به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): کتاب «الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب» یکی از عظیمترین تألیفات اسلامی در قرن چهاردهم هجری است که به قلم توانای علامه عبدالحسین امینی نگاشته شد. نویسندهای که برای نگارش این اثر، سالها از عمر خود را در کتابخانههای نجف، ایران، هند، شام، مکه، مدینه، استانبول و قاهره گذراند تا منابع لازم را گردآوری کند. حاصل این تلاش شبانهروزی، کتابی است در دستکم یازده جلد که همچون دژی مستحکم در برابر انکار حقیقت «غدیر خم» و امامت بلافصل علیبنابیطالب (ع) ایستاده است.
علامه عبدالحسین امینیتبریزی (۱۳۲۰–۱۳۹۰ ق) فقیه، محدث، مورخ، ادیب و کتابشناسی ژرفنگر بود که دغدغهاش تنها روایت تاریخ نبود، بلکه بازگرداندن حقیقت به متن تاریخ بود. او با ذهنی تحلیلگر و قلمی محقق، دهها جلد کتاب و مقاله نوشت، اما بیتردید «الغدیر» مهمترین اثر عمر اوست؛ کتابی که نهفقط در پاسخ به پرسشهای تاریخی، بلکه در برابر تحریفات عمدی و نسیان جمعی مسلمانان قد علم کرد.
علامه امینی نه تنها از مراجع شیعه بلکه از متفکران آزاداندیش اهل سنت نیز احترام بسیاری دریافت کرد، چراکه روش او مبتنی بر استناد دقیق، پرهیز از تعصب، و انصاف علمی بود. در آثارش، تاریخ نه بهمثابه داستان، بلکه بهمثابه میدان پژوهش تحلیل میشود.
کتاب «الغدیر» با تمرکز بر واقعه غدیر خم، درصدد اثبات مشروعیت و برحق بودن خلافت و امامت علی (ع) از نگاه منابع اهل سنت است. علامه امینی، در این اثر:
حدیث غدیر را از بیش از ۱۱۰ منبع حدیثی اهل سنت نقل و بررسی میکند؛
راویان حدیث را معرفی کرده و شرایط وثاقت آنان را تحلیل مینماید؛
ادبیات و اشعار مرتبط با غدیر را در طول قرون مختلف از شاعران عرب و فارسیزبان استخراج کرده است؛
شبهات تاریخی و کلامی پیرامون امامت و ولایت را با استناد به منابع پاسخ میدهد.
جلد نخست کتاب به بررسی حدیث غدیر و طرق نقل آن اختصاص دارد. در مجلدات بعدی، نام بیش از ۶۰۰ شاعر از قرون اسلامی که در مدح علی (ع) و غدیر شعر سرودهاند، آمده است؛ از حسانبنثابت گرفته تا کمیت، دعبلخزاعی، ابنابیالحدید، بوصیری و حتی ناصرخسرو.
الغدیر واجد خصایصی چند است. نخست، رویکرد فرامذهبی آن است: برخلاف تصور رایج، «الغدیر» تنها برای شیعیان نوشته نشده است؛ این کتاب از دل منابع اهل سنت سخن میگوید. نویسنده به جای نقل منابع شیعی، عمدتاً به آثار بزرگان اهل سنت مانند «صحیح» بخاری، «مسند احمد»، «تاریخ طبری»، «سنن نسائی»، «البدایة و النهایة» ابنکثیر، «کنز العمال»، «استیعاب»، «اسدالغابة» و … استناد میکند. دوم، بررسی تاریخی-ادبی است: یکی از ابتکارات علامه امینی بررسی شعر به عنوان سند تاریخی است. او نشان میدهد که شاعران مسلمان، در طول قرون، واقعه غدیر را در اشعار خود بازتاب دادهاند، و این ادبیات، بهمثابه حافظه تاریخی امت اسلامی عمل کرده است. سوم پاسخ به تحریفهاست: «الغدیر» نهتنها حدیث را بازگو میکند، بلکه بهدقت نشان میدهد چگونه در طول تاریخ، عالمان یا حاکمان با تحریف، حذف یا تأویل حدیث غدیر کوشیدهاند آن را از معنای اصلیاش تهی کنند. چهارم، علم رجال و حدیثشناسی: «الغدیر» یک اثر برجسته در علم رجالالحدیث نیز هست؛ چرا که نویسنده، صدها راوی، محدث و مورخ را بررسی میکند و به تحلیل وثاقت یا ضعف روایات میپردازد.
«الغدیر» پس از انتشار، بازخوردهای گستردهای در حوزههای علمیه، مجامع آکادمیک و محافل ادبی پیدا کرد. برخی از علمای اهل سنت، با وجود مخالفت نظری، دقت علمی کتاب را تحسین کردند. بسیاری از پژوهشگران غربی نیز از این کتاب بهعنوان یکی از مراجع معتبر تشیع در مطالعات اسلامشناسی استفاده کردهاند.
در ایران، «الغدیر» جایگاه ویژهای در حوزههای علمیه دارد و بخشهایی از آن بارها ترجمه، تلخیص یا شرح شده است. ترجمه فارسی این اثر توسط آیتالله هاشم رسولیمحلاتی از جمله مشهورترین نسخههاست که برای مخاطب غیرعربیزبان دسترسی به کتاب را ممکن کرده است.
در جهانی که تاریخ اغلب توسط قدرتمندان نوشته میشود، «الغدیر» صدای کسانی است که حقیقت را در دل سنت، حدیث، عقل و ادب جستهاند. این کتاب، گواهی است بر اینکه تشیع نه بر اساس عواطف، که بر پایه علم و سند استوار شده است. علامه امینی با نگارش «الغدیر» نشان داد که دفاع از حقیقت، نیازمند تحقیق بیامان، صداقت علمی و زبان متین است. او سنت تحقیق در جهان اسلام را احیا کرد و به همه نسلها آموخت که پاسخ به تحریف، نه با جدل، بلکه با علم و ادب ممکن است.
کوتاه سخن آنکه «الغدیر» صرفاً یک کتاب نیست؛ پروژهای است تمدنی. علامه امینی با این اثر، پلی میان سنت حدیثی و عقلانیت تاریخی؛ میان شعر و کلام؛ و میان فقه و فرهنگ بنا کرد. آنچه او در «الغدیر» به ما یادآوری میکند، این است که هرگاه حقیقتی به حاشیه رانده شود، رسالت عالمان راستین است که آن را بازگردانند، حتی اگر سالها در کتابخانههای جهان، به جستجوی سندی برای یک جمله باشند: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه».
نظر شما