به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در یاسوج، معاون فرهنگی ارشاد کهگیلویه و بویراحمد ظهر دوشنبه در این نشست گفت: کتاب «آرام و بیقرار» مجموعهای از تجربه و شخصیتپردازی است.
مجید بایگان بیان کرد: کتابهایی از این دست، گنجینهای از تجربههای زیسته هستند که به رایگان در اختیار ما قرار میگیرند و این خود فرصتی ارزشمند برای شناخت بهتر گذشته و پرهیز از تکرار اشتباهات است.
وی تصریح کرد: با وجود حجم بالای کتاب، تلاش شده متن دقیق و مستند تهیه شود و این اثر میتواند منبعی برای پژوهشگران و علاقهمندان به تاریخ شفاهی دفاع مقدس باشد.
بایگان با اشاره به قوتهای کتاب در بخش شخصیتپردازی اظهار داشت: شخصیت محوری کتاب فردی مسئول، منظم و مطیع فرماندهی بوده که این ویژگیها بهخوبی در روایتها مشهود است. با این حال، برخی پرسشها در متن کلی و غیرضروریاند و باید با دقت بیشتری انتخاب میشدند تا مخاطب را بیشتر درگیر کنند.
وی افزود: محتوای کتاب ظرفیت اقتباس ادبی و حتی نمایشی دارد و برای نویسندگان و نمایشنامهنویسان منبعی الهامبخش خواهد بود.
آرام و بیقرار روایت شخصیتمحور از دفاع مقدس است
سیدحسین یادگارنژاد، نویسنده کتاب «آرام و بیقرار» در نشست نقد و بررسی این اثر گفت: این کتاب صرفاً روایت داستانی از دفاع مقدس نیست، بلکه تلاشی برای بازنمایی شخصیتها، انگیزهها و زمینههای حضور رزمندگان در جبهههاست.
وی با اشاره به رویکرد تاریخ شفاهی در نگارش اثر افزود: هدف ما تنها پرداختن به دفاع مقدس نبوده، بلکه احیای آداب و رسوم بومی و شناخت دقیقتر از شخصیتهای تاثیرگذار نیز مدنظر بوده است.
یادگارنژاد با پذیرش نقدهای وارد شده بر کتاب، تأکید کرد: اینگونه نقدها میتواند به اصلاح نهایی اثر کمک کند و ما از آن استقبال میکنیم.
چالش تالیف کتاب دفاع مقدس برای نوجوانان
همچنین در ادامه حمید حسینیان، شاعر و فعال فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد با انتقاد از نبود رویکرد مناسب در تولید آثار حوزه دفاع مقدس ویژه کودکان و نوجوانان گفت: متأسفانه در تولید کتابهای دفاع مقدس برای نسل جدید، هیچگونه مخاطبشناسی انجام نمیشود و صرفاً به تولید و انتشار فکر میکنیم نه به تأثیرگذاری.
وی با اشاره به استانداردهای تولید محتوای کودک و نوجوان، تأکید کرد: همانطور که در شعر کودک معیار و زبان مشخص است، در روایت دفاع مقدس نیز باید از قالبهای مناسب مانند داستان کوتاه، کتابهای پالتویی و مسابقات کتابخوانی استفاده کرد تا این نسل با محتوا ارتباط برقرار کند.
حسینیان خاطرنشان کرد: برخی کتابهای منتشرشده صرفاً بهصورت صورتجلسهای تولید شدهاند، بدون آنکه فروش یا مخاطب واقعی داشته باشند. این در حالی است که آثار با تقریظ رهبری به دلیل اعتبار و توجه، با استقبال بالایی مواجه شدهاند.
وی همچنین از نبود نام آزادگان و اسرای استان در برخی آثار منتشرشده انتقاد کرد و گفت: در حالی که در کتابهای مشابه بهصورت دقیق به افراد دیگر استانها پرداخته شده، اما نامی از اسرای استان ما حتی بهصورت گذرا هم دیده نمیشود.
این شاعر افزود: دستگاههای متولی باید نگاه جدیتری به حمایت از نویسندگان و تولید محتوای باکیفیت داشته باشند؛ چرا که بدون این حمایتها، نمیتوان به آینده کتابهای دفاع مقدس برای نوجوانان امید داشت.
روایتهای تاریخ شفاهی باید با زبان بومی و ساختار دقیق نگاشته شوند
سحر شریفی، کارشناس کتاب و شاعر نیز با بیان اینکه نگارش تاریخ شفاهی مستلزم دقت در انتخاب واژگان، ساختار روایت و پرسشگری پژوهشی است، گفت: تاریخ شفاهی بیش از آنکه متکی به مستندات مکتوب باشد، بر پایه اعتماد، حافظه و صداقت روایت استوار است و هرگونه سهلانگاری در انتخاب واژگان یا جهتدهی پرسشها، میتواند اصالت روایت را زیر سؤال ببرد.
وی با تأکید بر ضرورت استفاده از زبان بومی و متناسب با زیستجهان راویان، افزود: واژهها در تاریخ شفاهی، صرفاً ابزار انتقال اطلاعات نیستند، بلکه حامل فرهنگ، باور و تجربهاند. ازاینرو لازم است روایتها به گونهای تدوین شوند که بازتابدهنده دقیق فضای زیستی راوی باشند، نه بازتابدهنده ذهنیت یا سلیقه تدوینگر.
شریفی همچنین از نبود انسجام در برخی پرسشها و جهتگیریهای ناهماهنگ در مسیر مصاحبه انتقاد کرد و گفت: طراحی پرسشها باید با درک عمیق از بافت فرهنگی، وضعیت عاطفی راوی و هدف نهایی مصاحبه انجام گیرد. ورود مستقیم به برخی موضوعات بدون زمینهسازی یا بدون لحاظ موقعیت فرد، میتواند نهتنها به روایت آسیب برساند، بلکه اعتماد میان پژوهشگر و راوی را نیز تضعیف کند.
وی تصریح کرد: یکی دیگر از ضعفهای قابلتوجه در برخی آثار تاریخ شفاهی، عدم تناسب ساختار زبانی و نگارشی با لحن راوی است. زمانی که واژگان، ترکیبها یا اصطلاحات استفادهشده در متن با سبک گفتار راوی همخوانی ندارد، مخاطب دچار گسست در فهم روایت میشود و حس واقعی بودن روایت از بین میرود.
این شاعر و کارشناس کتاب، همچنین به اهمیت عناصر بصری کتاب از جمله طراحی جلد، انتخاب فونت و رنگبندی اشاره کرد و گفت: ظاهر یک اثر، نخستین مواجهه مخاطب با محتواست و اگر فاقد جذابیت بصری یا انسجام طراحی باشد، میتواند به دیدهنشدن کتاب منجر شود، حتی اگر محتوا غنی و ارزشمند باشد.
شریفی خاطرنشان کرد: تاریخ شفاهی نه فقط ابزاری برای ثبت خاطرات فردی، بلکه بستری برای حفظ و انتقال فرهنگ جمعی است. بنابراین لازم است فرآیند تدوین آن با وسواس، دقت پژوهشی و صداقت فرهنگی همراه باشد. اگر قرار باشد روایتها صرفاً به آمار تولید محتوا یا گزارشهای عملکردی تقلیل پیدا کنند، دیگر نمیتوان انتظار داشت این آثار، به حافظه ماندگار نسلها تبدیل شوند.
در پایان، وی با تقدیر از راویانی که با صداقت و صبوری بخشی از زندگی خود را در اختیار پژوهشگران قرار میدهند، اظهار داشت: این همراهی و اعتماد ارزشمند است و ما وظیفه داریم با وفاداری به حقیقت و دقت علمی، روایت آنها را به گونهای مستند کنیم که شایسته حافظه فرهنگی یک ملت باشد.
ثبت تاریخ شفاهی با صداقت راوی و وفاداری نویسنده معنا میگیرد
همچنین شهربانو خاکنژاد، نویسنده و منتقد، بر ضرورت دقت در تدوین، طراحی و روایت تاریخ شفاهی تأکید کرد.
وی ضمن قدردانی از یادگار نژاد، پژوهشگر کتاب، اظهار داشت: گردآوری، ثبت و چاپ چنین اثری، آن هم با وجود محدودیتهای بودجه و چالشهای انتشار، بدون تردید نیازمند همتی ستودنی است. همچنین خاطرات سرهنگ زمانمقدم، که با صداقت و صمیمیت بیان شده، گواه روشنی بر تلاشهای وی برای پاسداری از امنیت و آرامش امروز جامعه ماست.
این منتقد ادبی، با اشاره به لحن روان و صمیمی کتاب، افزود: ارتباط خوبی میان مخاطب و اثر برقرار میشود؛ صداقت راوی و امانتداری نویسنده در انتقال روایتها، از نقاط قوت برجسته این اثر است.
وی در ادامه، نکاتی درباره ساختار و طراحی کتاب مطرح کرد و گفت: طرح جلد کتاب در انتقال محتوای آن ضعیف عمل کرده و برای مخاطب تازهوارد، گنگ به نظر میرسد. زمانی که کتاب، خاطرات یک شخص خاص را روایت میکند، استفاده از عکس دستهجمعی میتواند باعث ابهام در شناسایی شخصیت اصلی شود. به نظر میرسد درج تصویری از موقعیتهای عملیاتی مرتبط با راوی یا پرترهای از ایشان میتوانست مؤثرتر باشد.
خاکنژاد همچنین به برخی اشکالات در روند روایت اشاره کرد و گفت: در برخی قسمتها، مقایسه گذشته با امروز بدون زمینهسازی مناسب، باعث گسست در فضای روایت شده است. بهتر بود خاطرات در بستر زمانی خود پیش میرفتند تا انسجام روایت حفظ شود.
وی ادامه داد: یکی از نقاط قوت اثر، ثبت دقیق آداب و رسوم فراموششده محلی مانند مراسم عروسی، عزاداری، آیینهای ماه محرم و رمضان و بازیهای بومی است؛ مواردی که برای نوجوانان امروزی تقریباً ناشناخته هستند و یادآوری آنها برای مخاطب، ارزشمند و نوستالژیک است.
این نویسنده افزود: استفاده از واژههای لری در متن، همراه با توضیح جامع در پاورقی، از دیگر ویژگیهای تحسینبرانگیز کتاب است؛ اگرچه در برخی موارد، این توضیحات بهجای صفحه نخست بیان واژه، در صفحات بعد آمده که از لحاظ قواعد پاورقی نیازمند اصلاح است.
وی همچنین پیشنهاد کرد: نام برخی اشخاص که در بخشهایی از روایت حساسیتبرانگیز هستند، حذف شود یا تنها به جایگاه آنان اشاره گردد تا از برداشتهای احتمالی منفی جلوگیری شود.
وی درباره بخش پایانی کتاب اظهار داشت: درج حدود ۷۰ صفحه سند و تصویر، هرچند ارزشمند است، اما به دلیل حجم بالا و برخی موارد تکراری، میتواند برای مخاطب خستهکننده باشد. گزینش و دستهبندی بهتر تصاویر و اسناد میتوانست تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد.
خاکنژاد در پایان گفت: چنین آثاری، اگر با دقت در جزئیات و حفظ اصالت روایت تدوین شوند، میتوانند سندی زنده و ماندگار از حافظه فرهنگی و حماسی این سرزمین باشند.
نظر شما