام دادم این بود که با حاج حسین به سفر رفتم و با ماشین شخصی به محل تفحص رفتیم. گرچه نامه و مجوز به من ندادند اما باید این کارها را انجام میدادم. یک هفتهای کنار حاج حسین ماندم و چون توی محل بودند خیلی موقعیت خوبی برای یادآوری ماجرای جنگ به وجود آمد و خیلی مکانها را همانجا حاج حسین به من نشان داد.
این نویسنده درباره فرم نوشتاری اثر بیان کرد: اولین بار متن را به صورت دوم شخص روایت کردم اما به دلایلی قرار شد این زاویه دید به اول شخص و من راوی تغییر کند که این تغییر اتفاق سه ماه طول کشید. این تغییرات به نسبت سخت بود و در این تغییر تلاش کردم از روزنوشتهای حاج حسین برزگر استفاده کنم.

جلالی یادآور شد: بعضی خاطرات که در کتاب آمده و در کتابهای دیگر سعی میکنند نیاید را در کتاب آوردهام. طبیعتاً ایراد گرفتند اما در نسخه اول که به صورت راوی روایت میشد خیلی مطالب زیادتری بود و وقتی آنها را حذف کردند دیگر از کنار این موارد گذشتند.
وی گفت: معتقدم باید خاطرات و واقعیتهای جنگ گفته شود. بالاخره جنگ و ماجراهایی که در آن اتفاق میافتد باید به نسل بعد انتقال پیدا کند. وقتی مخاطب این مطالب را میبیند و میخواند قطعاً مطالب دیگر را که درباره شهدا نقل میکنند و مینویسند را هم باور خواهد کرد چرا که مخاطب فکر میکند نویسنده یا راوی با صداقت به او گزارش داده است.
جلالی تاکید کرد: در بحث مصاحبه، گوینده خیلی کم حرف میزند یا خاطرات را خیلی خوب به یاد نمیآورند و برای رفع این مشکل چند ترفند استفاده کردم. مثلاً خودم خاطره یا خاطراتی که حس میکردم مشترک هستند یا ایشان ممکن است نسبت به آن واکنش نشان دهد تعریف میکردم و با مصاحبه شونده ارتباط میگرفتم.
وی ادامه داد: مثلاً یکی از موضوعاتی که باعث شد حاج حسین وقایع بسیج محلات را در قم یادشان بیاید این بود که من تعریف کردم پدرم عضو کمیته بود و بچههای انقلاب که میآمدند کمک کنند را سامان میداد. آنجا حاج حسین یادشان آمد که در آن زمان در همین بسیج محلات حضور داشته است و آرام آرام با گفتن خاطرات مشترک با افراد مشترک به خاطرات حاج حسین میرسیدم.
نظر شما