به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – رضا دستجردی: فروغ پارسا دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است که بهتازگی دو مجلد از آثار وی با عنوان «تفسیر و مفسران در ایران؛ از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی» و «جریانها و گفتمانهای تفسیری؛ در ایران معاصر ۱۳۵۷-۱۳۹۷» به همت انتشارات نگارستان اندیشه، راهی بازار نشر شده است. پارسا در این اثر کوشیده شرایط تاریخی و فرهنگی بازه نگارش این کتاب، نیز جریانهای تفسیری که بر آن اساس شکل گرفته را شناسایی و معرفی نماید. وی همچنین از منظر هرمنوتیک، نشان داده که فهم و تفسیر متون را میبایست متأثر از جایگاه اجتماعی و تاریخی مفسران ارزیابی کرد. آنچه در ادامه، از نظر میگذرد، حاصل گفتوگوی ایبنا با فروغ پارسا است.

وی در ابتدای این گفتوگو، در پاسخ به این پرسش که چرا قرآن کریم با وجود سابقه طولانی در قرون، در دوران معاصر بهطور ویژه مورد توجه مردم قرار گرفته است، اینطور پاسخ داد: «قرآن کریم همواه و در طول تاریخ اسلام مرکز توجه بوده و شالوده و مبنای فرهنگ و تمدن اسلامی بوده است، اما در دوران معاصر، بهطور خاص به دلیل حرکت احیای اندیشه دینی (نوسازی اندیشه دینی) که شعار آن بازگشت به قرآن و کاربست آیات اجتماعی قرآن در حل مسائل روز بود، بیشتر محل توجه قرار گرفت». پارسا در ادامه گریزی نیز به نقش سیدجمالالدین اسدآبادی در توجه بیسابقه به اهمیت قرآن و رجوع بدان زد و خاطرنشان ساخت: «تحول اندیشه دینی در سده چهارده که به حرکت احیای دینی معروف است، در واقع، بهاهتمام سیدجمالالدین اسدآبادی و شاگردان وی در همه سرزمینهای اسلامی رقم خورد که مبارزات ضداستعماری و ضداستبدادی را در مصر، هند، سوریه، ایران و جاهای دیگر سامان دادند. شیخمحمدعبده، عبدالرحمن کواکبی، سرسید احمدخان، شیخهادی نجمآبادی و بسیاری دیگر از رهبران مبارزات سده چهارده، شاگرد سیدجمال بودند و همگی آثار تفسیری تألیف کردهاند».

دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در ادامه، در پاسخ به پرسشی در خصوص اینکه در دوران پهلوی اول، چه موضوعاتی به مثابه مسائل اجتماعی در خلال تفسیر آیات قرآنی مطرح گشت، گفت: «قانونگرایی، آزادی، عدالت و البته عقلگرایی در شمار مسائل اجتماعی مهمی بودند که در دوران مشروطه و پهلوی همواره در تفاسیر مطرح میشدند». وی در ادامه به تأثیر ظهور ناسیونالیسم، مارکسیسم، و جریانهای چپ بر تفاسیر قرآن نیز پرداخت و افزود: «مکاتب فلسفی و اجتماعی بر مفسران تأثیر داشته است. در واقع، بر اساس این ایده که پیشفرضهای ذهنی و شرایط تاریخی مفسر در فهم و دریافت مفسر از آیات قرآن تأثیر دارد، باید گفت ناسیونالیسم و مارکسیسم، نوع نگاه مفسران را تحت تأثیر قرارداده است. در واقع، وطندوستی و ملیگرایی و یا اهمیت کار، بحث مالکیت، عدالت اقتصادی و نظایر آن، همگی در شمار مسائلی هستند که تحت تأثیر این مکاتب مورد توجه مفسران قرار گرفتند و تلاش کردند از آیات قرآن پاسخی برای آنها پیدا کنند».
گفتمانهای غالب تفسیری در دوران پهلوی و کیفیت تأثیرپذیریشان از اندیشههای واردتی دیگر موضوع مورد بحث در این گفتوگو بود که پارسا در پاسخ گفت: «گفتمان غالب، تفسیر عصری - اجتماعی بود که همه مفسران حتی سنتیترین تفاسیر دوران پهلوی تلاش میکردند ذیل تفسیر آیات به مسائل روز توجه کنند». وی در ادامه، ضمن تأکید بر این مهم که شرایط تاریخی و فرهنگی پس از انقلاب اسلامی، بیتردید اسباب رشد کمّی و کیفی آثار تفسیری را فراهم کرده، خاطرنشان ساخت: «به اعتقاد من «گفتمان اینهمانی دیانت و سیاست»، گفتمان غالب در فضای فرهنگی ایران بوده و همه امور فرهنگی از جمله تفاسیر قرآن را سیاسی نموده است».
فروغ پارسا در ادامه، در پاسخ به این پرسش که جریان قرائت رسمی دینی از کدام منظر به تفسیر قرآن پرداخته است، افزود: «در جریان قرائت رسمی دینی، جریان تفسیری شکل گرفته که مبتنی بر گفتمان اینهمانی دیانت و سیاست است و تلاش میکند بر اساس آن گفتمان، آیات قرآن را تفسیر کند». وی در ادامه، گریزی نیز به تفاوت این جریان با جریان متشکل از طیف گستردهای از مفسران که نسبت به «گفتمان اینهمانی دیانت و سیاست» بلاشرط بودهاند، زد و خاطرنشان ساخت: «جریانهای دیگر به مؤلفههای «گفتمان اینهمانی دیانت و سیاست» اعتقاد ندارند. بیش از همه، به جامعیت قرآن برای مدیریت همه امور اقتصادی، اجتماعی و سیاسی باورمند نیستند».
بخش دیگر گفتوگو با مولف «تفسیر و مفسران در ایران»، نیز «جریانها و گفتمانهای تفسیری» به میزان اقبال به تفاسیر بعد از انقلاب اختصاص داشت. پارسال در پاسخ، گفت: «پیش و پس از انقلاب، تفاسیری مثل «تفسیر المیزان» در بین متخصصان و بهاصطلاح خواص مطالعه میشده است. تفاسیری که به زبان عربی و با اصطلاحات خاص علوم دینی بیان شده در فرهنگ عمومی جایگاهی ندارد. تفاسیر واعظانه مثل «تفسیر نور» آقای قرائتی بیشتر مورد اقبال عمومی است».
پارسا در ادامه، ضمن تأکید بر این باور که «تصور میکنم مردم فرصت مراجعه به تفاسیر را ندارند»، در پاسخ به این پرسش که چرا امروزه مردم به سمت و سوی تفاسیر عارفانه و رمزآلود حرکت کردهاند، اینطور واکنش نشان داد: «اطلاع دقیقی ندارم».
بخش پایانی گفتوگو با فروغ پارسا، به میزان بهروز بودن مفسران و بهرهگیری آنها از ابزارهای نظری و نقد ادبی جدید اختصاص داشت. وی در پاسخ گفت: «بله، در فضای آکادمیک این اتفاق افتاده و بهویژه پس از حرکت تحول اندیشه دینی، بحث عقلگرایی و کاربست دانشهای نوین در تفسیر کاملاً جا افتاده و کارهای مختلفی در دانشگاه و حوزه با رویکردهای نوین تألیف شده است».
نظر شما