به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، عباس ساعی در جلسه نقد مجموعه شعر «دهلیزهای اندوه» به قلم محبوبه بزمآرا که عصر یکشنبه در حوزه هنری خراسان رضوی برگزار شد، گفت: در اولین نگاه به کتاب «دهلیزهای اندوه» ما با بسامد زیاد مفهوم اندوه مواجه میشویم. دهلیز یک واژه نوستالژیک است و از مفاهیمی که در زندگی ما حضور جدی داشته باشد نیست. ولی از نظر کنشهای فرهنگی با این واژه حس نوستالژیک داریم و ما را به گذشتههای کهن پرتاب میکند. به نوعی دهلیز با اندوه همزاد است و به همین دلیل اسم کتاب بسیار زیباست.
این شاعر آیینی بیان کرد: کتاب با بیتی از غزل از مولانا شروع میشود و منِ مخاطب را با شاعری روبهرو میسازد که مدعی بیخویشی مولاناست:
تا تو حریف من شدی ای مه دلستان من
همچو چراغ میجهد نور دل از دهان من
وی افزود: ما نوعی شعر داریم که به آن شعر کانکریت میگوییم و در آن شاعر با شکل واژهها مفهوم را به مخاطب القا میکند. در این شعرها گاهی این اتفاق میافتد. مثل وجود چند حرف کشیده در این عبارت «این گونه که ایستادهای در مقابلم» که نوعی دیوار را ترسیم میکند. در جایی دیگر از کتاب نوشته شده:
کاش جریان داشتی، مثل رودخانهای که سنگی در مسیرش نیست..
عباس ساعی در خصوص این شعر گفت: اینجا سؤال به وجود میآید که اگر سنگ در مسیر رودخانه باشد آن رودخانه جریان پیدا نمیکند؟ بسیاری موارد در این کتاب هست که شاعر مفهومی را میسازد و بعد آن را مشبهبه قرار میدهد. مثلاً آنجا که خود را به «گنجشکی گیج بر تیر چراغ برق» نشان میدهد. او در واقع این گنجشک را برای ما آفریده است.
این منتقد ادبی گفت: از نظرگاه ریختشناسی و فرم، در بسیاری از این شعرها مثل شعر دوم، شاعر از یک ریخت دستفرسود استفاده کرده است. یعنی تقابل «الف» و «ب». من اینگونهام، تو اینگونهای.
ساعی اظهار کرد: گاهی چنان که دوستان دیگر هم گفتند، واجآراییهایی در کار رخ داده است نظیر «جغرافیای جهانی تو». اینجا ما دو تا حرف «ج» بیشتر نداریم ولی حرف «ج» خصوصیتی دارد که خیلی خود را به چشم میزند. یکی از اوجهای کتاب اینجاست. «میروی بی آنکه آمده باشی».
وی افزود: این فراز هم خیلی فاخر است «میروی و سایه به سایهات میآید..ابری که از آه من بلند شده است»
شاعر «دهلیزهای اندوه» تخیل روشنی دارد
احمد میرزاده، در بخش دیگری از این رویداد گفت: محبوبه بزمآرا شاعری است که علاوه بر سرایش شعر، در پرورش شاعران نسل جوان هم بسیار مؤثر بوده است، در دوره مسئولیت خود در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کارهای شاخصی انجام داد.
این منتقد ادبی گفت: خصوصیت مهم کار خانم بزمآرا این است که ایشان شاعری است کمگوی و گزیدهگوی. در مورد کتابآرایی کتاب باید بگویم که گاهی سرنوشت یک کتاب را کتابآرایی آن مشخص میکند. گاهی یک کتاب با یک کتابآرایی بد زنده به گور میشود و در چاپهای بعد هم دیده نمیشود. کتاب باید در همان چاپ اول خود را نشان بدهد.
این نویسنده گفت: کتاب شعر یک اثر هنری است و باید آن تناسب هنری در آن احساس شود. این شعرها را باید بارها و بارها خواند. رمز مانایی شعر همین است که انسان با افقهای عاطفی مختلفش ارتباطهای مختلفی با شعرها برقرار میکند.
احمد میرزاده بیان کرد: در شعرهای این مجموعه من احساس کردم که شاعر تخیل روشنی دارد. خیلی درگیر تصویرسازیهای انتزاعی نشده است. گاهی به یک توصیف ساده از طبیعت، یک عمق انسانی داده است.
باد
برگها را تکان میدهد
خورشید
آفتابگردانها را
نامت
دلم را
در بعضی شعرها از تناسبهای آوایی خوب استفاده شده است، مثل
گیج میشوم
چون گنجشکی بر تیر چراغ برق
که شهر در حوصلهاش نمیگنجد
پایانبندیهای زیبا
وی افزود: یا تناسبهای معنایی، چنان که در شعر شماره ۱۸ شاعر تعبیر «تکلیف روشن بودن» را با فضای شعر که روشنی و تاریکی را بیان میکند، ارتباط میدهد. خیلی از شعرهای این مجموعه پایانبندیهای زیبایی دارد که آدم را غافلگیر میکند. حس زنانهای که در شعرها دیده میشود نیز زیباست.
تصاویری ساده و ملموس
زینب بیات دیگر منتقد ادبی حاضر در نشست نیز گفت: شاعر در این اثر از کلمات درشت و سنگین استفاده نمیکند. خیلی کلی و نمادگرایانه حرف نمیزند. کلمات او خاص و عینی است از همین تجارب روزمره نظیر کتابی که داخل کیف میگذاری و سیگاری که در جیب یا گردنآویزی بر گردن و دعا و زخم چشم و.. از این رو عناصر زندگی و عینی انسانی در این کتاب حضورشان پررنگ است.
وی افزود: یک زن در این شعرها زندگی میکند. موضوع شعرها عاطفی و انسانی است. نوعی حالت انتظار و انفعال و دلمرده بودن از منظر یک زن غمگین را در این کتاب میبینیم. اما خود این زن چه اقدامی میکند؟ البته در این کتاب شعرهایی هم بود که در آنها تنوع موضوعی بود. ولی دغدغههای اجتماعی را کمتر حس کردم.
این نویسنده گفت: او گاهی دغدغههای دیگران را دارد. ولی خود او در این میان غایب است. نکتهٔ دیگری که قابل ذکر است، تنوع موضوع است. این دلمرده بودن و غمگینبودن زن جامعه ما چیزی هست که باید آن را پذیرفت و این خودش بستر و زمینهای دارد. ولی من شخصاً دوست داشتم که در این کتاب به زنی برسم که حفرههای دلش از شادی پر میشود.
به گزارش ایبنا؛ کتاب دهلیزهای اندوه به وسیله نشر آزادسرو منتشر شده است.
نظر شما