سرویس بینالملل خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: جنگ ۱۹۴۸، رویدادی که اسرائیلیان آن را «جنگ استقلال» و فلسطینیان «نکبه» (فاجعه) مینامند، بیش از یک درگیری نظامی، سنگ بنای حافظه تاریخی و هویت جمعی دو ملت بود. کتابخانهها پر از آثاری است که این واقعه را از منظر سیاسی و نظامی کاویدهاند، اما کتاب تحسینشده «فلسطین عزیز: تاریخ اجتماعی جنگ ۱۹۴۸» اثر شای حزقانی، که در سال ۲۰۲۱ از سوی انتشارات دانشگاه استنفورد منتشر شد، رویکردی بنیادین و متفاوت را در پیش میگیرد.
این اثر که جوایز معتبری چون جایزه بهترین کتاب مطالعات اسرائیل از سوی مؤسسه آزریلی (۲۰۲۳) و جایزه کتاب کورنبلات (۲۰۲۲) را از آن خود کرده، از روایتهای کلان دولتی و تحلیلهای نخبگان فاصله میگیرد و به سراغ بازیگران اصلی اما فراموششده میدان جنگ میرود: سربازان عادی. حزقانی با بیرون کشیدن گنجینهای از نامههای شخصی سربازان هر دو جبهه، تاریخ را نه از بالا به پایین، که از پایین به بالا روایت میکند و نشان میدهد چگونه انسانهای عادی در موقعیتی استثنایی، با ایدئولوژیهای رسمی زیستند، آنها را رد کردند یا برای خود بازتعریف کردند.
تاریخ از پایین: شکستن انحصار روایت رسمی
شالوده نوآورانه «فلسطین عزیز» بر روش تحقیق آن استوار است. حزقانی دو جریان روایی را هوشمندانه در برابر هم قرار میدهد. در یک سو، «روایت رسمی» قرار دارد که از طریق بررسی دقیق تبلیغات جنگی، جزوات نظامی، دستورهای فرماندهان و برنامههای رادیویی هر دو طرف—ارتش دفاعی اسرائیل (IDF) و ارتش آزادیبخش عرب (ALA)—بازسازی میشود. این بخش از کتاب نشان میدهد که گردانندگان جنگ چگونه میکوشیدند مفاهیمی چون ملیگرایی و دشمنستیزی را در ذهن سربازان جوان نهادینه کنند.
در سوی دیگر، «روایت شخصی» قرار دارد که از دل منبعی کمیاب و بینهایت ارزشمند بیرون کشیده میشود: نامههای خصوصی سربازان به خانوادههایشان. این نامهها که خود گنجینهای از تاریخ اجتماعی هستند، از مسیری منحصربهفرد به دست نویسنده رسیدهاند. نامههای سربازان یهودی را واحد سانسور ارتش اسرائیل بایگانی کرده بود و نامههای داوطلبان عرب نیز در بحبوحه جنگ به دست نیروهای اسرائیلی افتاده و در همان آرشیو نگهداری میشد. همین رویارویی میان پروپاگاندای رسمی و نجواهای شخصی، جانمایه کتاب را میسازد و شکاف عمیق میان هویت فردی و ملیگرایی تحمیلی را آشکار میکند. به بیان خود نویسنده، این اثر یادآور میشود که «ترس، شجاعت، غرور، دروغ و اغراقهای مردم عادی به همان اندازه در تاریخ اهمیت دارند که دغدغههای نخبگان.»
درباره نویسنده (شای حزقانی):
شای حزقانی، دانشیار تاریخ و مطالعات یهود در دانشگاه مریلند، مورخی است که پژوهشهایش بر تاریخ اجتماعی و فرهنگی مناقشه فلسطین-اسرائیل متمرکز است. او در این کتاب نه یک گردآورنده صِرف، که به تعبیری یک «باستانشناسِ روایت» است؛ کسی که با حوصله و دقت، لایههای تاریخ رسمی را کنار میزند تا به حقیقت انسانیِ مدفون در زیر آن برسد. عمق تعهد او به این پروژه را میتوان از این واقعیت دریافت که دسترسی به آرشیو نامهها، نتیجه یک کشمکش حقوقی طولانی با نهادهای اسرائیلی بوده است. او با این اثر، خود را به عنوان یکی از مورخان نسل جدید معرفی میکند که به دنبال تدوین «تاریخ مشترک» و درهمتنیده یهودیان و اعراب است؛ روایتی که به گفته هیئت داوران جایزه کورنبلات، «در برابر روایتهای تکبُعدی و یکدستِ تاریخنگاری ملی میایستد و تصویری انسانی و چندلایه ارائه میدهد.» حزقانی با این کتاب از تاریخنگاری صرفاً سیاسی فراتر رفته و از ابزارهای تاریخ اجتماعی و تاریخ خُرد برای فهم یکی از پیچیدهترین مناقشات قرن بیستم بهره میگیرد.
درون میدان جنگ: شکاف میان ایدئولوژی و واقعیت
یکی از جذابترین بخشهای کتاب، بررسی تطبیقیِ محتوای تبلیغات رسمی با بازتاب آن در نامههای خصوصی است. حزقانی در این بخش به نتایج شگفتانگیزی میرسد. برای نمونه، او نشان میدهد که تبلیغات ارتش آزادیبخش عرب، برخلاف تصور رایج، اغلب «میانهرو تر» و مبتنی بر ارزشهای جهانشمول بوده است. با این حال، هر دو طرف به شدت به استعارههای دینی متکی بودند: دستگاه تبلیغاتی عربی، یهودیان را «ذمیهایی» تصویر میکرد که پای از گلیم خود فراتر نهادهاند، در حالی که تبلیغات اسرائیلی بارها اعراب را با دشمنان عهد عتیق مانند «عمالقه» مقایسه میکرد.
اما آیا این آموزهها به همان شکل در ذهن سربازان حک میشد؟ کتاب «فلسطین عزیز» پاسخی پیچیده به این پرسش میدهد. نامهها نشان میدهند که انگیزههای داوطلبان عرب بسیار گوناگون بود؛ از پانعربیسم و دفاع از دین گرفته تا امید به بهبود جایگاه خانوادگی و حتی درک جنگ به عنوان یک «انقلاب ضد استعماری». در جبهه مقابل، تلاش ارتش اسرائیل برای «عادیسازی خشونت» با مقاومت بخشهایی از بدنه ارتش روبهرو بود؛ بهویژه داوطلبان یهودی آمریکایی که با «دلنازکی» خود، گاهی مایه ریشخند همرزمانشان میشدند. یکی از تکاندهندهترین یافتههای کتاب، وضعیت سربازان یهودی مراکشی است. نامههای آنها سرشار از سرخوردگی از تبعیض نژادی سازمانیافته توسط اشکنازیهاست، تا جایی که بیش از ۷۰ درصد آنها آرزوی بازگشت به مراکش را داشتند. حزقانی در اینجا به یک «طنز تلخ» اشاره میکند: مقامات اسرائیلی همزمان میکوشیدند تا هم مانع بازگشت فلسطینیان به خانههایشان شوند و هم جلوی بازگشت یهودیان مراکشی به کشورشان را بگیرند.
بازتابها و ستایشها از کتاب
«فلسطین عزیز» از زمان انتشار با استقبال کمنظیر جامعه دانشگاهی روبهرو شد و بهسرعت به اثری مرجع و یک «نقطه عطف» در مطالعات فلسطین-اسرائیل بدل شد. کسب جوایز معتبر و راه یافتن به فهرست بلند جایزه تاریخ کندیل، گواهی بر این اهمیت است. استادان و منتقدان برجستهای از دانشگاههای آکسفورد، شیکاگو و کالیفرنیا این اثر را ستودهاند. یوجین روگان آن را «اثری استثنایی، خواندنی و شایسته توجه» میخواند و اوریت باشکین بر توانایی کتاب در نمایش این نکته تأکید میکند که «جنگ چگونه برخی را غیرانسانی میکند و برخی دیگر را انسانیتر».
شاید بتوان جوهر اهمیت این کتاب را در نقد تام پِسا در مجله +۹۷۲ خلاصه کرد. او مینویسد که کتاب حزقانی نشان میدهد «دشمنی و ملیگرایی با تلاش و شستوشوی فکری نظاممند ایجاد شد و اگر این خصومت همیشه وجود نداشت، پس شاید در آینده نیز الزامی برای ماندگاریاش نیست.» «فلسطین عزیز» صرفاً روایتی از گذشته نیست؛ بلکه با انسانیکردن تاریخ و به چالش کشیدن اسطورههای ملی، به ما یادآوری میکند که برای فهم امروز و گشودن راهی به سوی فردایی دیگر، شنیدن این داستانهای انسانی ضروری است.
منابع: آمازون، کریتیکال اینکویری و استنفورد یونیورسیتی پرس
نظر شما